eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ (حضرت ام کلثوم س) فرزند حیدر،یا ام کلثوم یار برادر،یا ام کلثوم تو خواهر حسینی تو یاور حسینی از کودکی چون،زینب گرفتار بودی در اندوه،با خواهر زار غم های بی حد،می گشت تکرار بهرت میسر،یا ام کلثوم اول غمت ای،دخت امامت بد ارتحال،جد گرامت دیدی تو حزن،آن با کرامت اندر برابر،یا ام کلثوم جدت پیمبر،چون از جهان رفت گفتی ز عالم،روح روان رفت از جسم زهرا،تاب و توان رفت شد دل مکدر،یا ام کلثوم بعد از وفات،آن نور یکتا دشمن جفا کرد،در حق زهرا دیگر چه گویم،آن ماجرا را دیوار و آن در،یا ام کلثوم شد غصب حق از،آن عصمت الله شد سقط محسن،در پشت درگاه زان ظلم بی حد،زان درد جانکاه زد بر دل آذر،یا ام کلثوم زهرا پس از آن،با غم عجین شد با غصه همدم،آن بی قرین شد باب کرامت،خانه نشین شد از جور بی مر،یا ام کلثوم ای خواهر امامت-بانوی با کرامت دیگر چه گویم،زان قوم بی دین زان درد و آلام،آن بانوی دین رفتی ز دنیا،با عز و تمکین در جنب کوثر،یا ام کلثوم فرق علی را،آن خصم گمراه در بین محراب،بشکافت ناگاه در حال می گفت،الله الله فتاح خیبر،یا ام کلثوم دیگر چه گویم،ای دخت حیدر از مجتبی آن،سبط پیمبر زهر جفا برد،جانش ز پیکر آن سبط اکبر،یا ام کلثوم مظلومه ام کلثوم-محزونه ام کلثوم ای یادگار حیدر-ای یاور برادر یاد آمدم از،آن رنج هایت از ماجرای،کرب و بلایت شرحش نگنجد،در این حکایت ای دخت حیدر،یا ام کلثوم در کربلا با،چشمان گریان بر نیزه دیدی،رأس شهیدان اجساد صد چاک،بر خاک میدان افتاده بی سر،یا ام کلثوم ای ام کلثوم،ای دخت عصمت بر جمع حاضر،فرما تو رأفت هم از جوادی،بنما شفاعت فردای محشر،یا ام کلثوم زمینه:مقتل
۱ (حضرت اُمِّ‌کُلثوم س) راحت زِ دنیا، شد اُمِّ‌کُلثوم فارغ زِ غم‌ها، شد اُمِّ‌کُلثوم اُمِّ‌کُلثوم حزین شد با رنج و غم عجین شد رفت او زِ دنیا، با قلبِ پُر غم گردید راحت، از رنج و ماتم بگذاشت آخر، تا دیده بر هم مهمانِ زهرا، شد اُمِّ‌کُلثوم دید او به عُمرش، داغِ فراوان اوّل فِراقِ، خَتمِ رسولان دوّم زِ زهرا، آن فَخرِ نِسوان دلخون زِ بابا، شد اُمِّ‌کُلثوم چارم حسن آن، امامِ معصوم کز ظلمِ همسر، گردید مسموم در خون شنا دید، حسینِ مظلوم در شور و غوغا، شد اُمِّ‌کُلثوم در کربلا بود، همراهِ زینب دیدند جفا و شد روزشان شب با آلِ اطهار، در تاب و در تب محزون زِ اَعدا، شد اُمِّ‌کُلثوم اُمِّ کُلثوم غمین شد - اسیرِ مشرکین شد دید اوفتادند، در خون جوانان با تشنه‌کامی، دادند همه جان اَصحاب و اَنصار، با جمعِ یاران در صبر کوشا، شد اُمِّ‌کُلثوم کُشتند حسین و یارانِ او را آبی ندادند، طفلانِ او را اهلِ حریمِ، عطشانِ او را بی‌تاب گویا، شد اُمِّ‌کُلثوم آتش برافروخت، از کینه دشمن اَندر خیامِ، ولیِ ذوالمن در خیمه چون بود، بیمارْ یک تن بهرش تَسَلّی، شد اُمِّ‌کُلثوم یا رب به اُمِّ، کُلثومِ مظلوم ما را زِ لطفش، منمای محروم گفتا «مقدّم» ای حَیِّ قَیّوم عازم به عُقبیٰ، شد اُمِّ‌کُلثوم زمینه:مقتل
۱ (حضرت ام کلثوم س) ام کلثوم رفته از دار این دنیا راحت شده از غصه و رنج و غم ها واویلا واویلا واویلا واویلا۲ عالم شده از غم او ماتمسرا هر جا شده از بهر او بزم عزا واویلا واویلا واویلا واویلا۲ همراه زینب دیده کرب و بلا را به دوش خود کشیده رنج و بلا را واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده پیکر اکبر اربا اربا کنار او آمده با گریه بابا واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده غرق خون بر دست حسین اصغر با تیر حرمله گشته پاره حنجر واویلا واویلا واویلا واویلا۲ غربتش را در کربلا کرده احساس هنگامی که جدا شد دستان عباس واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده دست سقا از بدن جدا شد جان اباالفضل در راه دین فدا شد واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ام کلثوم با دل شکسته شمر روی سینه ی برادر نشسته واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده حرمت حسینش را دریدند در موج خون رأس پاک او بریدند واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده او آتش دشمن بر خیمه ها زد سر پاک شهدا بر نیزه ها زد واویلا واویلا واویلا واویلا۲
۲ (حضرت ام کلثوم س) پاره ی قلب،حیدری کلثوم همه ی هست،مادری کلثوم تو گل گلزار آل مصطفایی همچو زینب نور چشم مرتضایی ام کلثوم۴ همره زینب،کربلا بودی بر غم و غربت،مبتلا بودی دیده ای کرب و بلای نور عینت بوده ای همراه زینب با حسینت ام کلثوم۴ گشته ای کلثوم،راحت از غم ها رفته ای سوی،حضرت زهرا رفتی و راحت شدی از رنج و غم ها خون از این داغ و مصیبت قلب زهرا ام کلثوم۴ دیده ای اکبر،اربا اربا شد خون ز داغ او،قلب بابا شد دیده ای در خون فتاده جسم اکبر گشته از جور و ستم صد پاره پیکر ام کلثوم۴ دیده ای غرق،خون شده اصغر شده ببریده،گلو و حنجر کربلا پر گشته بود از عطر و بویش حرمله با تیر کین زد بر گلویش ام کلثوم۴ غربت خود را،کرده ای احساس تا فتاد از زین،بر زمین عباس دیده ای که هر دو دست او جدا شد جان پاک او به راه دین فدا شد ام کلثوم۴ دیده ای در خون،نور عینت را دیده ای بی سر،تو حسینت را دیده ای جسم حسین صد پاره پیکر پیکرش در خون و او گردیده بی سر ام کلثوم۴
۳ (حضرت ام کلثوم س) ام کلثوم برفت از دنیا دگر راحت شده از غم ها زین جهان رفته سوی زهرا واویلا واویلا واویلا۲ روان سوی عقبی گردیده هر کجا کربلا گردیده شور ماتم به پا گردیده واویلا واویلا واویلا۲ دخت حیدر ام کلثوم است بسان خواهرش مظلوم است همچو مادر ز حق محروم است واویلا واویلا واویلا۲ از غمش جمله دل ها خون است شیعه از داغ او محزون است مهدی فاطمه دلخون است واویلا واویلا واویلا۲ بدیده گل ام لیلا ز جور و کینه های اعدا شده پیکرش اربا اربا واویلا واویلا واویلا۲ بدیده تشنه لب اصغر را بدیده بریده حنجر را بدیده شورش محشر را واویلا واویلا واویلا۲ ام کلثوم گل خیر الناس غربتش را نموده احساس به وقت شهادت عباس واویلا واویلا واویلا۲ بدیده که گل ها را چیدند حرمت برادر دریدند سرش را از قفا ببریدند واویلا واویلا واویلا۲ به چشمش کربلا را دیده آتش خیمه ها را دیده سر بر نیزه ها را دیده واویلا واویلا واویلا۲
۴ (حضرت ام کلثوم س) دختر مولی تویی تو تالی زهرا تویی تو دختر فاطمه ام کلثوم نور چشم همه ام کلثوم آه و واویلتا وا مصیبت۲ تو گل باغ ولایی دختر خیر النسایی مجتبی را تو نور دو عینی همچو زینب تو اخت الحسینی آه و واویلتا وا مصیبت۲ همچو زینب نور عینی خواهر مولی حسینی همنشین شه کربلایی بهر داغ حسین در نوایی آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تو کربلا را خواهر غم مبتلا را بوده ای کربلا دل پریشان دیده ای کربلا طفل عطشان آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تو همچو زینب تشنگان و ذکر یا رب دیده ای کربلا پور لیلا پیکر پاک او اربا اربا آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تشنه رباب است بهر اصغر فکر آب است دیده ای طفل شش ماهه اصغر روی دست پدر گشته پرپر آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای ای روح حساس بر زمین افتاده عباس دیده ای دستش از تن جدا شد جان او در ره دین فدا شد آه و واویلتا وا مصیبت۲ دیده ای تو دلشکسته شمر روی سینه نشسته دیده ای حرمت او دریدند از قفا رأس پاکش بریدند آه و واویلتا وا مصیبت۲