عملیات نفوذ در گروهک منافقین:
✴️ «محمد با اجازه مسئولین وقت با مراعات تمام جوانب امنیتی برای نفوذ به تشکیلات منافقین به شکل سوری از سپاه اخراج شد. اخراج محمد از سپاه باعث شد آبرو و اعتبارش در بین دوستان و خانوادهاش از بین برود. هرکس به او میرسید با طعنه و کنایه به او میگفت: «منافق! از سپاه برو. سپاه جای منافقین نیست.» گاهی اوقات حتی از دست برادران سپاه کتک هم میخورد؛ اما تمام این اتفاقات لازمه پیشرفت عملیات بود.
✴️ اخراج او از سپاه اینطور رقم خورد که ابتدا شایعه شد محمد با گروهکها در ارتباط است و دچار افكار انحرافي شده است. خود او نيز تعمداً به اين شایعات دامن ميزد. روزنامهها و آثار گروههاي معاند نظير منافقين و حزب توده را همراه خود آشكارا يا گاهي طوري حمل ميكرد كه شک افراد را نسبت به خود برانگیزد. من ابتدا باورم نمیکردم كه او به يكباره دچار اين تفكرات شده باشد؛ ولي به دليل سوابقي كه از برخي نيروهاي انجمن اسلامي دانشكده ديده بودم، احتمال اين امر را دادم. براي اينكه در ذهن من ترديد ايجاد كند گاهي نزد من ميآمد و با من بحث میکرد تا بذر ترديد را در دل من بنشاند.
کار به جایی رسید که محمد در اثر فشار نيروها توسط شوراي فرماندهي سپاه اخراج شد. محمد داماد ما بود و خواهرم به ما متوسل میشد و درخواست طلاق میکرد. موضوع را با یکی از مسئولین سپاه که بعدها به شهادت رسید در ميان گذاشتم. ایشان گفت که خداوند بزرگ است و انشاءاللّه محمد سرِ عقل میآيد و به زندگی برمیگردد.
او هر جا كه تروري اتفاق ميافتاد حضور پيدا ميكرد و طوري جلوه ميداد كه ستون پنجم منافقین است. این فعالیتهای محمد باعث شد گروهكها به او اعتماد كنند و این اعتماد زمینه نفوذ او در آنها بود.
✴️ يكي دو ماه از اين موضوع گذشت كه ناگهان خبری مثل توپ در ساري و كشور پيچيد كه يك انبار پر از اسلحه مربوط به يك خانه تيمي در ساري كشف شد. در پيگيري خبر مشخص شد كه شهيد توراني در گروهك نفوذ كرده و در عروسي خواهر يكي از اين اعضا، در فرصتي مناسب مسئله را به فرماندهي عمليات سپاه اطلاع داده بود. گروه شهيد طوسی هم به محل مورد نظر رفته و انبار سلاح كه بيش از يك كاميون بود به همراه اسناد آن خانه تیمی را کشف و ضبط کرد.
این سلاحها در اوایل انقلاب از پادگان ساری به غارت رفته بود. محل اختفای سلاحها و شناسایی افراد توسط شهید تورانی صورت گرفته بود. پس از مدتی مردم متوجه شدند که او بعنوان یک فرد نفوذی وارد گروهک منافقین شده است.
🌹نحوه شهادت:
✴️زمانی که کمونیستها با همکاری منافقين به جنگل آمل روی آوردند و قرار شد که از اين مرکز به مکانهای مهم استان حمله کنند و آنها را در اختيار بگيرند و از اين طريق ضربات خود را به ديگر نقاط کشور وارد سازند. سپاه نیروهای زیادی را به منطقه آمل اعزام کرد که شهید تورانی مسئولیت فرماندهی یکی از گروهها را بعهده داشت. چون واقعه آمل فاصله زیادی با عملیات نفوذ در منافقین نداشت، تعداد زیادی از منافقین همچنان شهید تورانی را نیروی خودی محسوب میکردند تا اینکه در عملیات آمل متوجه شدند او نفوذی سپاه بوده و برای انتقام گیری وی را به شهادت رساندند. آنها سر از بدنش جدا کردند و اوج ذلت خود را با به آتش کشیدن جنازه بی سر او به نمایش گذاشتند.
✴️جسد شهيد تورانی تا 6بهمن1360 در جنگل مفقود بود. پس از شکست و دستگيری کمونیستها و منافقین تعدادی از آنها در بازجويي اعلام کردندکه ما جنازه شهید تورانی را قطعه قطعه کرديم و قسمتی از آن را دفن و بقیه جسد را سوزانديم. با پیگیریهایی که سپاه داشت بوسيله دادستان وقت آمل دستور تفحص از جنگل داده شد. استخوان سر شهيد تورانی از میان برگ جنگلهای سرد و يخ زده به دست آمد. در 15بهمن1360 تشييع جنازه شهيد تورانی را در ساری شد و در گلزار شهدای ساری استخوانهای مطهر شهيد تورانی را خاکسپاری کردند.
#_نحوه_شهادت
#_شهیدمحمدتورانی
#سالگردشهادت
سالگرد رحلت آیت الله عبدالله مازندرانی
آیت الله عبدالله مازندرانی فرزند محمد نصیر طبرسی یکی از مراجع و رهبران عصر مشروطیت ایران در سال 1256 ق در شهر بارفروش (بابل) پا به عرصه وجود نهاد.
شیخ عبدالله مازندرانی همراه و همگام با آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
سه مرجع تقلید حامی مشروطیت در ایران بودند که به آیات ثلاث معروف میباشند.
به مناسبت رحلت آیت الله عبدالله مازندرانی
✴️ آیت الله عبدالله مازندرانی فرزند محمد نصیر طبرسی یکی از مراجع و رهبران عصر مشروطیت ایران در سال 1256 ق در شهر بارفروش (بابل) پا به عرصه وجود نهاد.
پس از فراگیری دوره مقدماتی ایران را برای ادامه تحصیل به مقصد عراق ترک گفت و در نجف و کربلا از محضر درس بزرگانی چون فاضل ایروانی، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ مهدی کاشف الغطاء، حاج شیخ مرتضی انصاری و حاج شیخ زین العابدین مازندرانی کسب فیض نمود و به درجه اجتهاد نایل گشت.
ایشان از شاگردان برجسته میرزا حبیب الله رشتی به شمار میرفت و دروس او را تقریر مینمود. پس از فوت میرزا حبیب الله، شاگردان وی از شیخ عبدالله پیروی کردند. ایشان به تدریج در زمره مراجع بزرگ تقلید عصر خویش قرار گرفتند.
در جنبش مشروطیت ایران و مخالفت با رژیم استبدادی، شیخ عبدالله مازندرانی همراه و همگام با آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی با ارسال نامه و تلگرام برای رهبران دینی و سیاسی ایران این جنبش را تأیید کردند و به دفاع از مشروطه خواهان پرداخته و با نشر اعلامیههای روشنگرانه نسبت به رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران موضع گیری مینمودند.
❇️پس از صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، ایشان به همراه آیات عظام طی نامهای گشایش مجلس را تبریک گفتند و پیوسته با صدور احکام و فرامین دستورات لازم را به نماینگان مجلس برای تهیه و تصویب قوانین مهم صادر مینمودند و با تأکید بر التزام به قوانین مجلس ضرورت پشتیبانی از آن را اعلام میکردند.
20 ذیقعده سال 1326 ق پس از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمد علی شاه و آغاز قیام مردم آذربایجان آن بزرگوار و آخوند خراسانی (که نفوذ بسیاری در میان مسلمانان باکو داشت) با ارسال نامهای به مسلمانان روسیه از آنان درخواست کمک به انقلابیون تبریز را نمودند. بعد از تشکیل مجلس دوم در سال 1328ق ایشان و آخوند خراسانی طی نامهای به ناصرالملک از عملکرد سران سیاسی مشروطیت به شدت انتقاد کردند و در خصوص شکل گیری استبدادی به مراتب خطرناکتر از استبداد قاجاریه تحت عنوان آزادی و مشروطیت هشدار دادند.
✳️ پس از ترور سید عبدالله بهبهانی رهبر آزادیخواه مشروطه، سید حسن تقی زاده یکی از نمایندگان تندرو مجلس که به داشتن عقاید لیبرالی و تفکیک قوانین عرفی از قوانین شرعی شهرت داشت به مباشرت و آمریت در قتل متهم شد و شیخ عبدالله مازندرانی و آخوند خراسانی طی تلگرافی که به مجلس شورای ملی مخابره کردند بر ضدیت مسلک تقی زاده با اسلام و قوانین شرع تأکید کرده و از مجلس خواستار عزل وی و تبعید از کشور شدند.2 سال 1329 ق پس از ورود متجاوزان روسی به شمال ایران، از جمله تبریز و کشتار آزادیخواهان و نیز هجوم اشغالگران ایتالیایی به طرابلس غرب (لیبی) و تصرف آن سرزمین، وی به همراه جمعی از مراجع و علمای شیعه عراق بر ضد اشغالگران روسی و ایتالیایی فتوای جهاد صادر کرد و مسلمانان را به مقابله با آنها فرا خواند.
آن بزرگوار در اعتراض به اشغال ایران عازم کاظمین شد و در چهارم ذیحجه 1330 ق ( 22 آبان1291 ) در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و در مقبره شیخ جعفر شوشتری مدفون گشت.
از آثار ایشان میتوان از رسالهای در وقف، نجاة العباد، حواشی بر جامع عباسی، رساله علمیه اهبة العباد فی یوم المعاد و قضا و شهادت نام برد.
🌹 شهیده فاطمه اسدی، نخستین بانوی مفقودالاثر که به دست حزب دموکرات به شهادت رسیده بود، ودر ارتفاعات چهلچشمه تفحص شد.
♦️سردار باقرزاده درباره نحوه شهادت شهیده فاطمه اسدی، می گوید: شوهر این بانوی شهیده چون برای پایگاه سپاه در حسین آباد چاه حفر کرده بود، توسط عوامل ضدانقلاب به او لقب جاسوس دادند. به همین خاطر او را اسیر و سپس به زندان دولتو منتقل کردند.
♦️بانو اسدی در این زمان پیگیر آزادی شوهرش شد. حزب دموکرات از او طلب ۲۰۰ هزار تومان پول کرد و بانو اسدی برای تأمین این پول تمام زندگیاش را به حراج گذاشت و با پولی که تهیه کرده بود به ضدانقلاب مراجعه کرد.
♦️ضد انقلاب پول را از او گرفت، اما در اوج خباثت نه تنها شوهرش را آزاد نکرد، بلکه او را هم اسیر کرد. در آن حین نزاعی در گرفت و بانو اسدی همراه با چند نفر از سپاهیها تیرباران شد و در ارتفاعات چهل چشمه دفن شد. بعد از شهادت او، پسر کوچکش به دلیل نبود سرپرست در گهواره از دنیا رفت و شوهرش نیز بعد از ۳ سال از زندان دولتو آزاد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️خبرنگاری که خبر شهادتش، سوژه دیگر خبرنگاران شد…
📽 تصاویری از شهید #محسن_خزایی، خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در بین نیروهای #فاطمیون
🇮🇷
💢10 جمادی الاوّل سالروز برپایی فتنه وراه اندازی جنگ جَمَل
♦️در سال 36 هـ در چنین روزی جنگ جمل اتّفاق افتاد (1) و در 15 این ماه بصره فتح شد و نزول نصر از خداوند کریم بر امیر المؤمنین علیه السلام واقع شد. (2) بنا بر قولی در پنجم این ماه واقع شده است (3) و قول دیگر نوزدهم این ماه است. (4)
♦️ابتدای این واقعه از آنجا شروع شد که بعد از بیعت مردم با امیر المؤمنین علیه السلام، طلحه و زبیر به بهانه ی عمره از مدینه خارج شدند و به اصحاب جمل پیوستند. عبدالله بن عامر که قبلا عامل عثمان در بصره بود و از طرف امیر المؤمنین علیه السلام عزل شده بود، به مکّه آمد و شتری که دویست دینار خریده بود برای عایشه آورد و به طرف بصره حرکت کردند تا به این شهر رسیدند.
♦️پس از ورود، به خانه ی عثمان بن حُنَیف عامل امیر المؤمنین علیه السلام ریختند و او را اسیر کردند و بسیار کتک زدند و موی ریش و سر و دو ابروی او را کندند.
♦️امیر المؤمنین علیه السلام برای مقابله با آنان به طرف بصره حرکت فرمودند. در این جنگ همراه امیر المؤمنین علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهما السلام و همچنین محمّد حنیفه و عبدالله بن جعفر و اولاد عقیل و عدّه ای از جوانان بنی هاشم همراه با عمّار و ابو ایّوب انصاری و عدّه ای از مهاجر و انصار بودند.
♦️80 نفر از اصحاب بَدر، 250 نفر از کسانی که با پیامبر صلّی الله علیه و آله در بیعت شجره شرکت کرده بودند و 1500 نفر از سایر اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله شرکت کردند. (5)
♦️مُسلم مشاجعی را همراه با قرآنی فرستادند که بصریان را به حکم قرآن بخواند، ولی آنان مسلم را هدف تیر ساختند و شهید کردند.
♦️بعد از موعظه های عمّار و فرمایشات امیر المؤمنین علیه السلام، در دهم جمادی الاولی جنگی را که شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المؤمنین علیه السلام در مقام مقابله با آنان بر آمدند. در این جنگ از لشکر امیر المؤمنین علیه السلام که 20 هزار مرد جنگی بودند پنج هزار نفر شهید شدند، و از لشکر جمل که 30 هزار نفر بودند 13000 نفر کشته شدند. (6)
♦️آخر الأمر که پیروزی نصیب لشکر امیر المؤمنین علیه السلام شد، حضرت کنار هودج عایشه آمدند و فرمودند :«ای حُمیرا، پیامبر تو را امر کرده بود که به جنگ من بیرون آیی ؟ آیا تو را امر نفرمود که در خانه ی خود بنشینی و بیرون نیایی ؟ بخدا سوگند،انصاف ندادند آنانکه زن های خود را پشت پرده پنهان داشتند و تو را بیرون آوردند».
♦️محمّد بن ابی بکر خواهرش را از هودج بیرون کشید. امیر المؤمنین علیه السلام دستور داد او را به خانه ی صفیّه دختر حارث بن ابی طلحه ببرند و بعد او را به مکّه و از مکّه به مدینه فرستاد.
♦️در این جنگ زید بن صُوحان که از بزرگان لشکر و شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام بود شهید شد و آن حضرت بالای سرش آمده فرمودند :«ای زید، خدا رحمتت کند که تعلّقات دنیوی تو اندک بود، و إمداد تو در دین بسیار بود».
📚 منابع :
1. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 181. و ... .
2. مسار الشیعة : ص 31. و ... .
3. العدد القویة : ص 54. و ... .
4. منتخب التواریخ : ص 160.
5. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 190. و ... .
6. بحار الانوار : ج 32، ص 174، 211. و ... .
🇮🇷
خداوندا، ای عزیز! من سالها است از كاروانی بهجا ماندهام و پیوسته كسانی را بهسوی آن روانه میكنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند.
بخشی از #وصیت_نامه
سپهبد شهید حاج #قاسم_سلیمانی
خداوندا، ای عزیز! من سالها است از كاروانی بهجا ماندهام و پیوسته كسانی را بهسوی آن روانه میكنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند.
بخشی از #وصیت_نامه
سپهبد شهید حاج #قاسم_سلیمانی