محرم ماه شهادت و پيروزي سوسنگرد:
پس از يأس دشمن از تسخير اهواز، صدام سخت به فتح سوسنگرد دلبسته بود تا روياي قادسيه را تكميل كند و براي دومينبار به آن شهر مظلوم حمله كرد و سه روز تانكهاي او شهر را در محاصره گرفتند و روز سوم تعدادي از آنان توانستند به داخل شهر راه يابند.
دكتر چمران كه از محاصره تعدادي از ياران و رزمندگان شجاع خود در آن شهر سخت برآشفته بود، با فشار و تلاش فراوان خود و آيتالله خامنهاي، ارتش را آماده ساخت كه براي اولين بار دست به يك حمله خطرناك و حماسهآفرين نابرابر بزند و خود نيز نيروهاي مردمي و سپاه پاسداران را در كنار ارتش سازماندهي كرد و با نظمي نو و شيوهاي جديد از جانب جاده اهواز- سوسنگرد به دشمن يورش بردند. شهيد چمران پيشاپيش يارانش، به شوق كمك و ديدار برادران محاصره شده در سوسنگرد، به سوي اين شهر مي شتافت كه در محاصره تانكهاي دشمن قرار گرفت. او ساير رزمندگان را به سوي ديگري فرستاد تا نجات يابند و خود را به حلقه محاصره دشمن انداخت؛ چون آنجا خطر بيشتر بود و او هميشه به دامان خطر فرو ميرفت. در اين هنگام بود كه نبرد سختي درگرفت؛ نيروهاي كماندوي دشمن از پشت تانكها به او حمله كردند و او همچون شيري در ميدان، در مصاف با دشمن متجاوز از نقطه اي به نقطه اي ديگر و از سنگري به سنگري ديگر ميرفت. كماندوهاي دشمن او را زير رگبار گلوله خود گرفته بودند، تانكها به سوي او تيراندازي ميكردند و او شجاعانه بدون هراس از انبوه دشمن و آتش شديد آنها سريع، چابك، برافروخته و شادان از شوق شهادت در ركاب حسين(ع) و در راه حسين(ع). در روز قبل از تاسوعا، به آتش آنها پاسخ گفته و هر لحظه سنگر خود را تغيير ميداد. در همين اثناء، همرزم باوفايش به شهادت رسيد و او يك تنه به نبرد حسين گونه خود ادامه ميداد و به سوي دشمن حمله ميبرد. هرچه تنور جنگ گرمتر ميشد و آتش حمله بيشتر زبانه می كشيد، چهره ملكوتي او، اين مرد راستين خدا و سرباز حسين(ع)، گلگون تر و شوق به شهادتش افزونتر ميشد تا آنكه در حين «رقص چنين ميانه ميدان» از دو قسمت پاي چپ زخمي شد. خون گرم او با خاك كربلاي خوزستان درهم آميخت و نقشي زيبا از شجاعت و عشق به شهادت و تلاش خالصانه در راه خدا آفريد و هنوز هم گرمي قطرات خون او گرميبخش رزمندگان باوفاي اسلام و سرخي خونش الهامبخش پيروزي نهايي و بزرگ آنان است.
با پاي زخمي بر يك كاميون عراقي حمله برد. سربازان صدام از يورش اين شير ميدان گريخته و او به كمك جوان چابك ديگري كه خود را به مهلكه رسانده بود، به داخل كاميون نشست و با لباني متبسم، ديگران را نويد پيروزي ميداد.
خبر زخمي شدن سردار پرافتخار اسلام، در نزديكي دروازه سوسنگرد، شور و هيجاني آميخته با خشم و اراده و شجاعت در ياران او و ساير رزمندگان افكند كه بي محابا به پيش تاختند و شهر قهرمان و مظلوم سوسنگرد و جان چند صد تن رزمنده مؤمن را از چنگال صداميان نجات بخشيدند. دكتر چمران با همان كاميوني كه خود را به بيمارستاني در اهواز رسانيد و بستري شد، اما بيش از يك شب در بيمارستان نماند و بعد از آن به مقر ستاد جنگهاي نامنظم و دوباره با پاي زخمي و دردمند به ارشاد ياران وفادار خود پرداخت. جالب اينجا بود كه در همان شبي كه در بيمارستان بستري بود، جلسه مشورتي فرماندهان نظامي (تيمسار شهيدفلاحي، فرمانده لشگر 92، شهيد كلاهدوز، مسئولين سپاه و سرهنگ محمد سليمي كه رئيس ستاد او بود)، استاندار خوزستان و نماينده امام در سپاه پاسداران (شهيدمحلاتي) در كنار تخت او در بيمارستان تشكيل شد و درهمان حال و همان شب، پيشنهاد حمله به ارتفاعات الله اكبر را مطرح كرد.
میزنم دَم ز علمدار رشید حرم عشق
مَه محترم عشق، شَه با کَرَم عشق
صفای قدم عشق،همان یار که باشد صنم عشق
چکد از لب او بر لب پیمانه نَم عشق
همان شاه که باشد سرِ دوشش عَلم عشق
علمدار، ابالفضل _ سپهدار، ابالفضل
نگار دل زارم، صفا بخشِ مزارم
به جز عشق جمالش،دل خوش من که ندارم
قرارم،بهارم،شعارم،همهی دار و ندارم
که باشد شب اول دلِ قبرم به کنارم
صفای قدم عشق،همان یار که باشد صنم عشق.
دلم عاشق رویَش،شدم بندهی کویش
دلم بسته مویش، قدح نوشِ سبویش
شتابان دل زارم همه شب جانب اویَش
چنان برگ خزانی است چنان در پی جویش
ندارم به خدا جز هوس دیدن رویش
مرا کُشت به والله علیواریِ خُویَش
شَه با کَرم عشق، مَه محترم عشق
ابوالفضل امیرم، امیر بی نظیرم
صفا بخشِ ضمیرم
که جز عشق رُخَش در دل خسته نپذیرم
ز غیرش همه سیرم
دل از مهر خداییِ ابوالفضل که نگیرم
جهانگیر و جهاندار،مرا یار،بُوَد عشق شرربار
چکد از لب او بر لب پیمانه نَم عشق
سرم پُر ز هوایش، دلم جام ولایش
غلامم به سرایش، به قربان لوایش
همه هستی و جانم به فدایش
به قربان گِره بندِ قبایش
لقب باب حوائج، نسب باب حوائج
خداوندِ نجیبی و ادب باب باب حوائج
شَه با کرم عشق، مَه محترم عشق
دلم غرق کمالش، پریشان وصالش
دو ابروی هلالش،پریشان وصالش
که حق داده تعالی به رخسار و جمالش
حسبن داده مدالش
حسبن بن علی حامی آن کعبه خالش
بُوَد زینب کبری همه جا محو جمالش
مَه محترم عشق، شَه با کَرم عشق
دلم بندهی نامش، گرفتار مرامش
که افتاده به دامش
نه حاتم نه سلیمان و نه لقمان، که موسی است غلامش
به زهراست سلامش
قیامت متجلّی شود از تخت قیامش
تمامیّ بهشت است به آن نامیِ نامش
همان شاه که باشد سر دوشش عَلم عشق
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
#دستگاه_همایون
#سبک_میگذرد_کاروان
وقت جُدایی رسید ،
بادِ مخالف وزید
از شَرر داغ تو ،
پشتِ برادر خمید
پُشت و پناهم شِکست ،
پشت سِپاهم شکست
فاطِمه در کربلاست ،
عَلقمه در خون نشست
#ملودی_دوم
از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا
بی عباس ، میمیرَم ، ای خدا
از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا
من بی او ، میمیرَم ، ای خدا
#ملودی_سوم
اهل حرَم ،
ناله کنان ، با مادرم
تو هم رَفتی ،
حالا که من ، بی لَشکرم
#بند_دوم
میر و عَلمدار من
یوسف بازار من
ماه سپاهِ حسین
یارِ وفادار من
اهل حَرم بی قرار
خَسته و چشم انتظار
ماه حرم ، در کُسوف
مانده در این شامِ تار
ای یل ام البنین
گِریه ی من را ببین
من چه کنم ، تا که تو
پا نَکشی بر زمین
#ملودی_دوم
دریایِ ، خون گشته ، عَلقمه
دنبالت ، آمَده ، فاطمه
#ملودی_سوم
در این غُربت
سایه ی تو ، رفت از سرم ،
تو هم رفتی
حالا که مَن ، بی لشکرم
#بند_سوم
میر و عَلمدار من
یوسف بازار من ،
ماه سپاهِ حسین
یارِ وفادار من
#ملودی_دوم
از جانِ ، خود سیرم ، ای خدا
من بی او ، می میرم ، ای خدا
#ملودی_سوم
اهل حَرم ،
ناله کنان ، با مادرم
تو هم رَفتی ،
حالا که من ، بی لَشکرم
#بند_جهارم
العطش کودکان
هِلهله ی دشمنان ،
وِلوله یِ کاروان
بر لبَم آورده جان
وقت جِسارت شده
نوبت غارَت شده
خواهرَت آماده ی
بند اِسارت شده
#ملودی_دوم
جانَم را ، آوردی ، بر لبَم
من فکرِ ، فردایِ ، زینبم
حُسین حسین یا حُسین
#نوحه_همایون
6. صوتی واویلا.mp3
9.66M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
شهيد علقمه
واويلا واويلا
عزيز فاطمه
واويلا واويلا
ابوفاضل مدد
واويلا واويلا
گل اُم البنين
واويلا واويلا
شده قطع اليمين
واويلا واويلا
فتاده بر زمين
واويلا واويلا
به روي آن جبين
واويلا واويلا
عمود آهنين
واويلا واويلا
گل ام البنين
واويلا واويلا
علمدار حسين
واويلا واويلا
سپه دار حسين
واويلا واويلا
عزيز يار حسين
واويلا واويلا
امير نشأتين
واويلا واويلا
اميد زينبين
واويلا واويلا
اي نازنين برادرم
واويلا واويلا
خفته به خون برادرم
واويلا واويلا
خيز ز جا و كن نظر
واويلا واويلا
قد خميده ی مرا
واويلا واويلا
آب نمي خورد دگر
واويلا واويلا
سكينه گر كند نظر
واويلا واويلا
مَشك دريده ی تو و
واويلا واويلا
رنگ پريده ی مرا
واويلا واويلا
جامعه ی صبر مي درد
واويلا واويلا
زينب اگر كه بنگرد
واويلا واويلا
دست بريده ی تو و
واويلا واويلا
قد خميده ی مرا
واويلا واويلا
زود بود كه دشمنان
واويلا واويلا
زنند بر سرِ سنان
واويلا واويلا
رأس بريده ی تو و
واويلا واويلا
رأس بريده ی مرا
واويلا واويلا
عزيز برادرم ،
واويلا واويلا
امير لشگرم ، واويلا واويلا
#نوحه_شب_نهم_محرم
4. باد مخالف.mp3
7.26M
#نوحه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
#دستگاه_همایون
#سبک_میگذرد_کاروان
وقت جُدایی رسید ،
بادِ مخالف وزید ...
#نوحه_همایون