✍می گفت: امام حسین علیه سلام فقط سینه زن نمی خواهد؛ کسی را می خواهد که در دنیای امروز اگر نیاز شد اسلحه دست بگیرد و برود از او دفاع کند.
این حرفی را که میزد خودش هم پایش می ایستاد و درستش را انجام می داد و به همه نشان می داد که چه طور باید آن کار را درست انجام داد.
راوی: دوست شهید 💚
🗓سالگرد شهادت
#شهید_محمد_حسن_قاسمی
تاریخ شهادت: ۹۵/۵/۱۰
#عاقبتتان_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
#کلام_شهید...🌷🕊
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
و سلام بر او که می گفت:
شجاع ڪسی نیست که نترسه!🍃
کسیه که میترسه و میگه خدایا ببین من می ترسم!
ولی با وجود ترسم میرم جلو ...
چون تو رو دوست دارم و بهت ایمان دارم :)
#شهیدمصطفیصدرزاده 🌷🕊
🌹🍃🌹
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱حاج قاسم عیب پوش بود.
در جلسه ای با حضور مسئولین نظارتی لشکر ، طرح دو فقره پرونده ی بی نظمی درخصوص دو نفر از نیروها مطرح شد، به شدت موضع گرفت وگفت:
مگه نعوذ بالله شماخدایید؟!
دیدم بحث دارد شدید میشود، پا در میانی کردم و گفتم:
ما و دوستان شنیدیم کسالت دارین، برای احوال پرسی خدمت رسیدیم.
همه زدند زیر خنده و ماجرا ختم به خیر شد، حاج قاسم بیست و یک سال در تهران حکم اخراج حتی یک نفر را امضا نکرد و میگفت: زن و بچه ی ایشون چه گناهی کردن؟
به همین خاطر پیشنهاد بازنشستگی یاجابجایی برای او میداد ...
نقل از :
محمدرضاحسنی دوست و همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی
مداحی آنلاین - قدم قدم میری قدم زغصه تا میشه - رسولی.mp3
6.13M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃قدم قدم میری قدم ز غصه تا میشه
🍃حسین آروم آروم تو این دلم آتیش بپا میشه
🎙 مهدی رسولی
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه
🖤 #امام_حسین
#غزل
#امام_سجاد(علیه السلام)
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
صحیفهای که سراسر شعور و شیداییست
حدیث سلسله گیسوی آشنایش بود
گرفته بود صبورانه صبر را در بر
همیشه آینه مجذوب سجدههایش بود
حدیث تشنگی و آب را مپرس از او
که عهدنامۀ عُشّاق کربلایش بود
اگر چه آب روان بود مَهر مادر او
چه شد که آینهگردان غصههایش بود
چگونه لب بگشاید به یک تبسم سبز
کسی که حادثهای سرخ پابهپایش بود
✍️ #صادق_بخشی
Mahmood Karimi - Labayk Allahoma Labayk (320).mp3
19.19M
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
حسین… ●♪♫
مثل مرغِ بی پر و بال؛ تا افتادی بینِ گودال ●♪♫
شد ذکرِ لب های خشکت… ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
غرقی، توو دریایی از خون ●♪♫
با لب های خشک و بی جون؛ مشغولِ ذکرِ خدایی ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
ای صیدِ سینه شکسته؛ رو سینت قاتل نشسته ●♪♫
میگی رو به آسمون ها ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
حق است و شمشیرِ باطل؛ زلفت تو دست های قاتل… ●♪♫
لب هات باز و بسته میشه ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
از پشتِ سر؛ تیغ و خنجر… هر ضربه با آهِ مادر… ●♪♫
زهرا با تو همصدا شد: ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
قاتل از مقتل در اومد؛ از مقتل با یک سر اومد ●♪♫
میخونه، راسِ بریده: ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک…! ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک…! ●♪♫
عالم غرقِ شور و شینه ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک… ●♪♫
ذکرِ لب های حسینه: ●♪♫
لبیک اللهم لبیک؛ لبیک اللهم لبیک… ●♪♫
لبیک اللهــم لبیـک؛ لبیـک اللهــم لبیـک…
.
#امام_حسین
#همه_داروندار_من
همه دارو ندار من حسین است
گلم باغ بهار من حسین است
به چشمم ظلمت محض است عالم
ضیاء چشم تار من حسین است
مریضم بینوایم بی کس و کار
طبیب و هم نگار من حسین است
به وقت مرگ چشمم اشک بار است
که چشم من عزادار حسین است
دمِ غسل و کفن کردن به جسمم
یقین دارم کنار من حسین است
به هنگام سرازیری قبرم
امید قلب زار من حسین است
در این دنیا نوایم یا حسین و
به محشر هم شعار من حسین است
به روی سنگ قبرمن نویسید
دل آرام و قرار من حسین است
#مجید_مرادزاده ✍
.
من رباب بی کسم سو گورنده آغلارام
هر انا اوز اوقلونا سوت ورنده آغلارام
ای سو یئرینه قان ایچن شیرین بدن دیلسیز بالام وای
گون هنجرین پیکان بیچن گلگون کفن دیلسیز بالام وای
اوخ یاروی کیم باغلادی قان آغلادی ای جانیم اصغر
یانام بو درده دائما خونین لبه دیلسیز بالام وای
قالدی اورکده الرین شیرین سوزون آرام جانیم
حسرت قالیب رخساریو آغلار گوزوم آرام جانیم
سوزدون هارا بخت الدوزوم دادیم دوزو روحو و روانیم
سالمیش آیاخدان هیجر اونو یخدور دوزوم آرام جانیم
اوخ یاروی کیم بالادی قان آغلادی قان آغلادی
#زمزمه_حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر
( علیه السلام )
#حاج_میثم_مطیعی
لالا لالا
یکم دیگه دَووم بیار
یه کم دیگه
دندون روی جگر بزار
( اگه همهمه باشه ، بچه میترسه ، اگه لشکر کف بزنند ، بچه می ترسه ... )
لالا لالا
یکم دیگه دَووم بیار
یه کم دیگه
دندون روی جگر بزار
مَشکو یکی بُرده که
بر می گرده زود
وقتی می رفت
همش به فکر خیمه بود
مَده با اشک ،
زندگیمو به باد
آب می رسه ،
اگه خدا بخواد
( مادر ، دَووم بیار )
مَده با اشک ،
زندگیمو به باد
آب می رسه ،
اگه خدا بخواد
( مگه چند ماهشه ؟ گلوش نازکه ، ببین می افته ...)
مَده با اشک ،
زندگیمو به باد
آب می رسه ،
اگه خدا بخواد
عمو رسید، کنار علقمه
صدای تکبیرش میاد
(لالائی ،
عموش رفته آب بیاره )
لالا لالا ،
منو نکن خونه خراب
چیزی نمونده
عمو جون بیاره آب
بابات رفته
به یاری آب آورش
داره میاد !
چرا خمیده کمرش ؟
( فَرَجَعَ الحُسین اِلی الْمُخَیَّم ، مُنکَسِراً حَزیناً باکیاً ... لالا لالا ، ... میدونی یاد چی افتادم ؟ اگر گهواره را پس داده بودند ، دلش خوش بود با طفل خیالی ... ای حسییین ... )
لالا لالا ،
منو نکن خونه خراب
چیزی نمونده
عمو جون بیاره آب
بابات رفته
به یاری آب آورش
داره میاد !
چرا خمیده کمرش ؟
علی م داره ،
میزنه دست و پا
بچم داره ،
میمیره ای خدا
ببین هنوز
به سمت علقمه ست
نگاه مضطرِ بابا
( لالائی ،
الهی بارون بباره )
#مادر_مادر_مادر
الان بینِ خواهران چه خبره ؟ اونا بیشتر میفهمن حس مادری یعنی چی ؟ اصلا فقط اونا میفهمن یعنی چی ؟ خدایا الان میخوام یه دعا کنم : به اضطرار حضرت رباب ، به اون پریشونی این مادر ، خیلی ها هستن بچه دار نمیشن ، خدایا به بی بچه ها بچه بده ، اولاد سالم و صالح بهشون بده ... )
لالا لالا ،
مادرِ تو بشه فدات
خون می بارن فرشته ها
با گریه هات
سوخته دلم رو
نفسای داغ تو
آهی بکِش
شاید که بارون بگیره
خدا تو رو ،
نمی بره ز یاد
خونده برات ،
بابا « وَ إنْ یَکادْ »
الهی که ، سپیدی گلوت
به چشم حرمله نیاد
( لالایی ،
الهی بارون بباره )
همین جور داره لالائی میخونه ... میگه : لالائی ، عموش رفته آب بیاره ... یه بار همه نوحه خون بشن ، منم جون بگیرم ... لالائی ، عموش رفته آب بیاره ...