#روزشمار
دفاع مقدس، شهدا و انقلاب اسلامی
✅ برخی از رویدادهای مهم
مطابق تقویم هجری شمسی (۶ ششم شهریور) 👇
◾️ ارتحال عالم مجاهد و مرجع استکبارستیز شیعه آیتالله میرزا محمدتقی حائری شیرازی در سن ۶۸ سالگی (۶ شهریور ۱۲۹۹ ه.ش. مقارن با ۱۳ ذیحجه ۱۳۳۸ ه.ق.).
👈 خاکسپاری در حرم مطهر حضرت امام حسین (علیه السلام)
#محمدتقی_حائری
🔹 موافقت حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) با مصرف صدقات در راه مبارزه با رژیم صهیونیستی (۱۳۴۷ ه.ش.).
🔹 شهادت سردار رشید سپاه اسلام، شهید🌷 ناصر کاظمی «فرماندار مردمی پاوه و فرمانده شجاع سپاه کردستان» در درگیری با عناصر #ضدانقلاب در استان آذربایجان غربی در منطقه پیرانشهر - سردشت (۱۳۶۱ ه.ش.).
#ناصر_کاظمی
🔹 شهادت امیر ارتش اسلام، دریادار دوم شهید 🌷 فرشاد پاسدار «مسئول ترابریی و اردنانس یگان هوادریا و فرمانده جزیره فارسی»
در بمباران جزیره فارسی توسط هواپیماهای ارتش متجاوز بعثی عراق (۱۳۶۵ ه.ش.).
#فرشاد_پاسدار
🔹 شهادت افسر شهید🌷، ستوان یکم محمد مولایی در منطقه مرزی استان ایلام، ارتفاعات کله قندی مهران (۱۳۶۵ ه.ش.).
#محمد_مولایی
🔹 شهادت جانگداز سردار رشید، شهید 🌷 غلامعلی مرادیان به دست عناصر بی رحم ضدانقلاب وابسته به استکبار جهانی در استان کردستان، منطقه مریوان (۱۳۶۵ ه.ش.).
#غلامعلی_مرادیان
به یاد همه شهدایی که خون مطهرشان
راه کربلا را باز کرد ...
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از مژده ی حبیب
💫دلم شاد و خرم است
🌸وز نسخه ی طبیب
💫تنم ایمن از بلاست
🌸پنجم شهریور
💫روز بزرگداشت دانشمند
🌸نامی ایران
💫محمد بن زکریای رازی
و روز داروسـازی گرامی باد 🌸
🌸🍃
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زائران " کربلا" بارِ سفر می بندند
بارِ من خورد زمین و ، ز سفر جا ماندم
باز هم متن پیامی که " حلالم بکنید "
باز هم مثل همیشه به نظر جا ماندم
#اربعین_حسینی
🌸🍃
🦋🌼
اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود.
صدای بلند در پیش نامحرم مقدمهی #گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرات ندارد کاری انجام دهد.!
[-شهیدابراهیمهادی🌿]
⚫️⚫️⚫️
••|📜🖋|••
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
⚫️⚫️⚫️
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درس اخلاق
✅اگر در حال حاضر فعلا نمیتونید شب ها برای نماز شب بلند بشید، این عمل رو انجام بدید.
🎙حجت الاسلام والمسلمین #علوی_تهرانی
14.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ این خانم به عشق #حضرت_رقیه در پارک دانشجو تهران حجابش کامل کرد......
👌همسر خانم کم حجاب بعد روسری سر کردن در پارک دانشجو:آرزو دارم رهبری را از نزدیک ببینم
🏴اینجا تعزیه
دختران انقلاب برای #حجاب است ......#رقیه جان🥀