Fadaeian_Haftegi_14011015_3.mp3
25.76M
#روضه
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🎤حاج سید رضا نریمانی
من که از نسل دلیر عربم
اُمّ العبّاسم و اُمّ الادبم
مادر چهار یَلِ رعنایم
من کنیز حرم زهرایم
آسمان، خاکنشین حرمم
عرش در تحت لوای کَرَمم
معرفت مسئله آموز من است
عاشقی سائل هر روز من است
دل من محو تولّای ولیست
سِمتم خادمی بیتِ علیست
من سفارش شدهی زهرایم
آبرو یافته از مولایم
وَه ازآن روز که قابل گشتم
با در بیت مقابل گشتم
آمد آن لحظه چه خوش اقبالم
دختر شاه به استقبالم
قبلهی نور به کاشانهی من
حَرَمَ الله کجا خانهی من
دست بانوی حرم بوسیدم
خاک پایش به بَصَر مالیدم
گفتم این بیت حریمِ لاهوت
من کنیزم به دیارِ ملکوت
آمدم خادمِ این در باشم
خادمِ دختر حیدر باشم
لیک آن روز زغم رنجیدم
وای دل، صحنهی سختی دیدم
هر دو ریحانهی حق تب دارند
بین خانه حَسَنین بیمارند
گفت زینب به دو چشمانیتر
نذر روزه بنما ای مادر
عرق از صورتشان تا شد جمع
سوختم در غمشان همچون شمع
آنقدر خرج ولایت گشتم
مورد لطف و عنایت گشتم
تا خدا مزد ولایم را داد
که به من گلپسری زیبا داد
صاحب جَنَّتُ الِاحساس شدم
مادر حضرت عباس شدم
در وفا یار بِلا فصل شدم
مادر فضل و اباالفضل شدم
شوری افتاد ز عشقش به دلم
دید از فاطمه بودن خجلم
حق نمود این شرفم نقش جَبین
حضرت فاطمه شد اُمُّ بنین
گفتم عباس گل ریحانی
به امیرت تو بلا گردانی
نه برادر و نه من مادرشان
من کنیز و تو غلامِ دَرِشان
روزی آید که به همراه حسین
از مدینه بروی نورِ دو عِین
چون حسینم تو خدایی گردی
عاقبت کرب و بلایی گردی
یک وصیت کنم این لحظه تو را
جانِ تو جانِ عزیز زهرا
رفتی و هَمره تو شادی رفت
از مدینه دگر آزادی رفت
وای زان روز که غمها برگشت
کاروان گل زهرا برگشت
جانِ هر دلشده بر لب آمد
بیحسین حضرت زینب آمد
گفت با من همه اَسرارِ مگو
ماجرا های تو و آنبغض گلو
گفت لبتشنه سوی آب شدی
از خجالت به خدا آب شدی
گفت با قدّ کمان جان دادی
من شنیدم نگران جان دادی
تا که مَشک و عَلمت را دیدم
دست پاک تو ز دور بوسیدم
باورم نیست سر زینِ وسجود
فرق عباس من و ضرب عمود
یاد تو روضه به پا میسازم
تا ابد بر پسرم مینازم
نزد زهرا تو وَجیهُ اللّهی
فانیِ حضرت ثار اللّهی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مدح امام عصر(عج)....mp3
2.36M
بسم الله الرحمن اارحیم
امام زمان(ع)
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
#دشتی
➣➣➣➣➣➣➣➣➣➣➣
نمــیدانم چرا مولا نیامد
چراآن یوسف زهرانیامد
چراغیبت شده طولانی و دور
چرارویش شده ازدیده مهجور
تو میدانی چرا پایان ندارد
ازاین روکه کسی ایمان ندارد
ز مردم رفته ایمان حقیقی
کجایند جمله یاران حقیقی
کجائید منتظران ظهورش
کجائیدمنتظران حضورش
کجایند ندبه خوانان خدایی
کجایند می فروشان ولایی
نمی آید مگر ما پاک گردیم
زدوری رخش غمناک گردیم
نمی آید مگر صادق شویم ما
برایش شیعه ای لایق شویم ما
نمی آید(غلاما)چون نخواهیم
همه دل بستهء دنیا و جاهیم
.
#شور_حضرت_علی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قابض الروح علی علی مولا
ناجی نوح علی علی مولا
شیر نستوه علی علی مولا
یار دلخواه علی علی مولا
اسدالله علی علی مولا
نوا نوای علی و هوا هوای نجف
علی امیر جهان و علی خدای نجف
قسم به وعده ی شیرین من یمت یرنی
که ایستاده بمیرم فقط برای نجف
اول و آخره
هم هیبت داوره
جان شیر دلاوره
حیدر حیدر
مرجع بوذره
داماد پیمبره
حق فاتح خیبره
حیدر حیدر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ذکرم هردم علی ولی الله
نقش پرچم علی ولی الله
نفس خاتم علی ولی الله
کفو زهرا علی ولی الله
اسدالله علی ولی الله
به اذن عالی اعلی شوم فدای نجف
شبانه روز دلم میتپد برای نجف
خدا سپرده جهان را به ناخدای نجف
علی امام من است و منم گدای نجف
صاحب منبره
جان میر وقلندره
بی باک و غضنفره
حیدر حیدر
حضرت ساغره
هم ساقی کوثره
هم خالق محشره
حیدر حیدر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شور
#امام_علی
.
#شور_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه از گریه هام ،معلومه حالم بده
هر کی میبینتم میگه این عاشق شده
توی تنهاییام با تو حرفامو زدم
هیچکس مثل تو نبود رفتم دورامو زدم
آشفتم کربلا
گفتن خونت گفتم کربلا
دست و پامو که گم میکنم
رو خاکت میاُفتم کربلا
پژمردم کربلا
خیلی غصه خوردم کربلا
هرکی حرفاشو یه جایی زد
من حرفامو بردم کربلا
جان بغلم کرده آقام الآن
رسیدم به رویاهام الآن
منه عاشق چی میخوام الآن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داره دنیای من ،میگیره از من تو رو
کی الآن جای من ،میبوسه شیش گوشه رو
بدیامو چقدر میبخشی خاک میکنی
داری با دست خودت، اشکامو پاک میکنی
گریونم کربلا
من بی تو محزونم کربلا
اینجا حس غربت میکنم
برمیگردم خونم کربلا
میمیرم کربلا
بعدش پر میگیرم کربلا
مردم میمیرن میرن بهشت
من میمیرم میرم کربلا
جان بغلم کرده آقام الآن
رسیدم به رویاهام الآن
منه عاشق چی میخوام الآن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_حسین
محمدعلی شده بود امین نوجوانان و جوانان و خیلی از بزرگترها. هرکسی با هر مشکلی میرفت پیش او، دریغ نمیکرد. هرچقدر از دستش برمیآمد انجام میداد. از همۀ تواناییهایش برای رفع مشکلات مردم استفاده میکرد. شده بود چهرۀ هنری. گروه تئاتر تشکیل داد، نمایشنامه مینوشت. مضمون بیشتر آثارش هم در رابطه با شاه و مبارزه با طاغوت بود. ایستادگی در برابر خانهای زورگو و بیرحم، زحمت و سختکوشی، مردم و آزاری که در دورۀ شاه دیدهاند و... بازیگر هم بود، نقش مثبت بازی میکرد
#شهید_محمد_علی_معصومیان
#غواص_دریا_دل
🌹
💐السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّٰهِ
خادم درگاهِ تو ام از قدیم
عشق تویی نور تویی ای کریم
#عرض_ارادت
🔷🔸💠🔸🔷
تَرَک دارد دلم
همچون انارِ آخر پاییز
همه شبهای دلتنگی
بدون تو شب یلداست ...
آبادان سال ۱۳۶۱
مزار «شهید مصطفی برفی»
عکاس: مهرزاد ارشدی
#یلدا_با_شهدا
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات