#نیابتی_ویژه
برای فرزندانتان نیت کنید تا به نیابت از آن ها برای عاقبت بخیریشان در حرم مطهر توسط خادمان فرهنگی زیارت انجام شود...
مدح و مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها
بانوی آفتاب و آب رباب
زوجهی سیدالشباب رباب
نور چشمانِ حضرت زهرا
ای عروسِ ابوتراب رباب
از تو باید همیشه گفت و شنید
وَز تو بنوشت صد کتاب رباب
مدح تو هست اُستوار و بلند
مدح تو هست دُرّ ناب رباب
گفتمش کیست مظهر عصمت؟
گفت الله در جواب رباب
..وَ کنیزت زنان ما هستند
..وَ غلامت همه شباب رباب
هر که جز خانه ی تو را در زَد
رفته او در پیِ سراب رباب
یک نگاه تو رحمت الله است،
کِی کنی بر گدا عتاب رباب؟!
هر کجا در به رویمان بَستَند
کرده ذکر تو فتحِ باب رباب
بانوی جنتی و از این روی
نوکرت کِی شود عذاب رباب؟
روز محشر اُمیدمان بر توست
در همان لحظهی حساب رباب
اُسوه ی عفت و حیا و شرف
معنی شوکت و حجاب رباب
زینبی نُطق و فاطمی خویی
هاشمی خصلت و نقاب رباب
گندمِ دستِ تو دوا گردد
چون که گردید آسیاب رباب
ما همه خستگانِ معصیتیم
بر دل خستگان بِتاب رباب
در دل سائلین تو زِ ازل،
کرده نام تو انقلاب رباب
جان عالم فدای نام تو باد
که حُسینَت کند خطاب رباب
نام تو واژه واژه پر معناست
تا به عرش است نقشِ قاب «رباب»
خانه ای که تویی کنار حسین
هست محبوبِ آن جناب رباب
مادرِ اصغر و سکینه تویی
بس به مدح تو این صواب رباب
به غلامی اصغرت ما را..
کِی نمایی تو انتخاب رباب؟
کُن دعایی دوباره دلتنگم
ای دعای تو مستجاب رباب
کربلا خواهم و بگویم باز..
حقِ شش ماههات رباب رباب
.....
در عزای تو مرثیه لال است
..وَ نیاورده روضه تاب رباب
کربلا بود و لحظه لحظه دلت
بود آری.. در اضطراب رباب
لَعن تو بر هرآنکه جرعهی آب
کرده از اصغر اجتناب رباب
آن زمانی که آب را بستند
شد دل کودکت کباب رباب
ریخت خون از گلوی اصغر تو
چون که از گُل چِکد گلاب رباب
تا که زَد تیر، حرمله به علی
آسمان شد سرت خراب رباب
گفته مقتل، که دیده ای در دشت
سر شش ماهه را خضاب رباب
دیده ای روی نیزه ها آری،
تو سر هجده آفتاب رباب
چون سر اصغرت سر نی رفت
تو شدی غرق التهاب رباب
من بميرم پس از حسین شده
دست تو بسته با طناب رباب
مثل زینب تو را به شام زدند
سر کینه، سر ثواب، رباب
عالمی کاش جان دهد زین غم،
تو کجا مجلس شراب رباب؟
تو کجا، مجلسی که بر لب یار..
میخورَد چوبْ با شتاب رباب
عاقبت از غم حسینِ غریب
رفته ای زیر آفتاب رباب
از مراثی تو برای حسین
هر دل سنگ شد مذاب رباب
.....
غرض «ملتمس» نگاه تو بود
ای مضامین شعر ناب رباب
ذره ام، قطره ام، نگاهم کن
بانوی آفتاب و آب رباب....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
شعر محاوره مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها
من یه مادرم، یه مادرِ شهید...
که شدم از داغ یاسم موسفید
گلمُ یه جوری چیدن از تو باغ
که قدِ منو حسین هردو خمید
گلِمنکِیطاقتسهشعبهداشت؟
سُرخمیشدگلوش،نمیشدبوسهکاشت!
خدا لعنت کنه این حرمله رو..
بَدجوری تیر و روی گلو گذاشت
آخ.. مِن الاذن الی الاذن.. سرت
آخ.. مِن الورید الی الورید.. پرت
هی تلظی کردی، دست و پا زدی
آخ.. بمیره از غم تو مادرت...
مگه تو ثمر نداری حرمله؟!
از دلم خبر نداری حرمله...
پسرم شیشماهه بود با تیر زدیش،
مگه تو پسر نداری حرمله؟!
حرمله خدام عذابت بکنه
الهي خونه خرابت بکنه..
هم علیمو کُشتی،هم آب ندادی
خدا توی آتیش آبت بکنه
همه ایستادن و داغمو دیدن
سر شیشماهمو با تیر بریدن
یکی سرسلامتی بهم نگفت
همهبهاشکچشاممیخندیدن
چقدر غصه و غربت کشیده...
این حسینِ که مصیبت کشیده
یهقدم میرفت، دوباره برمیگشت
خیلی از رباب خجالت کشیده
چطوری تنترو توخاک بذاریم؟
بعد تو علی دیگه غصه داریم..
یه باره دیگه بخند برای ما...
من و بابائیت مگه دل نداریم!
سر قبرت حالا هِقهِق می کنم
یادِ خاطرات سابِق می کنم
کاشکی نبش قبر نشی با نیزه ها
من از این غُصهی تو دِق می کنم
مثل زهرا تو رو بی هوا زدن
چون عمومُحسن تویِبلا زدن
با سهشعبه زدنِت، ولی دیگه..
سر تو چرا به نیزه ها زدن؟!
میونِ بلا.. دیگه نبینمت
زیرِ دستوپا..دیگه نبینمت
جای تو، تو آغوش مَنِ گُلم
روی نیزهها.. دیگه نبینمت
هیباعمهزینبازچشات میگم
دارم از خندهی رو لبات میگم
روی نیزه، عمو لالا میخونه..
پای نیزه، من لالا برات میگم
لالا لالا لالایی علی بخواب
لالا لالا لالایی.. جانِ رباب
کاش نبینم روی نیزه ای، تو هم..
نبینی دست منو بین طناب
از روی نیزه نیفتی پسرم
نیزه میلرزه نیفتی پسرم
کمی طاقت بیار اینجا پُرِ از..
..چشمایِهرزه،نیفتی پسرم
زیرِآفتابمیشینمآب نمیخوام
شبا دیگه نور مهتاب نمیخوام
وقتیکه تو خوابیدی بهزیرِخاک
مندیگهبهاینچشامخوابنمیخوام
بعد تو ربابْ هم بییاوره
بعد تو چشم رقیه هم تَره
مثل زینب که برادر نداره
بعد تو سکینه بی برادره..
چطوری خاطرههاش یادم بره؟
چطوری اشک چشاش یادم بره؟
تصویرش هنوز توی ذهنِ مَنِ...
چطوری زخم لباش یادم بره؟
تَرکِ لباش مگه یادم میره..!
بغضِتوصداشمگهیادممیره..!
هر چی از یادم بره ولی آخه..
آخریننگاش مگه یادم میره...!
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
••﷽••
#سلام_به_14_معصوم_علیهمالسلام
🌞صـبـحِ خوبمـان را بـا
ســلام به ⑭معصـوم علیهم السلام شـروع کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﺭَﺳُـﻮﻝَ ٱݪلّٰـهِ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﺍَﻣـیٖـﺮَٱلْـﻤُـﺆْﻣِـﻨـیٖـﻦَ
🔅اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْــکِ⇘
🔅 یـٰا فـٰاطِـمَـةَ ٱݪـزَّهْـرٰاءُ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﺣَـﺴَـﻦَ بْـنَ ﻋَـﻠـیِِٖ ٱلْـمُـجْـتَـبـیٰ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا حُـسَـیْـﻦَ بْـنَ ﻋَـﻠـیِِٖ ﺳَـﯿّـِﺪَ ٱݪـﺸّـُهَـدٰاﺀِ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﻋَـﻠـیَّٖ بْـنَ ٱلْـﺤُـﺴَـیْـﻦِ ﺯَیْـﻦَ ٱلْـعـٰاﺑِـﺪیٖـنَ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﻣُـﺤَـﻤَّـﺪَ بْـنَ ﻋَـﻠـیِِٖ ٱلْـبـٰاﻗِـﺮُ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا جَـعْـفَـرِِ بْـنَ ﻣُـﺤَـﻤَّـﺪِِ ٱݪـصّـٰاﺩﻕُ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﻣُـﻮﺳـَۍ بْـنَ جَـعْـفَـرِِ ٱلْـکـٰاﻇِـﻢُ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﻋَـﻠـیَّٖ بْـنَ ﻣُـﻮﺳـَۍٱݪـﺮِّضـَٱ ٱلْـمُـرْتَـضـیٰ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﻣُـﺤَـﻤَّـﺪَ بْـنَ ﻋَـﻠـیِِٖ ٱلْـجَـوٰاﺩُ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﻋَـﻠـیَّٖ بْـنَ ﻣُـﺤَـﻤَّـﺪِِ ٱلْـهـٰاﺩیٖ
اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
🔅یـٰا ﺣَـﺴَـﻦَ بْـنَ ﻋَـﻠـیِِٖ ٱلْـعَـسْـکَـریٖ
🌤اَݪـسّـَلٰامُ عَـلَـیْـکَ
┊یـٰا ﺑَـﻘـیّٖـَﺔَ ٱݪلّٰـهِ
┊یـٰا صـٰاﺣِـﺐَٱݪـﺰَّمـٰاﻥِ
┊ﻭَ ﺭَحْـمَـةُ ٱݪلّٰـهِ ﻭَ ﺑَـﺮَکـٰاﺗُـهـُ
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🇵🇸
#امام_زمان_عجل_الله_فرجه_الشریف
مولای غریبم..
انگار آمدنت خیلی نزدیک است
هر روز صبح پنجرهها را باز میکنم
بدان امید که روزهای تلخ دلتنگی
تمام شده باشد و صدای پاهایت را
قطرات باران به خانهام بیاورند ...
بگو چه کنم با تکرار این همه انتظار؟
بگو چه کنم با مرور مداوم
این همه چشم براهی؟
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
#صبحت_بخیر_آقا
🖇در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند ولی روحها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ اما در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند [ولی] روحها میروند به قعر جهنم.
💬آیت الله خامنهای (حفظه الله)؛ 1395/09/03
#جنگ_رسانه_ای
#جنگ_روایت_ها