eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید سید مجتبی علمدار با دلی سوخته، در هجر یاران شهیدش با آنها مناجات می‌کند: 🎙 چقدر سخت است حال عاشقی که نمی‌داند محبوبش نیز هوای او را دارد یا نه . ای شهیدان، از همان لحظه‌ای که تقدیر ما را از شما جدا کرد یاد شما، خاطره‌های دنیای پاک شما امید حیاتمان گشته . ما به عشق شما زنده‌ایم و به امید وصل کوی شما زنده‌ایم . اما شما، شما علی الظاهر دلیلی ندیدید که اوقات پر اجرتان را صرف ما کنید. چه بگوییم؟ راستی چگونه حرف دلمان را فریاد کنیم که بدانید بر ما چه می‌گذرد ؟ مگر خودتان نمی‌گفتید که ستون‌های شب عملیات ستون گردان نیست، ستون عشق است، ستون دل‌های سوخته ایست که با خمیر مایه‌ی اشک و سوز به هم گره خورده است.
23.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 تصاویر لحظات منتهی به شهادت علمدار ⏳ ۱۱ دی ۷۵ سالروز عروج ملکوتی جانباز شهید سید مجتبی علمدار که درعمليات کربلاي ۵ شیمیایی شده بود 🌗 شب شهادت سیدمجتبی علمدار، صوت ملکوتی او را .... 👇👇👇
بر مشامَم می رسد ، لحظه بوی کَربَلا.mp3
1.09M
🎤بر مشامَم می رسد ، لحظه بوی کَربَلا با نوای ملکوتی شهید سید مجتبی علمدار از چه اینگونه با اطمینان میگویی ؟ گویی میدانستی که راهی قافله ی شهدا میشوی ! ┄┅☫🇮🇷
این عکس پر از نوستالژی ‏برا نسلی که هیچی نداشت ‏نه کامپیوتر نه آیپد نه موبایل ‏منو یه راست میبره به ⁧جنگ ⁩و خاطراتش 🌿🍂💐🎋☘🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴تغییر خصوصیات اخلاقی شهید قربانخانی پس از سفر به کربلا خواهر شهید می گوید: وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟ مجید گفته بود: از امام حسین علیه السلام خواستم آدمم کنه ... سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلّی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می‌ خواند و حتّی نماز صبحش را نیز اول وقت می‌ خواند. خودش همیشه می‌ گفت نمی‌ دانم چه اتّفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم.
"روایتگرے حاج حسین کاجی" 🌷رفتم سر مزار رفقای شهیدم و فاتحه ای خوندم و برگشتم شب تو خواب رفقای شهیدم رو دیدم گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت گفتم: چرا جواب دادن: وقتی اومدی مزار ما فاتحه خوندی ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای برات واسطه بشیم ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی خیلی دلمون برات سوخت... 🌹رفتین مزار شهدا حاجت هاتون رو بخواید
2️⃣ سالروز ولادت شهید علی بابایی تبار بیشه نام پدر : رمضان نام مادر: حسنی علی پور لنگوری تاریخ تولد :1343/05/30 تاریخ شهادت : 1362/12/05 محل شهادت : دهلران گلزار: بقیع بیشه سر ، بابل 🌺علی بابایی از همان زمان کودکی به مسایل دینی علاقه وافری نشان می‌داد و در انجام فرایض دینی بسیار پایبند بود.ایشان در زمان تحصیل، همگام با امت حزب الله در محافل مذهبی، جلسات بسیج و …. حضور فعال داشته و جهت لبیک به ندای حسین زمانش مورخه1361/11/26پس از آموزش به جبهه حق علیه باطل اعزام شده و در قسمت امدادگری در خط مقدم جبهه (جفیر) مشغول انجام وظیفه گردید. پس از پایان ماموریت به نزد خانواده برگشت و به تحصیلش ادامه داد. او در سال چهارم دبیرستان بود که با شنیدن پیام تاریخی امام امت در تاریخ22 بهمن62 با شرکت کردن در طرح لبیک یا خمینی به جبهه اعزام شد.
🌴خاطره از شهید علی بابائی تبار(سمت راست ) ❤️مادر شهید : من هیچگاه انتظار نداشتم فرزندم به راه کج برود و اعمال بد انجام دهد من در تمام مسائل رعایت می کردم تا یک فرزند خوب و سالم خداوند به من بدهد . هیچگاه بدون اجازه وسیله یا چیزی از کسی نمی گرفتم . ایشان به امام علاقه ی خاصی داشتند و به همین خاطر یک بار او را از مدرسه اخراج کردند. چون در راهپیمایی شرکت کرده بود. ایشان اعتقاد داشتند در بین همه ی علما امام در راس همه قرار دارد . ما در آن زمان به صورت خانوادگی مقلد میرزا هاشم آملی بودیم ولی با شناخت رساله امام که او به منزل آورد و ما آشنایی پیدا کردم و مقلد امام شدیم. ❤️پدر شهید: آخرین مرتبه ای که می خواست عازم جبهه شود به من گفت: میخواهم به جبهه بروم و من مخالفت کردم به اوگفتم برادرت درجبهه است و شما صبرکنید تا برادرت بیاید ایشان قبول کردند. برادرش که از جبهه برگشت و من بعد از مدتی با اصرار زیادتوسط وی مواجه شدم و امضا کردم و او بسیار خوشحال شد و رفت ثبت نام کرد و در حالی که لبخند بر لب داشت مقداری پرتقال داخل کیف خودگذاشت و اعزام شد و بعد از 13 سال استخوان و پلاکش را آوردند . 🌺 🌸🍃 🌼🍃🌼
☀️ 🗓امروز ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ مصادف‌با سالروز: 🦋ولادت شهید
🌹 ولادت: 30 مرداد 1369 شهادت:21 دی 1394🌹 امروز همان روزیست که از محصوریت مادر رهایی یافتی و دنیا را زیر پلک گرفتی... وقتی پا بر شانه های زندگی نهادی،شاید در واگویه ی خیال هیچکس گمان بر این نبود که روزی کودک شرور کوچه های یافت آباد...سرباز غیور وادی خانطومان شود.... جاده ی زندگی تو مصداق مسیر یساری بود که یمین گشت... قمه،دعوا،خالکوبی یا مزه ی قلیان نی چوبی،طعم هیچکدام طبع تو را به ماندن نیالود.... گریه های شب آخرت در حرم سه ساله،گرایی بود که به روضه خوان ها دادی از آن پس درمجالس رقیه خاتون با تمسک به یاد تو دم می گیرند.... رفتی که عقیله دوباره اسارت نکشد....ولیکن خود اسیر حریمش شدی و آزاده ی دل....💔💔 🌹تولدت مبارک داداش مجید🌹 شهید