فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم_کوتاه
حاج همت در کلام #سردار_حاج_قاسم_سلیمانی
🔹 پخش بمناسبت ۱۷ اسفند سالروز شهادت سردار شهیــــ❤️ــــــد #حاج_همت
محل تولد:شهرضا.
تولد:۱۲ فروردین ۱۳۳۴.
شهادت:جزیره مجنون، عراق
تاریخ شهادت:۱۷ اسفند ۱۳۶۲ .
اصابت گلوله توپ.
مزار:شهرضااصفهان. سِمَت:فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله ص
Salam Bar Ebrahim32.mp3
5.53M
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🏷 کتاب #سلام_بر_ابراهیم
🌷#داستان_زندگی_شهید_پهلوان_بی_مزار
🌷#شهید_ابراهیم_هادی
🍂#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
🍂#قسمت_سی_و_دوم
💚شانزده نوع مانع سر راه رزمندگان ص۲۰۸❤️
💚مقاومت تا آخرین لحظه ص۲۰۹❤️
💚مقاومت چهار روزه بدون امکانات ص❤️
💚فقط آتش و دود از کانال ص۲۱۰❤️
♻️...بيستم بهمن ماه، بچه ها آماده حمله مجدد به منطقه#فكه شدند. يكي از رفقا را ديدم. از قرارگاه مي آمد. پرسيدم: چه خبر؟
♻️گفت: الان بيســيم چي گردان كميل تماس گرفت. با#حاج_همت صحبت كرد و گفت: شارژ بيسيم داره تموم مي شه، خيلي از بچه ها شهيد شدند، براي ما دعا كنيد.به امام سلام برسونيد و بگيد ما تا آخرين لحظه#مقاومت مي كنيم.
📝 کتاب سلام بر ابراهیم، زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است،مردی که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت.
#بسیجی
قسمتی از سخنرانی #حاج_همت در عملیات رمضان:
«همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته...
این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو»
عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت🌷 #لشکر۲۷محمدرسولالله
#فرماندهان
.
❤ #شهیدانه 🚩
🕊
🌸
📸 جبهه غرب ، اردوگاه #قلاجه ، پاییز ۱۳۶۲ ، عملیات #والفجر_چهار
ایستاده از راست : ناشناس ، #شهید_حاج_عباس_ورامینی ، #شهید_عباس_کریمی ، #شهید #حاج_همت ، مسعود نیکبخت
نشسته از راست : سید محمدباقر موسوی ، #شهید_سید_رضا_دستواره ، اسدالله توفیقی
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
#به_یاد_شهدا
.
#عملیات_خیبر 🌸
🔶 روز سوم «عملیات خیبر» بود که #حاج_همت برای کاری به عقب آمده بود. از فرصت استفاده کردیم و نماز ظهر را به امامت او اقامه کردیم. در بین دو نماز، یک روحانی وارد صف نماز شد. #حاج_همت با دیدن او، از ایشان خواست که جلو بایستد. آن برادر روحانی ابتدا قبول نمی کرد، اما با اصرار #حاجی ، رفت و جلو ایستاد.
پس از اقامۀ نماز عصر، ایشان گفت: «حالا که کمی وقت داریم، چندتا مسئله براتون بگم.» او شروع کرد به گفتن مسئله، در حال صحبت کردن بود که ناگهان صدایی آمد. همۀ چشم ها به سمت صدا برگشت. #حاج_همت از شدت بی خوابی و خستگی بی هوش شده و نقش بر زمین شده بود. برادران سریع او را به بهداری منتقل کردند. دکتر پس از معاینۀ #حاجی گفت: «بی خوابی، خستگی، غذا نخوردن و ضعیف شدن باعث شده که فشارش بیافته، حتماً باید استراحت کنه.» و یک سِرُم به او وصل کردند.
همین که حالش کمی بهتر شد، از جایش بلند شد و از اینکه دید توی بهداری است، تعجب کرد. می خواست بلند شود، رفتیم تا مانعش شویم، اما فایده ای نداشت. من گفتم: « #حاجی ، یه نگاه به قیافۀ خودت انداختی؟ یه کم استراحت کن، بعد برو. بدن شما نیاز به استراحت داره.» گفت: «نه، نمیشه، حتماً باید برم.» بعد هم سِرُم را از دستش بیرون کشید و رفت.
📚 منبع کپشن: کتاب #برای_خدا_مخلص_بود ، صفحه ۷۹ به روایت برادر «نیکچه فراهانی»
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──