از نمادهای نوستالژیک تاریخ معاصر ایران، برج آزادی "شهیاد"، تهران
برج آزادی که در گذشته ، به نام برج شهیاد شناخته میشد، یکی از اصلیترین نمادهای شهر تهران است و تقریباً در همه جای دنیا ایران را با این برج میشناسند.
در سال ۱۳۴۹ خورشیدی، توسط حسین امانت، معمار ایرانی، طراحی و توسط مهندس محمد پورفتحی ساخته شد. برج آزادی، به عنوان نماد «ایرانِ مدرن» طراحی و ساخته شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پهلوانان و قهرمانان ایران زمین
که کمتر کسی شاید این افراد را بشناسد.
#چاپلوسی
فتحعلیشاه در یکی از سفرهایش به اصفهان، وقتیکه به ده مورچهخورت در 54کیلومتری اصفهان رسید، کدخدای مورچهخورت و مردم به استقبال شاه آمدند. کدخدا ضمن خوشآمدگویی، درحالیکه کارد بزرگی در یکدست و در دست دیگر دست پسرش را گرفته بود، مقابل کدخدا ایستاد و پسرش را جلوی پای شاه خوابانید و گفت که میخواهد پسرش را در جلوی پای شاه و قبله عالم قربانی کند. او کارد را ماهرانه بهگردن پسرش نزدیک میکرد که فتحعلیشاه خم شد و بازوی کدخدا را گرفت. کدخدا فریاد میزد من باید پسرم را قربانی خورشید عالمتاب کنم.
مردم چی ميگن؟
میخواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت:فقط بیمارستان خصوصي. مادرم گفت: چرا؟گفت: مردم چه می گویند؟!
می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!
به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟
با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!میخواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟گفتند: مردم چه می گویند؟می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟گفت: مردم چه می گویند؟
اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!گفتم:چرا؟گفت:مردم چه می گویند؟!
می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟گفت: مردم چه می گویند؟!بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند.میخواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟گفت: مردم چه می گویند؟!
مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستن!
eitaa-6.2(2440).apk
41.25M
#نسخه_جدید_ایتا
لذت ببرید از برنامه ایرانی🖐🇮🇷
این نسخه بسیار متفاوت تر از نسخه قبلیست و تقریبا اغلب قابلیتهای تلگرام را داراست.
🌺🌸
🌺🌸🌼🌺🌸🌼
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | #راهیان_نور
🌿 آدم در این دیار دلش جای دیگریست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 توجه مخصوص اموات به قبرشان
#حاجتگرفتنازاموات
#پدر
#سبک_دشتی
دلم گردیده گِردابِ غم و درد
امان از دستِ این دنیای نامرد
پدر رفته زِ دستم داد و بیداد
کنم از خاطراتش دائماً یاد
عجب رسمی تو داری ای زمونه
ببین اشک منو آهِ شبونه
رضا بودم دو چشمونم شود کور
ولی بابا نمیرفت خانه ی کور
بنالم از فراقت در دلِ شب
غم دنیا به جونم شد لبالب
ببارد دیده چون ابر بهاری
منو داغ تو چشم انتظاری
قسم بر نامِ تو تا هست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
به امیدی که بابا از در آیه
که فکرش پا به پایمهمچو سایه