🌷حسین حتی وقتی برای دوره آموزشی به شیراز رفته بود، با مادرش تماس می ‌گرفت و می‌پرسید فلان چیز را بخرم؟ مادرش می ‌گفت خب حقوق خودت است چرا از من اجازه می ‌گیری. اما حسین می‌ گفت من تا زنده ‌ام فرزند شما هستم و همه چیزم متعلق به شما است. من حتی وقتی خبر شهادتش را در محل کارم شنیدم خدا را شکر کردم، منتها دلم برای از دست دادن چنین فرزندی می ‌سوزد.🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃

♦️شیخ زکزاکی در کمتر از ۲۰ سال تونسته ۲۵ میلیون نفر را شیعه کند که ۹۰ درصد آنها مقلد آیت‌الله خامنه‌ای هستند. 🔹️جُرم کمی نیست! شش فرزندش را شهید کردند و خودش هم شکنجه شده و حبس کشیده و ... 🔹️و بعضی از ماها هم با بالا پایین شدن قیمت تخم مرغ و .... اعتقاداتمون بالا پایین میشه... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃

چه زود ماه رحمت خدا سپری شد... در آخرین پنجشنبه ماه خدا، و آخرین پنج شنبه فروردین... به رسم کُهن یاد میکنیم... از همه شهدا، صلحا، علما و در گذشتگان... 🕯برای شادی روح درگذشتگان 🌸وهمه عزیزانمان که 🕯دستشون از دنیاکوتاست 🌸بخوانیم 🕯فاتحه و #صلوات و دعا... هنوز هم یک آیه قرآن ثواب یک ختم کامل قرآن را دارد... اموات را بی نصیب نگذاریم مسلما از آن سوی هستی دعایمان می کنند... 🌸خدایا 🕯همه ی اسیران خاک را 🌸ببخش وبیامرز...آمین روحشان شاد و یادشان گرامی🌸 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃

حاج قاسم سلیمانی که شهید شد من حامل خبر شهادتش برای حمید بودم. نیم ساعت نشست توی ماشین و گریه کرد ... آرزو داشت یک روز هم مردم، همانطور با غرور، زیر تابوت او را بگیرند. میگفت: «یعنی می‌شود یک روز عکس مرا هم کنار عکس حاج قاسم بگذارند؟!» راوی: برادر شهیدمدافع امنیت حمید پورنوروز

🎥 آخرین فیلم قبل از شهادت سعید مریدی رییس مبارزه با مواد مخدر شهرستان رودان قبل از شهادت...«تاریخ شهادت:۲۲فروردین ۱۴۰۲» 🔺شهید میگه افتخار میکنم شهیدبشم و روی سنگ قبر من بنویسید سرباز #سرباز_ولایت

یکی از تڪه ‌ڪلام‌هایش این بود ڪه نماز رو ول ڪن خدا رو بچسب .. جمله‌اش برایم خیلی عجیب بود وقتۍ از او پرسیدم ڪه چرا این را میگوید خندید و دستی به شانه‌ام زد و گفت↓ داداش یعنی اینڪه توی نمازت باید به دنبال خدا باشی و فقط خدا رو ببینی ...! #شهیدمصطفی‌صدرزاده #یادشهداباصلوات ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃

🎥 نماهنگ نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا ✏️ رهبر انقلاب، در دیدار دانشجویان: دو سه کتاب درباره‌ی شهید مصطفیٰ صدرزاده نوشته شده که من خوانده‌ام؛ خب آنجا آدم میبیند که چطور بی‌تاب است در کار کردن و حرکت کردن. انسان اینها را نگاه کند و پیش برود.

دقیقاً یادم هست همان جا صورتش را گذاشت روی خاک های نرم و رملی کوشک. منتظر بودم نتیجه بحث را بدانم. لحظه ها همین طور پشت سر هم می گذشت. دلم حسابی شور افتاده بود. او همین طور ساکت بود و چیزی نمی گفت، پرسیدم: پس چه کار کنیم آقای برونسی؟ حتی تکانی به خودش نداد. عصبی گفتم: حاج آقا همه منتظر هستن، بگو می خوای چه کار کنی؟! بالاخره عبدالحسین به حرف آمدگفت: هر چی که می گم دقیقاً همون کار رو بکن؛ خودت می ری سر ستون، یعنی نفر اول به سمت راستش اشاره کرد و ادامه داد: سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری مکث کرد. با تأکید گفت: دقیق بشماری ها.... #شهیدعبدالحسین_برونسی #خاکهای_نرم_کوشک #توسل

مادری قرآن می‌خواند ، همه‌‌ی شهدا گوش می‌دهند ... #پنجشنبه‌_های_دلتنگی #یاد_شهدا_باصلوات

نه پرواز بلدم، نه بال و پرش را دارم.. #دامهای دنیایی اسیرم کرده اند..😔 ولی.. من‌ میخواهم اسیر نگاه شما شوم و بس..💔 #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──