eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 💠شهید بزرگوارعامل به ایمان و وحدت بین نیروهای عامل پیروزی‌مان خواهد شد.سید جلال حبیب خدا بود! سید جلال محب حضرت زهرا (س) بود، او به عشق مادر خواست گمنام بماند، آری او در مهر مادر خلاصه شده بود، ذره ذره وجود او نام مادر را صدا می‌کرد، او برای صدها جوان مشتاق، حقیقتاً چراغ راه شد اما این وادی پر است از این ستاره‌ها، پر است از کسانی که راه را نشان می‌دهند. 📍او که گوش به فرمان رهبرش بود و خوب فهمیده بود که دفاع از اسلام مستلزم رنج‎هاست و از بزرگ‎ترین عبادات محسوب می‌شود، هنگامی که حضرت امام روح‌الله در تاریخ ۲۵ تیر ۶۴ فرمودند؛ باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام خودش را برای مبارزه و جهاد آماده کرد و تا لحظه شهادت تابع امر ولایت فقیه خویش بود. 🌷شهید مدافع حرم سید جلال حبیب الله پور 🌹🍃🌹🍃
خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم. سیم های خاردار مانعند. من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم. ‎‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️شهید حاج قاسم سلیمانی: امام [خمینی] میفرمایند در سیر و سلوک، اوج بندگی در سیر و سلوک و در عالم معنویت، شهادت است؛ یعنی بندگی، بندگی خالصانه، عبودیت منجر به شهادت می‌شود‌. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
📚 💖 ⃣3⃣ 🍂– ﻃﯿﺒﻪ … ﺑﯿﺎ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺍﻭﻣﺪﻩ ! ﻣﺜﻞ ﻓﻨﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﻢ ﭘﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺭﻭﯾﻢ ﮐﺸﯿﺪﻡ . ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻭ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ . ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺧﻞ : ﺳﻼﻡ ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ! – ﺳﻼﻡ … ﺧﻮﺑﯽ؟ 🍁ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ : ﻣﻄﻤﺌﻨﯽ ﺧﻮﺑﯽ؟ – ﺁﺭﻩ . ﺑﯿﺎ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ . ﻧﺸﺴﺖ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ، ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ . ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﻋﻘﯿﻘﺶ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﻝ ﺩﻝ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺁﻣﺪ : ﻃﯿﺒﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ . ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺑﺸﻢ . 🍂ﻧﻔﺴﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺣﺒﺲ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﺷﺪ . ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻢ . ﻧﻔﺴﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻡ : ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ! – ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺑﯿﺎﯼ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ؟ – ﺑﺎﺷﻪ ! ﺻﺒﺮﮐﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺸﻢ ! 🍁ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﻡ، ﺳﯿﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻣﯿﮕﯽ؟ – ﺷﺎﯾﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﻧﻪ . ﺑﺎ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﯾﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ : ﮐﺠﺎ؟ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭼﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﯿﻮﻩ ﺑﯿﺎﺭﻡ ! ﮔﻔﺘﻢ : ﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻥ . ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﯾﮑﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ . ... 🌹🍃🌹🍃
💖 ⃣3⃣ 🍂ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ . ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﺭﺍﻩ ﺫﮐﺮ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ . ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ . – ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ! ﻣﯿﺮﻡ ﻭ ﺯﻭﺩ ﻣﯿﺎﻡ . ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ . ﺑﺎﺷﻪ؟ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ. ﺣﺮﻑ ﺩﻟﺶ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻮﺩ . ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺶ ﻗﺮﻣﺰ ﺍﺳﺖ . 🍁ﭼﻤﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺍﺩﻡ . ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺭﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ . ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﻫﺎﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪ . ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﻐﺾ ﺁﻟﻮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ! ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ . ﺣﺮﻓﯽ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﯿﺪ ! 🍂ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ . ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ . ﺑﺎ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﺮﺩ . ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ . ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺻﻼ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺒﻮﺩ، ﺑﻐﺾ ﺑﻮﺩ . ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﻢ . ﻓﻘﻂ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ : ﻣﻨﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ؛ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ! ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪ ﺣﺎﻝ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ … ... 🌹🍃🌹🍃
Esmat 9.mp3
10.29M
📚 🔊  🔹️«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»  🏷 کتاب : سیده رقیه آذرنگ ⬅️ شهیده «عصمت پور انوری» یکی از ۴۱۴ شهیده مؤمن و مظلوم شهرستان دزفول است که در سن ۱۹ سالگی و ۶۶ روز پس از آغاز زندگی مشترکش، در ۱۹ آذرماه ۱۳۶۰ بر اثر بمباران هواپیماهای دشمن بعثی به شهادت رسید. روایت زندگی و خصوصاً روایت ازدواج این شهیده ی والامقام ، می تواند الگویی برای تمامی دختران این سرزمین باشد. ⬅️کتاب عصمت، یادآوری خاطرات مادرِ این شهیده می باشد،نوشته ها در عین اینکه خاطره گونه می باشد، اما حالتی داستان وار به خود گرفته و این خصوصیت باعث جذاب‌تر شدن متن و محتوای کتاب شده است
زمانی که امیرکبیر به صدارت رسید، خزانه دولت، سالی یک میلیون تومان کسری بودجه داشت؛ او برای جبران این کسری حقوق همسران شاهزادگان را قطع کرد، از حقوق شاهزادگان و روحانیون کاست و برای خود شاه هم، حقوقی ثابت معین کرد؛ ماهی 2000 تومان!
حکایتی زیبا در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنه‌ای زندگی می‌کرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق می‌ترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت. عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او می‌ترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد. مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه می‌کنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیده‌ام و اینجا خانه‌ای اجاره کرده‌ام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی. زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد
⭕️ یک نسخه برای سه مشکل ! شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن» شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن» 🤔حاضران با تعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! 👈فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند: ✨«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ ✨ «از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.» 📚مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره نوح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6003320250567754293.mp3
4.24M
🔸 مرحوم سید بن طاووس: هرگاه تورابه سبب مشکلی وگرفتاری دیگر طاقت نبود بخوان این دعا را که رسیدن به آرزوهاست به سرعت نور اللهم عجل لولیک الفرج اگر از هر عملی در عصر جمعه غافل شدی از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی غافل مشو چرا که.... 💚الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌کبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌💚
✳️ شب‌ها برای نماز بیدارم می‌کنند! 🔻 مرحوم شیخ مرتضی زاهد خودش نقل فرموده بود: «شب‌ها برای عبادت سحری مرا صدا می‌زنند. یک شب می‌گویند: مرتضی برخیز! یک شب دیگر می‌گویند: شیخ مرتضی! و یک شب دیگر می‌گویند: آقا شیخ مرتضی! من وقتی دقت می‌کنم، می‌بینم این‌ها به «روز» من بستگی دارد. هر روز که من در رفتار و اعمالم دقت بیشتری می‌کنم و زیادتر مواظب هستم، در بیدارشدن، با احترام بیشتری روبه‌رو هستم.» 📚 کتاب 📖 ص ۶۹ 👤