eitaa logo
مـکـاتـبـات | ۴۴
153 دنبال‌کننده
663 عکس
172 ویدیو
8 فایل
.بـه نــام حــضـرت دوســت کــه هـــــــــــــر چـه داریــم از اوســت. 📌مجلس عشق چه صفایی دارد. «قربة الی الله» مکتب لبخند شیرین. لــا لـنـا الــا حــســیـــن 🔍دختر۴۴: @Jalili_zahra115
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد کوچیک باشی، کاری برنیاد از دستت
بعد ببینی مادرت داره جلوی چشمات پَرپَر میشه
مگه یادت میره؟ ...
میگما... هرکس وقتی تنها میشه با خودش حرف میزنه تو ذهنش،فکر میکنه... خب... امام علی وقتی از عربستان به سمت عراق حرکت کردن...بدون زهرا با چاه خونشون حرف میزدن...برای زهرا زمین میخوردن توراه...به یاد زهرا گریه میکردن...با غم زهرا کوفه که بودیم غریب و تنها بودن حیدر حس میشد... خیلیم حس میشد... تو داری بین کسایی راه میری که قراره پسرت رو.... ببخشید مادر... نباید اینارو یادتون بندازم... میگن شما نزدیکای شهادت که بودید هی بیهوش میشدید... هربار علی دلش میریخت... زهرا...انا علی...انا علی....
زهرا..انا علی:)
زهرا...صدامو میشنوی؟ زهرا...میشنوی؟!زهرا چشماتو باز کن زهرا چشماتو باز کن.... علی تنها بمونه؟.. نه نه...زهرا انا علی...انا علی...
بعد ببین حسین و حسن و زینب....این بچها ها..اون لحظه... بابا مامان رفت؟... مگه علی میتونه جواب بده.. نکن علی این قطره اشکات بریزه زمین و زمان به لرزه در میاد... ولی دل اون لعنت شده های عالم که مشعل به دست اومدن دم خونت...نه....
آدم میبینه دلش میریزه خب یه نگاه بنداز... مولاتی مولاتی... مادر...
گفتند حضرت مادر...ان سوی عالم... همچون پرنده ای که دانه میچیند،محبان خود را از دل آتش بیرون میکشد... گفتند مگر میشود ما اینجا بسوزیم و او آنجا از آتش بیرونمان کشد؟... گفتند: سرت را بالا نگرفته ای...زیر چادر چه کسی نشسته ای؟! ...
آخرت؟ این آخرت...
هرکس کتاب واژه های خیس رو داره سریعاااا بیاد پیوی ممنون: @Jalili_zahra115
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد تمام اهالی احیاء🌱 اینجا مشهدالرضاست... در سوگ حضرت مادر 💔
استاد که اومده بودن تبریز،تو جلسات همیشه یه مداحی میخوندن؛ حتی بین تدریس هاشون... میخوندن: چشماتو ببند...خیال کن الان کربلایی... چشماتو ببند...حالا که شده گریه مهمونت... خیلی به دل بچها نشست. بعد از جلسه با استاد حرف زدم،اومدم طبقه بالا تو نماز خونه. تو راه وقتی پله ها رو رد میکردم،زیر لب میخوندم..چشماتو ببند...خیال کن الان کربلایی... همینجوری که میخوندم،در نماز خونه رو باز کردم. رفتم داخل... یکم که دقت کردم دیدم هر کودوم دارن یه چیزی زمزمه میکنن... بیشتر که دقت کردم،دیدم دارن میخونن: چشماتو ببند...خیال کن الان کربلایی... چشماتو ببند...خیال کن با زائرایی... وقتی عاشقی،توعم اونجایی... چشماتو ببند:)... اگه گذاشت گریه ی بی امونت... چشماتو ببند... چای عراقی بخور نوش جونت... حالا که شده... گریه مهمونت... از ما که گذشت.... ...
من کاملا عادی در برابر سوالات آزمون:
مـکـاتـبـات | ۴۴
من کاملا عادی در برابر سوالات آزمون:
قبول نیست بنده انقدر واضح بیان نکردم😭
اگه روز طلبه نداریم...
پس چرا استاد ابراهیمی تبریک گفتش قبلا
-ما تو دنیا موجود غیر زنده نداریم. -بینهایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهای کسی که به خودت میگی دانشجو و کلی ذوق داری واسه روزی که به اسمته! مؤذن‌جامعه‌ت هستی؟
به کتاب حانیه خیره شدم بازش کردم خوندمش. گوشه به گوششو نشونه گذاری کردم. خوشبحال کسی که قراره هدیه بگیرش اخه خیلی با قبل فرق کرده... دیگه حانیه نیست حانیه+ عه
کربلا که بودم چشمم گرفتش بابام گفت:میخوای؟ هوم.. حله وقتی برگشتیم هتل بابام رفت بیرون. وقتی برگشت تو دستش بود گفت:تازه،متبرک ضریح دوتا برادره ها! خندم گرفته بود... ولی بازم... بوی حرم میده...هنوزم...بوی کربلا و خاک میده