عید ِقربان آمد و عیدم شده چشمان ِتو ! .
ای به قربان ِنگاهت ، جان ِمن قربان تو ((: .
عید ِقربان است و من قربان ِچال ِگونهات ؛
سرخوشم امروز در این چاله قربانی شوم .
ذوق ِشعرم را کجا بردی ك بعد از رفتنت ،
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد ! .
آمدم جان را به قربانت کنم دیدم عزیز ،
قبل ِمن صد ها نفر در نوبت جان دادهاند .
خم به ابرو میبری جانم به قربانت رود ،
ناز مکن جان ِدلم دل را به یغما میبری .
اگهقبلازبودنت و دیدنت بهم میگفتن ، بغل ِیه آدمیزاد میتونه ی لنگرگاه باشه ، ك وقتی بریدی از همچی ، وصلت کنه به زندگی ..
باور نمیکردم ! .
اگه میگفتن چشمای ِیه آدم میتونه ، آب ِرو آتیش غصههات باشه ، باور نمیکردم ! .
اگه میگفتن گرفتن دستای ِیه آدم ، تورو پرواز میده تا خود ِآسمون ِخدا ، باور نمیکردم ! .
ولی تو اومدی ؛ تورو دیدم و باور کردم ك عشق به یقین میتونه ، همین وصف ِرویایی باشه 💙 .
#ازطرفِدیوانهیتوغزل .