هدایت شده از تیـرانداز
شب آخر که به خیمه سخن از آب افتاد
دل عباس ز غیرت به تب و تاب افتاد
جرعه ای آب ننوشید ولی در عوضش
دهن عالمی از غیرت او آب افتاد
#حضرت_عباس #غیرت
دیدی هی با خودت میگی
"اگه اینبار تکست بده عمرا جوابشو بدم!
عمرا اگه زنگ بزنه تلفنو بردارم"
ولی بازم وقتی برمیگرده هم جوابشو میدی
هم باهاش حرف میزنی؟!.
اخوان ثالث خیلی قشنگ این حالمون رو توضیح میده و میگه:
"گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم!
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را"
گناه ما فقط این بود
که بی حساب کتاب دوستشان داشتیم
در دنیایی که چرتکه حرف اول را میزد