eitaa logo
همایش ملی مادران قاسم پرور
76 دنبال‌کننده
135 عکس
23 ویدیو
0 فایل
ارتباط با پشتیبان @Admin_population
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج محمدقاسم کوهستانی☺️ 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور در ایتا 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
حاج قاسم سعادتی☺️ لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور در ایتا https://eitaa.com/M_ghasemparvar
🔰بخشی از بیانیه مادران قاسم پرور مشهدی در سالروز شهادت حاج قاسم 🔻سردارمان را بیش از جانمان دوست می داشتیم. لبخندش برای ما از نوای مهربان مادران‌مان شیرین‌تر و دل‌آساتر بود، قامتش چون قامت پدرهای ما ستبر و محکم بود، اما...اما...گهواره هایمان را از قاسم ها خالی نمی گذاریم. امسال مادرانی که فرزند در راه دارند، نامش را خواهند گذاشت. بچه های ما روی دفتر با عکس حاج قاسم، مشق مبارزه می کنند و روی پیشانی‌های شان اسم حاج قاسم را نقش می‌کنند. ❇️کانال همایش ملی مادران قاسم پرور https://eitaa.com/M_ghasemparvar
حاج قاسم سلیمانی کوچولو☺️ 🔰لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور در ایتا 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
🔰تجربه یک مادر قاسم پرور،سرکار خانم حیدرپور: 📌هشت سال است که ازدواج کردم و خداوند عنایت کرده و دو فرزند دختر به ما داده است چون طلبه هستم میخواستم بعد از پایان یافتن رساله علمی فرزند سوم را بیاوریم اما بازهم عنایت خداوند شامل حالمان شد و پس از مدتی متوجه شدم که باردارم نمی دانستم جنسیت بچه چیست با همسرم نذر کردیم که اگر فرزندمان پسر شد نامش را محمد بگذاریم و بعد هم سر مزار حاج قاسم رفتیم و من فرزندم را نذر راه ایشان کردم و از ایشان خواستم دعا کنند که فرزندم پسر باشد در ماه محرم بود که خواب دیدم حضرت زینب علیها السلام داشتند کاری انجام میدادند نزدیک رفتم و پرسیدم خانم چه کاری انجام می دهید؟ ایشان فرمودند دارم خیمه ای برای قاسم بر پا میکنم. نگاه کردم دیدم در حال برپا کردن خیمه ای بزرگ هستند من هم به کمکشان رفتم و میخ بزرگی را به گوشه ای از خیمه کوبیدم و از خواب پریدم بعد این خواب را برای معبر ی تعریف کردم گفت تعبیر این خواب بسیار واضح است: فرزند پسری در راه دارید و اسمش را هم مشخص کرده اند. چند وقت بعد مشخص شد که فرزندمان پسر هست و از آنجایی که ما کرمانی هستیم و ارادت خیلی زیادی به حاج قاسم عزیز داریم و همسرم خیلی سر مزار ایشان می روند یک روز که از سر کار برگشتند گفتند اسم پسرمان را محمدقاسم بگذاریم خوب است؟ من از خوشحالی گریه میکردم چرا که آنچه در دل داشتم همسرم خودش بیان کرد اینگونه بود که متوجه شدیم حاج قاسم برایمان شفاعت کرده اند. و الان محمدقاسم ما بیش از هفت ماه است که شادی زندگی ما را چند برابر کرده است و منتظریم که چشم به دنیا بگشاید. دعا کنید قاسم ما پیرو راه حاج قاسم عزیز باشد. اینکه در این همایش شرکت کردم هدفم این است که همچون آن پیرزنی که با مقداری کلاف درصف خریداران حضرت یوسف ایستاده بود بگویم من و خانواده ام بسیار به حاج قاسم ارادت داریم و هنوز چشمانمان از دوری ایشان گریان است . و فرزندانمان را با ایشان و راهش آشنا کرده ایم . دختر سه ساله ام هر زمان تصویری از حاج قاسم می بیند بلند میگوید: حاج قاسم حاج قاسم یکبار هم که میخواستم سر سفره خرما بیارم گفت مامان این خرما را دست نزن اینا برای حاج قاسم است چرا که دیده است پدرش خرما بر سر مزار حاج قاسم خیرات میکند. 🔰لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور در ایتا 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌همراهان گرامی لطفا تجارب، نظرات و ایده های خود را با پشتیبان در میان بگذارید.👇 @Admin_population
حاج محمد قاسم هدایت خواه😊 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
📌تجربه یکی از مادران قاسم پرور وقتی متوجه شدم باردارم روز بعد خبر شهادت حاج قاسم رو از اخبار دیدم. خیلی شکه شدم😟 تا چند وقت کارم فقط گریه بود😭😭 به قدری که پسر۴ساله ام متوجه شد انگار یک شخص مهمی رو ازدست دادیم وموقع گریه های من سکوت میکرد🙁 درصورتیکه تا چند وقت پیشش خیلی هم ایشون رو نمیشناختم فقط شایدچندماه اخیر از اثرگذاری ایشون درمنطقه چیزهایی شنیده بودم وگاهی هم که از تلوزیون دیده بودمشون محو صلابتشون میشدم وبه شوهرم میگفتم معنی نافذالبصیره بودن وهیبت اباالفضلی حضرت عباس رو از صورت حاج قاسم به روشنی وخیلی ملموس میشه درک کرد. اما حالاصبح جمعه خبر شهادت کسیو شنیده بودم که تکیه گاه رهبر وتکیه گاه یک ملت بود. احساس میکردم پشتمون خالی شده. داغ بزرگی بودوواقعا نمیتونستیم به راحتی فراموشش کنیم. اونموقع همسرم گفتن اگر بچمون پسر باشه اسمشو میذاریم قاسم منم دراون لحظه واقعا به دلم نشست وپذیرفتم. اما نمیدونم چطورچندماه بعدشهادت من سرد شدم😒.شاید به خاطرترس از بازخوردهای بعضی افراد غیر مذهبی فامیل بود. برای همین به همسرم میگفتم اسم های دیگه ای هم هستن. دوست دارم روی اونهام فکر کنیم که به محمدطاها که پسر اولم هستش هم بیاد. ولی ایشون مخالفت میکردن واصرارهای من هیچ فایده ای نداشت‌. کار ازونجایی پیچیده وراز آلود شدکه بعد احتمال دختر بودن درسونوی اول فهمیدیم قطعا پسر هست،ویکی از همسایه ها که پسرجوانی داشت و فوت شده بود واسم ایشون هم قاسم بود. ایشون وقتی فهمید ما پسر داریم ونیت کردیم اسمش قاسم باشه خیلی خوشحال شد. حالا من ازاین طرف دوست داشتم اسم دیگه ای باشه چون میگفتم قاسم اسم سنگینی هست ،از طرفی همسایمون امید بسته بود وازطرفی هم استقامت همسرم روی این اسم. خیلی وضع بدی بود. دوست نداشتم این اسم رو بدون اینکه ایمان محکم وعقیده قوی داشته باشم روی پسرم بذارم تا اگر کسی چیزی گفت بتونم دفاع کنم. دیگه داشت به زمان تولدش نزدیک میشد. شروع کردم به عملیات راضی سازی همسر😎😎 هرروز بحث رو یک طوری بازمیکردم. یک بارگفتم مجتبی رو خیلی دوست دارم به محمدطاهام میاد😍😍 گفتن نه🙂 یکبار دیگه گفتم میثم هم از انصار امیرالمومنین بودن به محمدطاهام میاد🙃🙃🥰😍 گفتن نه🙂😊 گفتم بچه تو محرم دنیا میاد شاید شب عاشورا یا تاسوعا دنیا بیاد🙄🙄 حسین؟😳😳😥 نه🙂🙂😊😊😊 ابوالفضل؟😳😳🥺🥺🥺 ☺☺☺😚🙂 نه دیدم فایده نداره گفتم بیا لااقل یه طوری باشه هم شما راضی باشی هم من☹☹☹ بیا بذاریم محمدقاسم اسم اون پسر دیگه مون هم محمدطاها ست ..😕😕😕 گفتن 😠😠😠😠😠 نه فقط قاسم😊😊😊😚😚 باخودم گفتم که اصلا چرااسمشو باید قاسم بذارم؟🤔🤔🙄🙄 وقتی توی محرم وایام عاشوراو تاسوعا دنیامیاد؟؟؟؟🙄 دوست داشتم با یقین این کارو بکنم واگر بهش یقین ندارم حداقل اسمی باشه که دوست دارم وازنظر مذهبی هم ،هم طراز قاسم هست..🥺 ولی انگار واقعا فایده نداشت تکاپوهای من.😒😒😒 گفتم خدایا فقط به خاطر اطاعت همسرم میذارم قاسم (یک انگیزه مذهبی که فکر میکردم بازم خیلی دلچسبم نیست😒).وگرنه هیچ دلیلی نمیبینم که قاسم به مجتبی و میثم یا باقی اسم های دیگه ارجحیت داشته باشه..😫😫😫 دیگه اینطوری خودمو راضی کردم🙁🙁 تا نزدیک وضع حمل رسید. آخرین مراقبت(4شهریور) دکترم گفت فشارت رفته بالا دیگه منتظر نمی مونیم خود بچه بیاد‌😦 تاریخ اصلی۱۵شهریور بود. گفت تا۶ام صبر میکنیم وگرنه باید بستری بشی والقای زایمان. گفتم چه خوب حداقل تاریخ تولدش یکم رند میشه.🥴🥴 ولی وقتی رسیدم خونه بعدازظهرش دردام شروع شد.😰😰 تلاش میکردم صبر کنم که همون ششم برم ،اما نیمه شب دیگه طاقتم کم شد😖😖 ورفتیم بیمارستان.. یعنی دقیقا شب حضرت قاسم،این درد شیرین وجذاب به جان من افتاد و قاسم من تلاش خودشو برای آوردن وماندگار کردن این اسم به ثمر رسوند وصبحگاه متولد شد.👶 درحالیکه بعد تولدقاسم تا وقتی یکی از فامیل گفتن بچه شما شب حضرت قاسم دنیا اومده من نمیدونستم. اونموقع فهمیدم که این کوچولو حقا ویقینا قاسم هست.🥲🥲🥲 یقین قاسم ؛هدیه ی بزرگ خدا بود اونشب برای من😊😊😊🥰🥰 همون یقینی که دنبالش میگشتم.. حالا توی خونه وهمسایه ها ودوستا و... همه کوچولوی منو حاج قاسم صدا میکنن و از ته دل براش دعا میکنن که واقعا حاج قاسم بشه 🔰لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور در ایتا 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
🔻وبینار ملی مادران قاسم پرور برگزار می‌شود 🔹 با حضور سرکار خانم فروغ منهی؛ مادر شهیدان خالقی پور و سرکار خانم دکتر روح‌افزا؛ همسر دانشمند شهید دکتر احمد حاتمی 🕕 زمان: شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹ _ ساعت ۱۸ 💠 برای دریافت لینک وبینار به کانال مجمع ملی فعالان جمعیت در پیام رسان ایتا مراجعه فرمایید. 🌐 https://eitaa.com/populationir ✅ مجمع ملی فعالان جمعیت 🌐 https://eitaa.com/populationir
📌تجربه یکی از مادران قاسم پرور وقتی متوجه شدم باردارم روز بعد خبر شهادت حاج قاسم رو از اخبار دیدم. خیلی شکه شدم😟 تا چند وقت کارم فقط گریه بود😭😭 به قدری که پسر۴ساله ام متوجه شد انگار یک شخص مهمی رو ازدست دادیم وموقع گریه های من سکوت میکرد🙁 درصورتیکه تا چند وقت پیشش خیلی هم ایشون رو نمیشناختم فقط شایدچندماه اخیر از اثرگذاری ایشون درمنطقه چیزهایی شنیده بودم وگاهی هم که از تلوزیون دیده بودمشون محو صلابتشون میشدم وبه شوهرم میگفتم معنی نافذالبصیره بودن وهیبت اباالفضلی حضرت عباس رو از صورت حاج قاسم به روشنی وخیلی ملموس میشه درک کرد. اما حالاصبح جمعه خبر شهادت کسیو شنیده بودم که تکیه گاه رهبر وتکیه گاه یک ملت بود. احساس میکردم پشتمون خالی شده. داغ بزرگی بودوواقعا نمیتونستیم به راحتی فراموشش کنیم. اونموقع همسرم گفتن اگر بچمون پسر باشه اسمشو میذاریم قاسم منم دراون لحظه واقعا به دلم نشست وپذیرفتم. اما نمیدونم چطورچندماه بعدشهادت من سرد شدم😒.شاید به خاطرترس از بازخوردهای بعضی افراد غیر مذهبی فامیل بود. برای همین به همسرم میگفتم اسم های دیگه ای هم هستن. دوست دارم روی اونهام فکر کنیم که به محمدطاها که پسر اولم هستش هم بیاد. ولی ایشون مخالفت میکردن واصرارهای من هیچ فایده ای نداشت‌. کار ازونجایی پیچیده وراز آلود شدکه بعد احتمال دختر بودن درسونوی اول فهمیدیم قطعا پسر هست،ویکی از همسایه ها که پسرجوانی داشت و فوت شده بود واسم ایشون هم قاسم بود. ایشون وقتی فهمید ما پسر داریم ونیت کردیم اسمش قاسم باشه خیلی خوشحال شد. حالا من ازاین طرف دوست داشتم اسم دیگه ای باشه چون میگفتم قاسم اسم سنگینی هست ،از طرفی همسایمون امید بسته بود وازطرفی هم استقامت همسرم روی این اسم. خیلی وضع بدی بود. دوست نداشتم این اسم رو بدون اینکه ایمان محکم وعقیده قوی داشته باشم روی پسرم بذارم تا اگر کسی چیزی گفت بتونم دفاع کنم. دیگه داشت به زمان تولدش نزدیک میشد. شروع کردم به عملیات راضی سازی همسر😎😎 هرروز بحث رو یک طوری بازمیکردم. یک بارگفتم مجتبی رو خیلی دوست دارم به محمدطاهام میاد😍😍 گفتن نه🙂 یکبار دیگه گفتم میثم هم از انصار امیرالمومنین بودن به محمدطاهام میاد🙃🙃🥰😍 گفتن نه🙂😊 گفتم بچه تو محرم دنیا میاد شاید شب عاشورا یا تاسوعا دنیا بیاد🙄🙄 حسین؟😳😳😥 نه🙂🙂😊😊😊 ابوالفضل؟😳😳🥺🥺🥺 ☺☺☺😚🙂 نه دیدم فایده نداره گفتم بیا لااقل یه طوری باشه هم شما راضی باشی هم من☹☹☹ بیا بذاریم محمدقاسم اسم اون پسر دیگه مون هم محمدطاها ست ..😕😕😕 گفتن 😠😠😠😠😠 نه فقط قاسم😊😊😊😚😚 باخودم گفتم که اصلا چرااسمشو باید قاسم بذارم؟🤔🤔🙄🙄 وقتی توی محرم وایام عاشوراو تاسوعا دنیامیاد؟؟؟؟🙄 دوست داشتم با یقین این کارو بکنم واگر بهش یقین ندارم حداقل اسمی باشه که دوست دارم وازنظر مذهبی هم ،هم طراز قاسم هست..🥺 ولی انگار واقعا فایده نداشت تکاپوهای من.😒😒😒 گفتم خدایا فقط به خاطر اطاعت همسرم میذارم قاسم (یک انگیزه مذهبی که فکر میکردم بازم خیلی دلچسبم نیست😒).وگرنه هیچ دلیلی نمیبینم که قاسم به مجتبی و میثم یا باقی اسم های دیگه ارجحیت داشته باشه..😫😫😫 دیگه اینطوری خودمو راضی کردم🙁🙁 تا نزدیک وضع حمل رسید. آخرین مراقبت(4شهریور) دکترم گفت فشارت رفته بالا دیگه منتظر نمی مونیم خود بچه بیاد‌😦 تاریخ اصلی۱۵شهریور بود. گفت تا۶ام صبر میکنیم وگرنه باید بستری بشی والقای زایمان. گفتم چه خوب حداقل تاریخ تولدش یکم رند میشه.🥴🥴 ولی وقتی رسیدم خونه بعدازظهرش دردام شروع شد.😰😰 تلاش میکردم صبر کنم که همون ششم برم ،اما نیمه شب دیگه طاقتم کم شد😖😖 ورفتیم بیمارستان.. یعنی دقیقا شب حضرت قاسم،این درد شیرین وجذاب به جان من افتاد و قاسم من تلاش خودشو برای آوردن وماندگار کردن این اسم به ثمر رسوند وصبحگاه متولد شد.👶 درحالیکه بعد تولدقاسم تا وقتی یکی از فامیل گفتن بچه شما شب حضرت قاسم دنیا اومده من نمیدونستم. اونموقع فهمیدم که این کوچولو حقا ویقینا قاسم هست.🥲🥲🥲 یقین قاسم ؛هدیه ی بزرگ خدا بود اونشب برای من😊😊😊🥰🥰 همون یقینی که دنبالش میگشتم.. حالا توی خونه وهمسایه ها ودوستا و... همه کوچولوی منو حاج قاسم صدا میکنن و از ته دل براش دعا میکنن که واقعا حاج قاسم بشه 🔰لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور در ایتا 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
حاج محمدقاسم خادم القرآنی😊 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
حاج قاسم احمدپور😘 خاطره مادر: مونده بودیم اسم آقا قاسم رو چی بزاریم .من هفت ماهه حامله بدم که حاج قاسم سلیمانی شهید شد . خیلی دوست داشتم اسمشو محمد صالح بزارم ، ولی بعد از شهادت حاج قاسم مادر شوهرم که زن بسیار نجیبی است گفت عروسم به یاد حاج قاسم اسمشو حاج قاسم بزار، گفتیم امید به خدا ،تاکه پسرمان نیمه شعبان به دنیا اومد ،خیلیا گفتن اسمشو مهدی بزار ،اقام گفت قاسم هم سرباز امام زمانه.این شد که اسم پسرمان شد قاسم 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیام تصویری خانم دکتر همیز(استاد دانشگاه و مشاور خانواده) خطاب به مادران قاسم پرور 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
حاج محمدقاسم ابراهیمی😘☺️ 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
حاج محمدقاسم عزیزی☺️ خاطره مادر: قرار بود اسم پسرم علی باشد، چند روزی مانده بود تا بدنیا آمدنش اما روز تشییع سردار در تهران من دردهام شروع شد و انگار خدا خواست پسرم در این روز بدنیا بیاید، در راه بیمارستان همسرم گفتن چون تو این روز خاص بدنیا میاد اسمش رو می‌ذاریم قاسم، واقعا عنایت خاصه حاج قاسم را متوجه شدیم و حتی گشایش ها و رزق خاصی که به زندگیمان بخشید، حقیقتا خداوند قاسم الارزاق به واسطه حاج قاسم به قاسم ما هم نگاه خاصی داشتند.انشاالله که آنطور که باید تربیت شوند و در راه خدمت به اسلام و دین مأثر باشند همچون فرمانده خود حاج قاسم عزیز. حاج قاسم ها زنده اند. 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar
همایش ملی مادران قاسم پرور
حاج محمدقاسم خادم القرآنی😊 #مادران_قاسم_پرور #سلیمانی_ها_در_راهند #برای_سرباز #سرباز_کوچکولو #بیا
🔰خاطره مادر حاج محمدقاسم خادم القرآنی 📌باشوهرم دختر عمو وپسرعمو هستیم ولی همان اوایل ازدواج تادوازده سال به خاطرمشکلات شوهرم بچه دار نمی شدیم من هم طلبه بودم ونام حوزه ای که در آن درس می خواندم خدیجه کبری(س) بود ، ومن خانم خدیجه(س)را به دخترشون فاطمه زهرا(س) قسم دادم والبته حدود ۲ سالی هم آقامون پیک موتوری حوزمون شد وایشون هم خانم را به دخترشون قسم دادند وهردو تصمیم گرفتیم که اگر خدا عنایتی کرد وبچه دار شدیم نامش را به احترام خانم خدیجه کبری (س) ،فاطمه زهرا بگذاریم که به حمدالله باردار شدم وبه خاطر شرایطم انصراف دادم ،الآن بازهم هم درهمان حوزه مشغول به تحصیل هستم البته بعد از تولد فرزند دومم ولی این بار بعداز تولد علی اصغرم دچار مشکل شدم ودیگه بچه دار نمی شدم من هم ارادت خاصی به بانوی صبر و استقامت خانم حضرت زینب دارم دلم می خواست که خدا دختری دیگر به نام زینب به بنده عنایت کند ولی باوجود این مشکل دیگر بچه دار نمی شدم تااینکه باهماهنگی معاون آموزش حوزمون آخر ماه صفر روضه ای را برگذار کردم برای ولی نعمتمون آقا امام رضا(ع) ازشون خواستم که در خانه ی خداشفیع من روسیاه شوند وفرزندی صالح وسالم بهم عنایت کنند بی خبر ازاینکه من باردارم واصلا نمی دونستم تااینکه بعد مدتی متوجه شدم باردارم شب شهادت حاج قاسم شوهرم خواب دیدند که آمریکا به کشورمان حمله کرده ومانیروهامون را لب مرز برای دفاع از کشور بردیم صبح که خواب رابرایم تعریف کردند ماهنوز متوجه نشده بودیم که حاجی را شهید کردندبعد از توی کانال مدافعان حرم ساعت ۹ صبح متوجه شهادتشون شدیم همه بهت زده خودم که حالم خیلی بد شد ولی باهمون حال ودل شکسته خدارا قسم به خون پاک سردارمون دادم که انشا الله فرزندم پسر باشد ویک مجاهد فی سبیل الله ونام اورا قاسم گذاشتم شوهرم هم قبول کردند وهردو باهم دعا کردیموالبته به خاطر علاقه خیلی زیاد علی اصغرم به حضرت محمد (ص) نامش را محمد قاسم گذاشتیم باشد که ان شا الله هم محمد قاسم وهم حاجا آقا علی اصغرم که غدیر به دنیا آمدند هردوازیاران حضرت مهدی (عج) باشند وواقعا لطف خدا شامل حالم شد چون محمد قاسم تولد آقا امام رضا(ع) در ۱۱ ذی القعده به دنیا آمد 🔶لینک کانال همایش ملی مادران قاسم پرور 🌐 https://eitaa.com/M_ghasemparvar