📖 امام عليه السلام در اين گفتار كوتاه و حكيمانه، به يكى از حجابهاى #معرفت و علم و حكمت و تربيت اشاره كرده مىفرمايد: «ميان شما و موعظه، پردهاى از غفلت (و غرور) وجود دارد»؛ (بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ)
💡 «غِرَّة» به معناى غفلت و بىخبرى و كمتجربگى است.
مىدانيم، در جهانى كه زندگى مىكنيم هم واعظان بسيارند و هم موعظهها؛ تاريخ پيشينيان، واعظ بسيار گويايى است، حوادثى كه در طول تاريخ رخ مىدهد و دگرگونى قدرتها، سرنگونى دولتها و از كار افتادن قهرمانان و فقر گروهى از ثروتمندان، هركدام واعظى هستند، حتى مردگان كه همه روزه مىبينيم بر دوش بستگان و عزيزانشان به سوى ديار خاموشان برده مىشوند - به فرمودۀ اميرمؤمنان على عليه السلام - بهترين واعظانند. كاخهاى ويران شدۀ شاهان مقتدر و قصرهاى آباد آنها همه در حال وعظند؛
دندانۀ هر قصرى پندى دهدت نونو
پند سر دندانه بشنو ز بن دندان
در كلام امام موسى بن جعفر عليه السلام خطاب به هارون - كه درخواست موعظه كرده بود - آمده است: «هرچيزى را كه در گرد خود مىبينى همه داراى موعظه است»؛ (مَا مِنْ شَيْءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِيهِ مَوْعِظَةٌ)
اضافه بر همۀ اينها، خيل انبيا و اوليا و معصومان عليهم السلام همگى واعظان بزرگى بودند كه در طول تاريخ به وعظ و اندرز انسانها پرداختند و امروز بسيارى از مواعظ آنها در اختيار ماست. با اين حال چرا اين موعظههاى بسيار قوى در دلهاى گروهى تأثير نمىگذارد؟ قطعاً دليلى دارد؛ امام عليه السلام در اين بيان كوتاه به يكى از مهمترين آنها اشاره مىكند و مىفرمايد: «حجاب غفلت، جلوى تأثير اندرزها را مىگيرد».
اين غفلت ممكن است هنگام شنيدن مواعظ باشد كه انسان گوش دل به واعظ نمىسپارد و در فكر مال و منال و شهوت خويش است و يا اينكه همچون هارون موقتاً با شنيدن موعظۀ مردى الهى بيدار مىشود؛ اما بهزودى حجاب #غفلت بر دل او مىافتد و موعظه را به فراموشى مىسپارد.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
📖 مىدانيم خوارج، گروهى متعصب و خشك و بسيار نادان و احمق بودند. خود را برترين خلق خدا مىپنداشتند و آيندۀ درخشانى به خود نويد مىدادند. آنها در برابر اميرمؤمنان على عليه السلام قيام كردند و فكر حكومت عراق و تمام بلاد مسلمين را در سر مىپروراندند. امام عليه السلام به آنها نصيحت جالب و جامعى كرد بهگونهاى كه اكثريت آنها از خواب #غفلت بيدار شدند و به سوى امام عليه السلام بازگشتند؛ ولى اقليتى، به شدت مقاومت كردند و تقريباً همگى به استثناى چند نفر در ميدان نبرد نهروان به خاك افتادند.
گفتار فوق را امام عليه السلام زمانى بيان كرد كه با ياران خود از كنار كشتههاى آنها مىگذشت، فرمود: «بدا به حال شما، به يقين كسى كه شما را فريب داد به شما ضرر زد»؛ (وَ قال عليه السلام وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ: بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ)
«بؤس» در اصل به معناى ضرر و شدت است و جملۀ «بُؤساً لَكُمْ» نفرين دربارۀ خوارج نهروان است كه گرفتار شدت و زيان شوند.
«غَرّكم» از مادۀ «غرور» به معناى فريب است.
در اينجا بعضى از حاضران از امام عليه السلام توضيح خواستند و عرض كردند: چه كسى آنها را فريب داد؟ امام عليه السلام در پاسخ فرمود: «شيطان گمراه كننده و نفس امارۀ به بدى»؛ (فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ).
آرى انسان دو دشمن فريبكار دارد: يكى از برون و ديگرى از درون. شيطان از برون و نفس اماره از درون و مىدانيم #نفوذ شيطان در صورتى است كه نفس اماره بر انسان مسلط باشد. همان گونه كه قرآن مجيد مىفرمايد: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطٰانٌ عَلَى اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمٰا سُلْطٰانُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ اَلَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» ؛ چراكه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان #توكل مىكنند، تسلطى ندارد.
📖 امام عليه السلام هنگامى كه مردى از عاملان (فرمانداران) خود را ديد كه بناى باشكوهى ساخته به او فرمود: «درهمها (و دينارِ) تو، از اين بنا سر برآورده و چنين بنايى به يقين نشانۀ غنا و ثروت توست»؛ (وَ بَنَى رَجُلٌ مِنْ عُمَّالِهِ بِنَاءً فَخْماً فَقال عليه السلام: أَطْلَعَتِ الْوَرِقُ رُؤوسَهَا! إِنَّ الْبِنَاءَ يَصِفُ لَكَ الْغِنَى)
مكرر در نهج البلاغه ديدهايم كه امير مؤمنان على عليه السلام دربارۀ وضع خانههاى مختلف سخن گفته و انگشت روى جزئيات گذاشته است و رهبرى و هدايت خود را از اين طريق كامل كرده است.
در داستان خانۀ شريح قاضى كه ظاهراً خانۀ مجلّلى بود و نمىبايست يك قاضى كشور اسلامى چنان خانهاى براى خود تهيه كند، امام عليه السلام با لحنى ملامتآميز مطالب مهمى را به او تذكر داد و سندى براى آن خانه درست كرد، سندى عجيب و بىسابقه، نه مانند اسناد معمولى خانهها؛ سندى بسيار آموزنده و عبرت انگيز كه ناپايدارى و بىاعتبارى دنيا را برملا مىسازد و نشان مىدهد كه آنها كه در بند خانههاى مجلل و بسيار مستحكم هستند تا چه حد گرفتار #غفلت و غرورند و از واقعيات مربوط به دنيا بىخبر.
به تعبير امام عليه السلام اگر «شريح»، اين سند اخلاقى را پيش از اين مشاهده مىكرد از خريد آن خانه منصرف مىشد. (شرح كامل اين نامه و اين سند را ذيل نامۀ سوم مطالعه فرماييد).
در خطبۀ 209 نيز آمده كه «علاء بن زياد همدانى» يكى از ياران امام عليه السلام در بصره بيمار شده بود. حضرت به عيادت او رفت و هنگامى كه چشمش به خانۀ وسيع او افتاد به صورت استفهام انكارى فرمود: «با اين خانۀ وسيع در اين دنيا چه مىخواهى بكنى، در حالى كه در سراى آخرت به آن نيازمندترى؟» سپس راهى به او نشان داد كه اين خانۀ وسيع مايۀ ناراحتى او در آخرت نشود. فرمود: آرى اگر بخواهى مىتوانى با همين خانۀ وسيع به آخرت خود برسى و سعادتمند شوى؛ اينگونه كه از ميهمانها (ى نيازمند) در آن پذيرايى كنى و #صلۀ_رحم در آن به جا آورى و حقوق شرعى آن را بپردازى.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
آنگاه امام عليه السلام به نكتۀ دوم اشاره كرده، مىفرمايد: «حوادثِ عبرتانگيز، بيمدهنده و اندرزگوست»؛ (وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ)
واژۀ «اعتبار» به معناى عبرتگرفتن است ولى در اينجا به معناى حوادث عبرتانگيز مىباشد. اين حوادث، بشير و نذير است؛ حوادثى كه عاقبت كار ظالمان و ستمگران را نشان مىدهد، بيمدهنده و انذاركننده است و حوادثى كه پايان كار عدالتپيشگان و نيكوكاران را نشان مىدهد بشير و اندرزگوست.
هنگامى كه از يكسو از آينۀ شفّافِ فكر استفاده گردد و از سوى ديگر از حوادث تاريخى و عبرتآموز پند گرفته شود به يقين انسان مىتواند در صراط مستقيم بهسوى مقصد الهى پيش رود.
قرآن مجيد، هم به تفكر اهميت فراوان داده و در آيات زيادى انسانها را به آن دعوت نموده و هم تاريخ عبرتانگيز پيشينيان را در سورههاى مختلف بازگو كرده است تا اسباب #تربيت انسانها كامل گردد.
💭 از آيات قرآن مجيد استفاده مىشود كه رابطۀ نزديكى ميان انديشيدن و عبرتگرفتن است.
در آيۀ 176 سورۀ اعراف مىفرمايد: « فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُون »؛ اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (وبيدار شوند)!».
اميرمؤمنان على عليه السلام در حديثى در غررالحكم مىفرمايد: «كَسْبُ العقلِ الاعتِبارُ وَ الاستِظهارُ و كَسْبُ الجَهلِ الغَفلةُ و الاغترِارُ؛ عقل، #عبرت مىگيرد و خود را با آن تقويت مىكند ولى جهل به #غفلت و غرور وامىدارد»
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه پرده از روى ضعف انسان برداشته و #غرور و #غفلت او را درهم مىشكند و نشان مىدهد كه در برابر تمام نقطههاى قوت و توانايىهايى كه انسان دارد نقاط ضعف عجيبى را نيز داراست و در مجموع به شش نقطه از اين نقاط ضعف اشاره مىفرمايد، سه قسمت از درون انسان سرچشمه مىگيرد و سه قسمت از برون.
اما دربارۀ سه قسمت اول مىفرمايد: «بيچاره فرزند آدم، سرآمد زندگىاش نامعلوم، عوامل بيمارىاش ناپيدا و اعمالش در جايى محفوظ است»؛ (مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ : مَكْتُومُ الْأَجَلِ مَكْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفُوظُ الْعَمَلِ). آرى از يكسو نمىداند پايان عمر او در چه زمان و تاريخى است؛ شب مىخوابد از صبح خبر ندارد، صبح مىشود از عصر خبر ندارد. خواه پير باشد يا جوان يا كودك در هر لحظه احتمال فرا رسيدن مرگ وجود دارد.
و از سويى ديگر عوامل بيمارى در درون بدن او بهصورت ناپيدا وجود دارد. بهخصوص با كشفيّات امروز كه مىگويند: در هر ساعت از طريق آبوهوا و غذا و پوست بدن ميكروبهايى وارد جسم انسان شده و در خون انسان شناور مىشوند. هر زمان كه بخشى از آنها غلبه كنند انسان به يكى از بيمارىها مبتلا مىشود. دستگاههاى بدن انسان اعم از دستگاه تنفس و قلب و كليه و عروق و مغز، همه آسيبپذيرند و در معرض انواع آفات و بيمارىها قرار دارند. با اين حال چگونه انسان مىتواند به فرداى خود مطمئن باشد كه سالم است و توانا؟
از سوى سوم، هر عملى كه بهجا مىآورد در نامۀ اعمال او ثبت مىشود و فرشتگان الهى مأمور حفظ اعمال او هستند. اضافه بر اين، زمين و زمان و اعضاى بدن او نيز همگى مأموريت ضبط اعمال او را دارند. آيا چنين انسانى شايستۀ عنوان مسكين نيست كه امام عليه السلام فرموده است؟
آنگاه اشاره به عوامل بيرونى كرده و به چند نمونۀ ظاهراً كوچك آن كه مىتواند زندگى انسان را برهم زند اشاره مىكند، مىفرمايد: «پشهاى او را آزار مىدهد و گلوگير شدن (آب يا غذا) موجب مرگ اوست و عرق، او را متعفن و بدبو مىسازد»؛ (تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ، وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ، وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ)
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
به دنبال اين سخن، امام عليه السلام در چهارمين نكته مىفرمايد: «اگر از آنچه (در داستان پيشينيان و در گذشتۀ عمر خودت) وجود داشته است عبرت گيرى آنچه را باقى است حفظ خواهى كرد و السّلام»؛ (وَ لَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ، وَ السَّلَامُ).
اعتبار و عبرتاندوزى از سرنوشت پيشينيان از مسائل مهمّى است كه مورد تأكيد فراوان قرآن مجيد و رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و ائمۀ دين عليهم السلام است.
قرآن مىفرمايد: ««أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي اَلْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهٰا أَوْ آذٰانٌ يَسْمَعُونَ بِهٰا فَإِنَّهٰا لاٰ تَعْمَى اَلْأَبْصٰارُ وَ لٰكِنْ تَعْمَى اَلْقُلُوبُ اَلَّتِي فِي اَلصُّدُورِ» ؛ آيا آنان در زمين سير نكردند (تا آثار خاموش و بسيار عبرتآموز اقوام پيشين را ببينند) تا دلهايى داشته باشند كه (حقيقت را) با آن درك كنند؛ و گوشهاى شنوايى كه با آن (نداى حق را) بشنوند؟! زيرا (بسيار مىشود كه) چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود بلكه دلهايى كه در سينههاست (بر اثر #غفلت و دنياپرستى) كور مىگردد».
اساساً بخش مهمى از آيات قرآن كه بازگو كنندۀ تاريخ اقوام پيشين است ناظر به همين مسأله است؛ زيرا هيچ درسى آموزندهتر از درسهاى برگرفته از تاريخ بشر نيست؛ ولى همان گونه كه بسيارى از مردم به گفتۀ قرآن از كنار آيات پروردگار در پهنۀ هستى بىتفاوت مىگذرند، از كنار آثار بازماندۀ پيشينيان نيز بىاحساس عبور مىكنند و امروز كه گردشگرى گسترش پيدا كرده، غالباً به عنوان آثار هنرى و تاريخى به آنها مىنگرند و صاحبان اين آثار پيوسته به آن افتخار مىكنند بىآنكه سرنوشت آيندۀ خود را در اين آثار مطالعه كنند.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
📖 مطابق آنچه در تاريخ طبرى آمده اين گفتار پرمعنا را امام عليه السلام زمانى فرمود كه در جنگ جمل دو لشكر در مقابل هم قرار گرفتند.
على عليه السلام بر اسب سوار شد و زبير را صدا زد و او در مقابل امام عليه السلام ايستاد.
حضرت فرمود: چه چيز تو را به اينجا آورده؟
گفت: تو سبب شدى؛ زيرا من براى تو اهليت خلافت قائل نيستم و تو اَولىٰ از ما نمىباشى.
على عليه السلام فرمود: آيا من بعد از عثمان شايستۀ خلافت نيستم؟
ما تو را از طائفۀ بنى عبد المطلب (از طائفۀ خودمان) مىدانستيم تا اينكه فرزند بد تو به وجود آمد و بين ما و تو جدايى افكند.
سپس امام عليه السلام سخنانى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دربارۀ خودش و زبير نقل كرد و زبير از خواب #غفلت بيدار شد و از جنگ كنارهگيرى كرد.
وى بعداً بهوسيلۀ ابن جرموز كشته شد و امام عليه السلام از قتل او ناراحت گشت.
📚 ولى بنا بر گفتۀ شيخ مفيد اين سخن را امام عليه السلام بعد از قتل زبير بيان فرمود و مانعى ندارد امام عليه السلام آن را در دو حالت بيان فرموده باشد.
به هر حال امام عليه السلام در اين گفتار پرمعناى خود مىفرمايد: «زبير همواره از ما اهلبيت (و از ياران خاص ما) بود تا آنكه فرزند شومش عبداللّٰه نشو و نمو كرد (و پدر را گمراه ساخت)»؛ (مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلاً مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْؤُومُ عَبْدُاللّٰهِ)
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۶ 🏷️ تقدیر خدا یا تدبیر انسان؟ ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليهالس
امام عليه السلام در اينجا به نكتۀ مهمى اشاره مىفرمايد و آن اينكه چنان نيست كه هميشه انسانهاى مدير و مدبر پيروز گردند؛ گاه تقديرات همۀ تدبيرات آنها را برهم مىزند.
مىفرمايد: «حوادث و امور، تسليم تقديرهاست تا آنجا كه گاه مرگ انسان، در تدبير (و هوشيارى او) است»؛ (تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ، حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِيرِ)
🔸 هدف از بيان اين نكته آن است كه گرچه انسان بايد در همۀ امور هوشيارانه و مدبرانه عمل كند؛ اما چنين نيست كه از لطف خدا بىنياز باشد.
خداوند براى بيدار ساختن انسان و شكستن #غرور و #غفلت او گهگاه امورى مقدّر مىكند كه بر خلاف تمام تدبيرها و پيشبينىها و مقدمهچينىهاى انسان است تا به او بفهماند در پشت اين دستگاه، دست نيرومندى است كه هيچكَس بىنياز از لطف و محبت او نيست.
در طول تاريخ گذشته و در زندگى خود بسيارى از اين صحنهها را ديدهايم كه گاه افراد بسيار هوشيار و قوىّ و صاحب تدبير ضربههايى از تدبير و هوشيارى خود خوردهاند و دست تقدير مسيرى جز آنچه آنها مىخواستند برايشان فراهم ساخته است.
تنها مطلبى كه در اينجا تذكر آن لازم است اين است كه هرگز مفهوم اين سخن آن نيست كه انسان دست از تدبير و دقت و بررسى لازم در كارها بردارد و همه چيز را به گمان خود به دست تقدير بسپارد، بلكه شعار ««وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسٰانِ إِلاّٰ مٰا سَعىٰ»؛ بهرۀ انسان تنها با سعى و تلاش او ارتباط دارد» را نبايد هرگز فراموش كند و به تعبير ديگر انسان نبايد از اراده و تقديرات الهى و اينكه همه چيز به دست اوست غافل شود و نيز نبايد دست از تلاش و كوشش بردارد.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
🗞️ ترجمه :
📄 ... از امتياز خواهى براى خود در آنچه مردم در آن مساوى اند جدّاً بپرهيز و از #غفلت در انجام آنچه مربوط به توست و در برابر چشمان مردم واضح و روشن است برحذر باش، چرا که به هر حال در برابر مردم نسبت به آن مسئولى و به زودى پرده از کارهايت کنار مى رود و انتقام مظلوم از تو گرفته مى شود.
به هنگام خشم😡، خويشتن دار باش و از تندى و تيزى خود، و قدرت دست، و خشونت زبانت بکاه و براى پرهيز از اين امور از انجام کارهاى شتاب زده و سخنان ناسنجيده و اقدام به مجازات، برحذر باش تا خشم تو فرو نشيند و مالک خويشتن گردى و هرگز در اين زمينه حاکم بر خود نخواهى شد مگر اينکه بسيار #به_ياد_قيامت و بازگشت به سوى پرودگارت باشى.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
📖 مطالعهٔ شرح این فراز
ــــــــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ
داستان بازاری و عابر ...
https://eitaa.com/ghararemotalee/139
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
✘ ذکر بمعنای «یاد خدا» و «رعایت جانب او» در تمام احوالات است!
- ذاکر یعنی کسی که در مصیبت با یاد خدا آرام میگیرد.
- در رویارویی با نعمت خدا یادش نمیرود.
- در انتخابها و ارتباط ها و امتحانها جانب خدا را نگه میدارد.
#ذکر، اطاعت انسان را از خدا زیاد میکند،
اما «#غفلت» از یاد خدا احتمال ابتلا به معصیت را بالا میبرد!
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✌ رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش: وظیفه خواص سنگین است.
نتیجه #غفلت #خواص از وظیفه خود ضربههای سنگین تاریخی به ملت خواهد بود.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰๛- - - - -