🏴 شهادت #امام_باقر علیه السلام بر #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام و همه محبین ایشان تسلیت باد.🥀
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
🎙 #کلیپ_صوتی | امام باقر(علیه السلام )؛ رهبر فکری و فرمانده انقلابی شیعیان
◾️ رهبر انقلاب : این بزرگوار در دوران بیست سال امامت پُربار خود دانشِ دین را گسترش داد، حکمت و درس قرآن و احکام را به همه جا رساند، داعیهی تشیّع را که داعیهی حکومت اسلامی و تشکیل ولایت علوی است به همه جا فرستاد و نفوذ داد، مردم زیادی را به خود متوجّه کرد، دشمنان خودش را سرشکسته و منکوب کرد، دوستان خودش را متشکّل کرد و سنگ بنایی در اسلام نهاد که مبنای بسیاری از کارهای بعدی و تلاشها و فعّالیّتها و خدمات عظیم و گرانبهای بعدی بر همان سنگ زاویه قرار گرفت و زمینه را آماده کرد برای دوران امامت امام صادق (علیه السّلام). بالاخره هم هشام طاقت نیاورد و این بزرگوار را با زهر به شهادت رساند.
🗓️ ۱۳۶۱/۰۷/۰۲
🎧بشنوید👇
⛰️ سرنوشتِ سربلند
🌷 جوونهایی که ایران رو نجات دادن
#شهید_هادی
#شهید_آرمان_علی_وردی
18.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #تماشایی | یک یادآوری جذاب
❤️ #شهادت دلها را بهسمت خود میکشد
📝 «قهرمانهای کشور ما شهدا هستند. یاد قهرمانها را همه ملتها گرامی میدارند، مخصوص ما نیست؛ گاهی در یک ملتی یک نفر به عنوان #قهرمان شناخته میشود، خاطرات او، جزئیات او، زندگی او برای مردم اهمیت پیدا میکند. یاد شهدا اهمیت دارد.»
🗓️ ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#تلنگر
[ فکر کن
چندتا چفیه خونی شد
تا چادری خاکی نشود ]💔
🪶🍁🩸🪶🩸🍁
#مدیون_شهدائیم
#حجاب
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
Saeid Haddadian & Mohammad Hossein Haddadian - Ey Baradare Shahidam.mp3
4.39M
🎧 ای برادر شهیدم راهتو ادامه میدم...
🎙 سعید حدادیان، محمدحسین حدادیان
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
مباحث
🎥 #فیلم_کامل بیانات صبح امروز #رهبر_انقلاب در دیدار خانوادههای شهدا 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔰 #سرخط_دیدار | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانوادههای شهدا ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
💠 دربارهی پدران و مادران و همسران شهدا
🔎از چند زاویه میشود نگاه کرد به پدران، به مادران و به همسران شهدا:
1️⃣ ارزشگذاری قرآنی
♦️صبری که پدر شهید و #مادر_شهید و همسر شهید برای شهادت فرزندشان کردهاند بالاترین صبرها است.
❇️ خدای متعال در مورد افراد صابر میفرماید:
💠اُولٰئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَة
🔺 خدا برای شما صلوات میفرستد.
❇️ یک آیهی دیگر میفرماید:
💠لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّىٰ تُنفِقوا مِمّا تُحِبّون
🔺کسی به اوج نیکی نمیرسد مگر آن وقتی که آنچه را دوست دارد در راه خدا بدهد.
⁉️انسان از فرزند خودش چه چیزی را بیشتر دوست دارد؟
⁉️آن زن جوان که همسرش میرود شهید میشود، این محبّت عاشقانهی بین زن و شوهر را با چه چیزی میتواند جایگزین کند؟
💎از لحاظِ ارزشگذاریِ نظامِ ارزشیِ اسلامی، خانوادهی شهدا، یعنی پدر، مادر، همسر، در رتبهی بسیار بالایی قرار دارند و فضیلت اینها از فضیلت دیگر مؤمنین و مؤمنات و مانند اینها بیشتر است.
3️⃣ مجاهدت مورد غفلت
⭕️ مجاهد فقط آن کسی نیست که در داخل میدان است؛ او البتّه مصداق کامل و اصلی است؛ امّا مجاهدینی هم بیرونِ میدانند.
❇️ آن که در منزلش نان میپزد و میفرستد البتّه ارزش بسیار بزرگی دارد، ارزش او را نباید انکار کرد،
📌امّا آن که جوان عزیزش را میفرستد چطور؟
⚠️ این جهاد، مورد غفلت قرار گرفته.
👈 اگر خانوادهها همراهی نمیکردند، حماسه هشت سال دفاع مقدس راه نمیافتاد.
3️⃣ رنج فقدان عزیزان
🥀 وقتی که شهید به شهادت میرسد، لحظهی شهادت، اوّلِ راحتِ او است
⭕️ امّا پدر چطور، مادر چطور، همسر چطور؟... رنجشان تازه آنجا شروع میشود، تمام هم نمیشود.
❗️این را کسانی که از دور دارند تماشا میکنند نمیفهمند.
❇️ این رنج، علوّ درجات را میآورد؛ این رنج پیش خدای متعال بیحسابوکتاب نیست.
4️⃣ گنجینه خاطرات و یاد شهید
✨ پدر و مادر و همسر شهید گنجینهی یادهای شهیدند.
❇️ بالاتر از شهدا ما هیچ قهرمانی نداریم؛
🎖 یاد قهرمانها را همهی ملّتها گرامی میدارند، مخصوص ما نیست
📌 یاد اینها اهمّیّت دارد.
⬅️ رفتار شهیدان چگونه بوده؟
⬅️ برجستگیهای اخلاقی شهدا چگونه بوده؟
⬅️ سبک زندگی این شهدا چگونه بوده؟
👌 اینها الگوهای زندهی کشور ما و جوانهای ما محسوب میشوند؛
📍یاد اینها باید زنده بماند. چه کسی یاد اینها را میتواند زنده نگه دارد؟
👈 پدران، مادران، آنهایی که اینها را بزرگ کردند،
👈 آن همسری که مدّتی با اینها زندگی کرده.
💎 رفتارهای اینها،
💎 پایبندیهای اینها،
💎 دلبستگیهای دینیشان،
💎 دلبستگیهای اجتماعیشان،
💎 دلبستگیهای عاطفیشان
✍️ را شرح بدهند.
✔️ همهی آنچه در خاطرهی شماها از شهیدانتان وجود دارد، درس است.
☀️ از هر کدام از این دیدگاهها که نگاه کنیم، عظمت پدر شهید و مادر شهید و همسر شهید، جلوی چشم انسان مثل خورشید نمایان میشود.
💠 درباره نقش شهدا در تغییر سرنوشت کشور
📌شهیدان شما، در یکی از حسّاسترین مقاطع تاریخ کشور، سرنوشت کشور را عوض کردند؛
♦️انقلاب اسلامی رخ داد تا کشور را که داشت بسرعت به سمت درّهی انحطاط اخلاقی و دینی و سیاسی پیش میرفت حفظ کند و حفظ کرد.
♦️بعد دشمن حملهی نظامی کرد و این جوانها بودند که رفتند ایستادند هشت سال مقاومت کردند، کشور را نجات دادند
♦️بعد، در طول این زمان تا امروز، در فتنههای مختلف، در آشوبافکنیهای مختلف، در نوع متنوّع حملات دشمن، جوانها سینه سپر کردند
❇️ تعدادی از اینها به شهادت رسیدند ــ مثل همین حوادثی که در این سال گذشته یا سالهای گذشته اتّفاق افتاد ــ توانستند این کشور را حفظ کنند.
👌 سرنوشت کشور را اینها به سمت سربلندی کشاندند.
✅ جوان شجاع و مؤمن و متدیّن و انقلابی و فداکار بود که توانست این کار مهم را انجام بدهد.
💠 خطاب به اهالی هنر و رسانه
👈 من یک خطابی بکنم به کسانی که اهل هنرند، اهل رسانهاند، اهل نگارشند، قلمبهدستند، شاعرند، نقّاشند، هنرمندند.
🎨 این خاطرهها را با زبان هنر بایستی نگه دارند.
↙️ البته کارهای خوبی در این سالهای آخر انجام گرفته است... امّا نسبت به آنچه باید اتّفاق بیفتد کم است. تعداد شهدای ما زیاد است.
📌هر کدام از اینها موضوع یک یا چند کار هنری باارزشند.
📍دربارهی اینها میشود:
🎬 فیلم ساخت
📚 کتاب نوشت
🎨 نقّاشی کرد
☑️ و اینها را به نسل جوانمان معرّفی کرد.
♦️اگر مراجعه کردند و خواستند که شما همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید مصاحبه کنید، امتناع نکنید... شهید را هر چه میتوانید معرّفی کنید؛ بیشتر معرّفی کنید، بیشتر بگویید؛ این وظیفهی همهی ما است.
🤲 خدا انشاءالله همهی شما را محفوظ بدارد، شهدائتان را با پیغمبر محشور کند و شما را از #شفاعت شهدائتان انشاءالله برخوردار کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱#استوری | ویژه شهادت امام محمدباقر (علیه السلام)
🔻 تو غربت تو مدینه غوغاست
زائرت امشب، حضرت زهراست
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام
╭────๛- - - - - ┅╮
│🥀 @Mabaheeth
╰───────────
#قرار_مطالعه | #منتهی_الآمال
#زندگانی_امام_باقر علیهالسلام
فصل پنجم : در وفات حضرت امام محمدباقر علیه السلام و بیان آنچه میان آن حضرت و مخالفان واقع شد
مؤ لف گوید: که من در این فصل اکتفا می کنم به آنچه علامه مجلسی در ( جلاءالعیون ) نگاشته ، فرموده : سید بن طاووس رضی اللّه عنه روایت کرده است به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام که در سالی از سالها هشام بن عبدالملک به حج آمده در آن سال من در خدمت پدرم به حج رفته بودم ، پس من در مکه روزی در مجمع مردم گفتم که حمد می کنم خداوندی را که محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم را به راستی به پیغمبری فرستاد و ما را به آن حضرت گرامی گردانید، پس ماییم برگزیدگان خدا بر خلق او و پسندیدگان خدا از بندگان او و خلیفه های خدا در زمین؛ پس سعادتمند کسی است که متابعت ما کند، و شقی و بدبخت کسی است که مخالفت ما نماید و با ما دشمنی کند.
پس برادر هشام این خبر را به او رسانید و در مکه مصلحت در آن ندید که متعرض ما گردد و چون به دمشق رسید و ما به سوی مدینه معاودت کردیم پیکی به سوی عامل مدینه فرستاد که پدرم را و مرا به نزد او به دمشق فرستد، چون وارد دمشق شدیم سه روز ما را بار نداد، روز چهارم ما را به مجلس خود طلبید چون داخل شدیم هشام بر تخت پادشاهی خود نشسته و لشکر خود را مسلّح و مکمل دو صف در برابر خود باز داشته بود و آماج خانه (یعنی محلی که نشانه تیر در آن نصب کرده بودند) در برابر خود ترتیب داده بود و بزرگان قومش در حضور او به گرو تیر می انداختند. چون در ساحت خانه او داخل شدیم پدرم در پیش می رفت و من از عقب او می رفتم چون به نزدیک رسیدیم به پدرم گفت که با بزرگان قوم خود تیر بینداز.
پدرم گفت که من پیر شده ام و اکنون از من تیراندازی نمی آید اگر مرا معاف داری بهتر است؛ هشام سوگند یاد کرد که به حق آن خداوندی که ما را به دین خود و پیغمبر خود عزیز گردانیده تو را معاف نمی گردانم؛ پس به یکی از مشایخ بنی امیه اشاره کرد که کمان و تیر خود را به او بده تا بیندازد.
پس پدرم کمان را از آن مرد گرفت و یک تیر از او بگرفت و در زه کمان گذاشت و به قوت امامت کشید و بر میان نشانه زد پس تیر دیگر بگرفت و بر فاق تیر اول زد که آن را تا پیکان به دو نیم کرد و در میان تیر اول قرار گرفت؛ پس تیر سوم را گرفت و بر فاق تیر دوم زد که آن را نیز به دو نیم کرد و در میان نشانه محکم شد تا آنکه نه تیر چنین پیاپی افکند که هر تیر بر فاق تیر سابق آمد و آن را به دو نیم کرد و هر تیر که آن حضرت می افکند بر جگر
هشام می نشست و رنگ شومش متغیر می شد تا آنکه در تیر نهم بی تاب شد و گفت : نیک انداختی ای ابوجعفر و تو ماهرترین عرب و عجمی در تیراندازی، چرا می گفتی که من بر آن قادر نیستم . پس، از آن تکلیف پشیمان شد و عازم قتل پدر من گردید و سر به زیر افکند و تفکر می کرد و من و پدرم در برابر او ایستاده بودیم .
چون ایستادن ما به طول انجامید پدرم در خشم شد و چون آن حضرت در خشم می شد نظر به سوی آسمان می کرد و آثار غضب از جبین مبینش ظاهر می گردید، چون هشام آن حالت را در پدرم مشاهده کرد از غضب آن حضرت ترسید و او را بر بالای تخت خود طلبید و من از عقب او رفتم چون به نزدیک او رسید برخاست و پدرم را در برگرفت و در دست راست خود نشانید، پس دست در گردن من درآورد و مرا در جانب راست پدرم نشانید، پس رو به سوی پدرم گردانید و گفت : پیوسته باید که قبیله قریش بر عرب و عجم فخر کنند که مثل تویی در میان ایشان هست ، مرا خبر ده که این تیراندازی را کی تعلیم تو نموده است و در چه مدت آموخته ای ؟ پدرم فرمود: می دانی که در میان اهل مدینه این صنعت شایع است و من در حداثت سن چند روزی مرتکب این بودم و از آن زمان تا حال ترک آن کرده ام و چون مبالغه کردید و سوگند دادید امروز کمان به دست گرفتم . هشام گفت : مثل این کمانداری هرگز ندیده بودم. ای اباجعفر، در این امر، مثل تو هست ؟ حضرت فرمود که ما اهل بیت رسالت علم و کمال و اتمام دین را که حق تعالی در آیه: ( الْیوْم اکْملْتُ لکُمْ دینکُم و اتْممْتُ علیْکُمْ نِعْمتی و رضیتُ لکُمُ الاِسْلام دینا ) به ما عطا کرده است از یکدیگر میراث می بریم و هرگز زمین خالی نمی باشد از یکی از ما که در او کامل باشد آنچه دیگران در آن قاصرند، چون این سخن را از پدرم شنید بسیار در غضب شد و روی نحسش سرخ شد و دیده راستش کج شد، و اینها علامت غضب او بود و ساعتی سر به زیر افکند و ساکت شد، پس سر برداشت و به پدرم گفت که آیا نسب ما و شما که همه فرزندان عبدمنافیم یکی نیست ؟ پدرم فرمود که چنین است و لکن حق تعالی ما را مخصوص گردانیده است از مکنون سرّ خود و خالص علم خود به آنچه دیگری را به آن مخصوص نگردانیده است.