هدایت شده از پزشک ایرانی
♦️خـــداوند مے فرماید :
هرچه دیدے هیچے مگو !
من هم هرچه دیدم هیچے نمیگم ...
یعنے تو در مصائب صبور باش و چیزے نگو،
منم در خطاهایت چیزے نمیگم !
هرچه درد را آشکارتر کنے، دوا دیرتر پیدا میشود...
اگر با ادب بودے و چیزے نگفتے راه را نشانت میدهد ...
باید زبانت را کنترل کنے ولو اینکه به تو سخت بگذرد ؛ چون با بیانش مشکلاتت رو چند برابر میکنے !
🔹صـــــبور باش راه باز مے شود
【﷽】
#رساله_تمام_مراجع✍👇
❣ @Resule10 ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدت مبارڪ🌺🌺
پدر اسمانے من🍁
پروفایل
💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣
پُـرمعنـا تــریـــــــــن
کلـــــــــمه شــــــــد
اِسـمـِــــــــــــت در
لغــت نـامـهی دلـم
دلم در هوایت چه می تپد مادر
پروفایل
💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣
هدایت شده از ایده های بانوان
🍃🌹
سلام من بہ رقیه ، بہ خاندان ڪریمش🌹🍃
بہ گوشواره و زلف و ، به اجتہاد رفیعش🌹🍃
سلام من بہ رقیہ ، بہ شام و ڪنج خرابہ🌹🍃
بہ دسٺ و بال عمویش، بہ تشنگےِ حبیبش🌹🍃
#ولادٺ_حضرٺ_رقیہ_مبارڪ_باد🌹🍃
【﷽】
#رساله_تمام_مراجع✍👇
❣ @Resule10 ❣
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای زیبا ترین ترانه ی هستی ،
بدان که شب میلادت برایم ،
ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست❤️
یازده فروردین ماهی جان تولدت مبارک🎈💝
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃
▹•🎈•◃
〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗
•════⊰💓⊱════•❦
#عمرمادر....عمر پروانه
آهسته چند ضربه به در حمام زدم و گفتم مادر جان چیزی لازم ندارید
مادر از زادگاه دیدن فرزندانش آمده بود اینبار مهمان خانه من بود
دلم آشوب بود درحمام را باز کردم مادرم را دیدم که گیسوان درهم تنیده سپیدش را شانه می کشد نرم کننده را روی سرش خالی کردم ...موهایش به نرمی شانه شد مادرم گفت خدا خیرت بدهد این دیگر چه بود از خودم خجالت کشیدم سالها بود که نرم کننده موی سر در بازار آمده بود و طفلک مادرم سرش را به سختی شانه می کرد بدون اینکه از او اجازه بگیرم لیف را پُر از کف صابون کردم و به تن نحیفش کشیدم دردش آمده بود و می گفت کافیست دلم آشوب بود گوش به حرفش نمی دادم درست مثل وقتی که من بچه بودم و مرا به حمام می برد درست مثل موقعی که مرا کیسه می کشید و من دردم می آمد و او وعده سینما به من میداد که ساکت شوم درست مثل همان روزها مادر پیرم را شستم حوله سپیدی را به دور تن نحیفش کشیدم مثل یک شاخه گل روی تختم نشاندمش موهایش را با سشوار خشک کردم لباسهایش را تنش کردم به زور یک ماتیک قرمز به روی لبهایش کشیدم ... دلم آشوب بود هفته بعد مادرم پر زد اما لیف ماند ...تار موهای سپبدش در شانه ماند ... دخترم گفت مادر چرا صدای گریه ات در حمام قطع نمی شود گفتم بخاطر اینکه عُمر لیف حتی این شانه از عُمر مادر من بیشتر بود
✍نسرین بهجتی
پروفایل
💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓
ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصر که ميشود
فقط تو از ذهنِ من رد ميشوى..
خيالت افكارم را برهم ميريزد
برايت چاى ريخته ام
شايد بيايى جانم.....
و آه که
عجب انتظارِ تلخي...
✔️🎦 #کاناݪرسمےعجایبجهان 📶
🇯🇴🇮🇳🆗 @Ajaieb_Jahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•♥️°📱•⊱
#استورےتایم
.
❖آیدیوونہ،بمونیبرام😌
ازخیالتنمیشہدرآم💭
هرجابرۍمنهمونورام🌍
آۍجونمےبمونۍبرام😌∞♥️❖
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ▹♥◃
▹•🎈•◃
〖▹❣◃ @Axe_Porofil ▹❣◃〗
•════⊰💓⊱════•❦