با مادرت تماس بگير و
بهش بگو دوستش دارى😍
فراموش نكن تو تنها كسى هستى
كه صداى قلب مادرت را
از درون شنيده اى 😇
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
♥️💜💙💛
دستانت بوی عشق میدهد
چون عاشقانه زندگی میکنی
تو مظهر صلابت و سر سختی هستی
💋مــــــادر💋
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
هدایت شده از خصوصی پدرومادر
اول احترام به پدر و مادر
آخر احترام به پدر و مادر
آداب معاشرت در اسلام
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
مادر جان: ای آرام روحمان، به نالههای بغض آلود و آه سردمان، گوش فرا ده
تا تو را از چرایی سکوت و بهت و دردهایمان مطلع سازیم.
بار الها دل دردمند ما در این قصه پر از غصه به خون نشست.
اکنون که درد فراق و تنهایی بندبند وجودمان را فرا گرفته
تو را به مقربان آستان کبریاییات سوگند، در این مصیبت جانکاه، دست ما را بگیر
و ما را بر طریق تسلیم الهی استوار ساز
و مادر عزیز ما را به پاس محبت به خاندان عصمت و طهارت و دعاها و نمازهای نیمه شبش،
رضوان ابدی مقرر فرما.
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
چقدر دردناک است
وقتی ناتوان می ایستے
دربرابر از دست دادن
با ارزشمندترین
چیز زندگیت!!!
مــــــــــادرت....😔
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
با مادرت تماس بگير و
بهش بگو دوستش دارى😍
فراموش نكن تو تنها كسى هستى
كه صداى قلب مادرت را
از درون شنيده اى 😇
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
خانوم
تو را باید کمی بیشتر دوست داشت
کمی بیشتر از یک همراه
کمی بیشتر از یک همسفر
کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس!
تو را باید...
اندازه تمام دلشوره هایت
اندازه اعتماد کردنت
زن شدنت
تو را باید با تمام حرف هایی که در چشمانت موج میزند
با تمام رازهایی که در سینه داری دوست داشت
تو را باید همانند یک هوای ابری
یک شب بارانی
یک آهنگ قدیمی
یک شعر تمام نشدنی
همانند یک ملودرام کلاسیک عاشقانه فرانسوی
همانند یک آواره عاشق دوست داشت!
تو را باید هنگامی که موهایت را تاب میدهی
هنگامی که پشت پنجره اتاق خاطرات ات...
چشم میدوزی به برگ های روان پاییز
هنگامی که دیوار شب را با سکوتت میشکنی
هنگامی که آغوشی میخواهی از جنس آرامش
تو را باید فراتر از لمس تنت دوست داشت
فراتر از اختلالات هورمونی!
برای دوست داشتنت باید غرور را پشت درب خانه رها کرد!
باید سر میز شام بوی ادویه را از لبانت چید
برای دوست داشتنت...
باید تمام تعاریف مردانه را کنار گذاشت خانوم!
علی_سلطانی
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
وقتی بچه بودم کنار مادرم میخوابیدم
و هر شب یک آرزو میکردم.
مثلاً آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد؛ میگفت میخرم به شرط اینکه بخوابی. یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛ میگفت میبرمت به شرط اینکه بخوابی.یک شب پرسیدم اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟ گفت میرسی به شرط اینکه بخوابی. هر شب با خوشحالی میخوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند.
دیشب مادرمو خواب دیدم؛ پرسید هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟ گفتم شبها نمیخوابم. گفت مگر چه آرزویی داری؟گفتم تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم. گفت سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی ...
چارلی_چاپلین
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
💐 گلی برای مادر
مردی مقابل گلفروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه میکرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: «دختر خوب، چرا گریه می کنی؟»
دختر در حالی که گریه می کرد گفت: «میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط ۷۵ سنت دارم در حالی که گل رز ۲ دلار می شود.» مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا من برای تو یک شاخه رز قشنگ می خرم.
وقتی از گلفروشی خارج شدند مرد به دختر گفت: مادرت کجاست؟ می خواهی تو را برسانم؟
دختر دست مرد را گرفت و گفت: «آنجا» و به قبرستان آن طرف خیابان اشاره کرد.
مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت.
مرد دلش گرفت.. طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و ۲۰۰ مایل رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد!
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
سلام مامان جونم
مامانم اینروزا هوا خیلی دلگیره هوا پاییزی شده مثله همون روزایی که از پیشمون رفتی.....همیشه عاشق پاییز بودم اما الان حتی بوی پاییزم اذیتم میکنه آخه من و یاده بدترین روزای زندگیم میندازه...مامان جونم دیشب خوابت و دیدم ...خیلی یادم نیست ولی لطف کردی و منت سر دخترت گذاشتی و اومدی تو خوابم....
دوستت دارم مامان جونم
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
🍃💕
تقدیم به مادران عزیز......
قلمم راست بایست!
واژه ها...گوش به فرمان قلم!
همگی نظم بگیرید
مودب باشید!
صاحب شعر عزیزی است به نام «مادر»
امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
تک و تنها و غریبم!
تو کجایی مادر...؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن!
امربفرما مادر..
آنقَدَرگوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
مادرای یاد تو آرامش من...!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن مادر...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
گفته بودی: فرزندم! عاشق اشعار تو ام
ای به قربان تو فرزند..بیا دلتنگم
آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو...
مادرم...مادر خوبم
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیابه کنار...
توکه باشی مادر!
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو...
گرچه ازدور ولی،دست تورا میبوسم
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدرخاک کف پای تو هستم که نگو..
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫
هر بار که به مادرم نگاه میکردم مثل گیاهی که تازه از خاک بیرون آمده
چهره آفتابی اش مرا شگفت زده می کرد .
مادرم کلید را از حافظه قفل خانه مان پاک کرده بود
و به همین دلیل اغلب اوقات خانه ما پُر از مهمانهایی بود که من نمی شناختم .
هرگاه مهمان تازه واردی بدون اطلاع بخانه ما می آمد
مادرم با خوشرویی آهسته یک ملاقه آب به آبگوشت روی اجاق اضافه میکرد !
مادر سخاوتمندم اعتقاد داشت خدا مُشتی ستاره به روی شیروانی خانه مان پاشیده است
که مبادا آشنا ...دوست ... فامیل دور و یا حتی همسایه ی کوچه کودکی من
راه خانه مان را گم کند !
🌈☃☔️ @Madars 🌟💫
🌈☃☔️ @Fazsangein 🌟💫