چه کرده داغ تو با قلبم که با تپیدن این کوره
رسوخ کرده به جای خون، به پارههای تنم آتش؟
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
فقط بین هزاران عاشق و مجنون قلابی
منِ بی ادعا دیوانه ات بودم نفهمیدی...
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
خاطرات تغییر شکل میدهند. بعضیها در طول زمان خم میشوند، بعضیها مچاله میشوند و بعضی ها چین میخورند و میمیرند. ولی بدترین خاطراتمان هرگز ما را رها نمی کنند .
-کتاب همیشه یک نفر دروغ میگوید
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
تو ماه بودی و من برکهای که آغوشش
به جای عکس تو گاهی خود تو را میخواست !
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
میگویند:حتی نمیتونم رنجی رو که شما تحمل کردین تصور کنم. و درست میگویند، نمیتوانند تصور کنند تا وقتی در مرکز ماجرا نباشی و با آن زندگی نکنی، نمیتوانی و آن موقع هم دیگر خیلی دیر شده. خشونت سراغ تو هم آمده است.
-کتاب تمام چیزهای خطرناک
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
کلمه خداحافظ کلمهای که وقتی همدیگرو ترک میکنن و از پیش همدیگر میرن میگن
و امروز بدترین خداحافظی عمرم رو شنیدم .
هر اتاق زندگی و نفس خودش را دارد. باید به آن گوش بدهی. یک اتاق میتواند خیلی رازها درباره ی کسی که در آن زندگی میکند، به تو بگوید.
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
گفت: بله. به نظر من شیطان وجود داره، اما خیلی کم پیدا میشه. همون قدر کم که خوبِ واقعی کمه و درست همونطور که از خوبِ واقعی فرشته به وجود می آد، از بد واقعی هم هیولای کمیاب بدست می آد.
-کتاب گِل
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-
خستگی و حوصله نداشتن که به معنای دوست نداشتن نیست. آدمها حق دارند گاهی کلافه باشند و دلشان تنهایی بخواهد؛ مگر مادرها وقتی از شیطنت و لجبازی بچه هایشان خسته میشوند و میگویند دیگر دوستت ندارم، چیزی از دوست داشتنشان کم میشود؟! یا پدرها که گاهی یادشان میرود با بچه هایشان بازی کنند و آنها را ببوسند دوست داشتنشان تمام شده است؟!
من هم دوستت دارم، حتی وقتی یادم میرود در طول روز با پیام های عاشقانه حالت را خوب کنم، یا گاهی که چایت را داغ میخوری فراموش میکنم چشم غره بروم و مجبورت کنم برای سرد شدنش صبر کنی، یا وقتی لباس جدیدت را نشانم میدهی و نمیگویم چرا بی من برای خودت خرید کرده ای و...
تمام عصرهایی که آمدی و در آغوش نگرفتمت، بد اخلاق بودم و دلم تنهایی میخواست، تمام شب هایی که برایت شعر نخواندم و بیدار نماندم که بخوابی و نگاهت کنم. تمام این وقتها عشقت مثل باران بر سرم میبارید. اما جان دلم، آدم گاهی یادش میرود عاشقی کند.
نه اینکه عاشق نباشدها، اتفاقا خیلی عاشق است؛ اما حال حوصله اش ابریست و ترجیح میدهد عشق را پشت ابر اندوهش پنهان کند تا آفتاب سرزندگی و نشاط دوباره بتابد.
اینجور روزها برای همه آدمها اتفاق می افتد. چون هیچکس آنقدر قدرتمند نیست که حالش همیشه
خوب باشد و دوست داشتن را مدام زمزمه کند. کاش حال بد هم را درک کنیم و خستگی و بیحوصلگی را پای بیعلاقگی نگذاریم.
*راستی جان دلم حتی وقتی حال حوصله ات
ابریست دوستت دارم .
-نازنین عابدینپور
-𝐌𝐚𝐝𝐡𝐨𝐨𝐬𝐡-