🎥ویدئویی دیدنی نوجوانانه‌...دو سکانس از نوجوان دهه ۶۰ و سکانسی از نوجوان امروز... ببینید جالبه... لطفا بــا مــا همراه شویــد...⇩⇩ 🔴 کانال ایتا | #محــله‌اسـلام بابل 📮@Mahalleye_eslam

. 💢پرونده 📌پس از فوت زن جوان، والدینش دعوای استرداد آلبوم عکس و فیلم عروسی وی را اقامه می کنند ❇️رأی دادگاه👇👇 🔹نظر به اینکه خوانده همسرش را طلاق نداده است بلکه ایشان فوت کرده است، و در فیلم عروسی از بستگان شوهر نیز فیلم برداری بعمل آمده است و خوانده در مدت زندگی مشترک با همسرش خاطراتی داشته که با مشاهده آلبوم عکس های او خاطراتش زنده می شود، و تا زمانی که شوهر او از عکس ها و فیلم ها سوء استفاده نکرده باشد اخذ آن ها از او فاقد وجاهت قانونی است.بنابراین 👈دادگاه خواسته را موجه و وارد تشخیص نداده و حکم بر بطلان دعوا صادر شده است. با آگاهی از قانون ، محکم قدم برداریم. لطفا بــا مــا همراه شویــد...⇩⇩ 🔴 کانال ایتا | #محــله‌اسـلام بابل 📮@Mahalleye_eslam

📢🚨 مشکل حقوقی داری؟ 📝 اگر برای تنظیم شکواییه، دادخواست، لایحه دفاعیه، اظهارنامه یا هر نوع اوراق قضایی نیاز به راهنمایی و تخصص حقوقی دارید کارشناسان و مشاوران حقوقی ما آماده‌اند تا اوراق قضایی شما را با دقت و رعایت جزئیات قانونی تنظیم کنند. 📚ارائه‌ #خدمـات‌حقوقـی توسط تیم حقوقی مجرب پایگاه شهیدمهربانی با شرایط ویژه و استثنایی ⚖️تنظیم‌دادخواست ،اظهارنامه ،شکوائیه، لایحه دفاعیه ،مشاوره حقوقی و تنظیم قراردادهای حقوقی و... در کمترین زمان ممکنه. ☎️ تلفن تماس و هماهنگی؛ 09398180066 و 09112181587 ایتا؛ @Mehrabanii_admin لطفا بــا مــا همراه شویــد...⇩⇩ 🔴 کانال ایتا | #محــله‌اسـلام بابل 📮@Mahalleye_eslam

. #نکته_شبانه 👈پاداش صدقه خالصانه مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند از دست مرد جدا شد و فرار کرد. مرد شروع کرد به دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد... عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد . ناگهان همسایه شان را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده زن گفت: خداوند صدقه ات را قبول کند او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت: خدا قبول می کند ای خواهرم مرا به خاطر کم کاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت: بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد و سوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند . فروشنده گفت: این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد. پس این نصیب توست ... لطفا بــا مــا همراه شویــد...⇩⇩ 🔴 کانال ایتا | #محــله‌اسـلام بابل 📮@Mahalleye_eslam