مهدی طاهری
1⃣ «سفرنامه نویسی» و «خاطرهنگاری» دو گنجینه ادبیات تمدنی ماست. هر دو رویکرد هرچند از جهت پردازش جزئ
3⃣
رویکرد مدیریتی حقیر در اداره سازمان مبتنی بر چهار واژه مبناییِ محبت، مشورت، اقتدار و انضباط بود. بسط #محبت به عنوان یک فضیلت از حوزه ارتباطات فردی و خانوادگی به ارتباطات اجتماعی و ارتباطات اداری یکی از لوازم مدیریت مبتنی بر تفکر اسلامی است. رویکرد مدیریت ساختاری و حقوقی ممکن است #انضباط بخش روابط اداری باشد اما عامل اساسی #انسجام در منابع انسانی #اخلاق است بر پایه محبت؛
#مشورت از مهمترین ظرفیتهای چابکسازی نیروی انسانی هر سازمانی است. مشارکت در تصمیم را میتوان از اساسیترین عوامل شتابدهنده برای تحقق اهداف دانست؛ با این همه توان اندیشه و انگیزههای متفاوت افراد، میزان همراهی و سرعت در تحقق اهداف را متفاوت نموده که لازمهی این تفاوتهای فردی درون سازمانی و حتی برون سازمانی، انعطاف و #اقتدار توأمان است؛ نهایت اینکه با تمام اشکالات ساختار حقوقی، بی توجهی به ساختار، #انضباط_سازمانی را مختل مینماید بنابراین برای هر مدیری توجه به الزامات ساختار حقوقی بایسته است و البته لازم است بهگونهای هوشمندانه عمل نمود که #ابتکارات_مدیریتی و #انگیزههای_تعالی_بخش به سازمان به محاق نرود؛ یعنی کاری لازم، ضروری و البته دشوار... که لازمهی بخشی از موفقیت در این بخش فهم عمیق #مسئولین_بالادستی درون و برون سازمانی است... در سازمان تبلیغات اسلامی تا حدود زیادی از این نعمت برخوردار بودیم و البته اندکی هم نه!!!
#تجربهنگاری
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
مهدی طاهری
3⃣ رویکرد مدیریتی حقیر در اداره سازمان مبتنی بر چهار واژه مبناییِ محبت، مشورت، اقتدار و انضباط بود.
4⃣
روزهای پایانی مرداد و اوایل شهریورماه مشهد برایم اولین و نجف آخرین ایستگاه حضور در #حرم_امام بود لکن ان شاءالله حضور ما در #حریم_امام همیشگی و ممتد است. در این روزهای بازگشت به ایران از روزهای قم و شهرکرد هر چند تب و کسالت بر جسمم مستولی است لکن روح و روانم پر است از عشق نسبت به مکتب رسول خدا صلوات الله علیه وآله و شب شهادت کریم الله چند سطری به عقب بر میگردم خاطراتم را مرور میکنم تا تجربیاتم را بنگارم و به اشتراک بگذارم. پیشتر پیرامون؛ سرمایه انسانی، تحرک سازمانی، تفاهم گفتمانی، ابتکارات سازمانی، محبت، مشورت، اقتدار و انضباط برای چابک سازی ساختار نکاتی بیان شد و البته ابتکارات مدیریتی و انگیزههای تعالی بخش از بایستههای حرکت در مسیر تحقق اهداف بود. امتداد سخن اما بخشی دیگر از برنامههایی است که پیش روی هر مدیری است که عدم توجه به آن موجب کند شدن حرکتهای راهبردی است.
بدون شک هر ساختار اداری دارای اشکالاتی داخلی از جنس نیروی انسانی و شاید حتی تخلفات اداری و کم کاری برخی نیروها و مانند آن باشد و اداره تبلیغات اسلامی نیز خالی از این نکات نبوده و نیست لکن باور داشتم که حل این مسایل در صحنه عملیات است نه مواجهه استقلالی! بنابراین ضمن التفات به اشکالات بر آنها متمرکز نشدم و فکرم را متمرکز بر برنامههای راهبردی و اولویتهای جبههای قرار دادم.
سازمان تبلیغات اسلامی بر خلاف تصور عمومی و البته تصور اختصاصی پنداشتن برخی اقشار، صحنهای پر ظرفیت برای عملیات فرهنگی است؛ هرچند به لحاظ سنتی برخی امور جزء ماهیت اساسی سازمان تبلیغات اسلامی بوده لکن راهبرد و رویکرد جدید مبتنی بر #عمومی_سازی_تبلیغ بود.
راهبردی که به نظر با توجه به وجود شبکههای اجتماعی و تأثیر افکار عمومی بر تصمیمات مهم حاکمیتی میتوان آن را «خلق معنایی جدید در تبلیغ دین» دانست.
بر این اساس تلاش شد برنامهها به صورت «نقشهای» طراحی شود نه «نقطهای»! در این مورد در ادامه توضیح خواهم داد...به شرط توفیق.
#تجربهنگاری
https://eitaa.com/MahdiTaheri55