eitaa logo
مهدی عظمتی
1.7هزار دنبال‌کننده
270 عکس
140 ویدیو
191 فایل
#تدریس دروس حوزوی،دانشگاهی به صورت فشرده و کارگاهی «ادبیات عرب ، منطق ، اصول،دروس‌معارفی» #مشاوره‌تحصیلی‌وخانوادگی #مدرس:حجت الاسلام مهدی عظمتی: @Mahdiazemate12 🅿لینک گروه پرسش و پاسخ : https://eitaa.com/joinchat/2377646166Cf52c1877fb
مشاهده در ایتا
دانلود
الإمامُ الصّادقُ عن آبائهِ عليهم السلام : قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: أ لا اُخبِرُكُم بِشَيءٍ إن أنتُم فَعَلتُمُوهُ تَباعَدَ الشَّيطانُ مِنكُم كما تَباعَدَ المَشرِقُ مِن المَغرِبِ ؟ قالوا : بَلى ، قالَ : الصَّومُ يُسَوِّدُ وَجهَهُ ، و الصَّدَقَةُ تَكسِرُ ظَهرَهُ ، و الحُبُّ في اللّه ِ و المُؤازَرَةُ على العَمَلِ الصّالِحِ يَقطَعانِ دابِرَهُ ، و الاستِغفارُ يَقطَعُ وَتِينَهُ . این حدیث بیانگر راهکارهای مؤثر برای مقابله با وسوسه‌های شیطان و تقویت جنبه‌های اخلاقی و معنوی در انسان است. حال بیایید جزئیات بیشتری را بررسی کنیم: 1. صوم و تاثیر آن: روزه باعث کنترل شهوات و امیال نفس می‌شود که شیطان از این ابزارها برای وسوسه انسان استفاده می‌کند. این عمل معنوی چهره شیطان را در برابر انسان سیاه می‌کند و قدرت او را کاهش می‌دهد. 2. صدقه و بخشش: این بخش از حدیث تأکید می‌کند که انفاق و یاری رساندن به دیگران، بویژه نیازمندان، "کمر" شیطان را می‌شکند. صدقه نمایانگر قلبی پاک و دلی مهربان است که جایی برای نفوذ شر باقی نمی‌گذارد. 3. محبت الهی و تعاون در عمل صالح: عشق و محبت به خدا و همکاری در انجام اعمال نیک کاملاً شیطان را از میدان خارج می‌کند. این‌ها اعمالی هستند که باعث همبستگی جامعه و تقویت ایمان می‌شوند. 4. استغفار و تاثیر آن: طلب بخشش از خداوند (استغفار) نقشی بسیار کلیدی دارد که "وتین" شیطان (یعنی ریشه‌ و بنیان او) را قطع می‌کند. این نشان‌دهنده قدرت بازگشت انسان به مسیر صحیح و توبه است. 5. زکات بدن و روزه: روزه به عنوان زکات بدن معرفی شده است که علاوه بر تطهیر معنوی، به سلامت جسمانی نیز کمک می‌کند و روح و جسم انسان را برای بندگی و انجام وظایف الهی آماده می‌سازد. https://eitaa.com/Mahdiaazemate
عوامل دوری شیطان از انسان در کلام رسول اعظم(صلی الله علیه و اله) در توضیح این حدیث یک حدیث دیگر، «عن علی علیه‌السّلام قال: قیل لرسول‌اللَّه، صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله، من الذی یباعد الشیطان منا.» چه چیزی شیطان را از ما دور می‌کند؟ البته می‌دانید که «شیطان»، اعم از «ابلیس» است. همان قوای مؤثر شرّآفرین و فساد آفرین و انحراف آفرینی که در قالبها و لباسهای مختلف، گاهی انسان، گاهی غیرانسان و گاهی هوای نفسانی و گاهی هم ابلیس است. «ابالسه» طایفه‌ی مهمّی از شیاطینند، که داستانشان در قرآن هست. اما فقط آنها نیستند. آنها شیاطین جنّند و شیاطین انس هم هستند که گاهی خطرشان از آنها کمتر نیست. پس، شیطان یک معنای عام است. خوب؛ چه عاملی این را از ما دور می‌کند؟ «قال: الصوم للَّه یسود وجهه»؛روزه چهره‌اش را سیاه می‌کند. علّتش هم این است که صوم و روزه، طغیان غرایز گمراه کننده‌ی جسمانی را سرکوب می‌کند و جلو طغیان آنها را می‌گیرد. «و الصّدقة تکسر ظهره»و صدقه پشتش را می‌شکند؛ چون صدقه، گذشت و اغماضِ مهمّی از مایملک انسان است. این هم مهم است: «و الحب فی اللَّه تعالی و المواظبة علی العمل الصّالح یقطع دابرة.»(۱) این دو، مهمتر از آنهاست. یکی «حب فی‌اللَّه» است. یعنی انسان عواطف، بخصوص محبّت خودش را در جهت الهی هدایت کند. اگر کسی را دوست دارید، این محبّت برای خدا باشد، نه برای دنیا. محبّت را در آن‌جا خرج کنید که برای خدا باشد. البته روایات «الحب فی اللَّه و البغض فی اللَّه» (۲) روایات بسیار مفصّلی‌اند. در «کافی» و در دیگر کتب هم، بابی مفصّل درباره‌ی این صفت هست. «و المواظبة علی العمل الصّالح.» مهم این است که انسان از عمل صالح مواظبت کند. یعنی در انجام عمل صالح استمرار داشته باشد. «و الدّوام فی الاتّصال بخدمتک»(۳) که در دعای کمیل می‌خوانیم، یعنی انسان دائماً متّصل به خدمت پروردگار باشد. این استمرار و تداوم، خیلی مهم است. اگر این دو، که یکی جنبه‌ی قلبی و عاطفی و دیگری جنبه‌ی عملی دارد، حاصل شد، «یقطع دابره»؛ یعنی ریشه‌ی شیطان را می‌کَند یا آن را نابود می‌کند. «و الاستغفار یقطع تینه»؛(۴) استغفار هم شاهرگش را می‌زند (همان تعبیر کنایی، که در فارسی هم هست). پس، از جمله عواملی که شیطان را نابود می‌کند، استغفار است. استغفار یا طلب مغفرت از پروردگار، که در قرآن هم بارها آمده و در هر جایی خصوصیّت و ثمره‌ای برای آن ذکر شده است.(۵) این روحِ استغفار و طلبِ مغفرت، چیز مهمّی است؛ زیرا به معنای توجهِ انسان به خطاهای خود است. کسی که خود را عاری از خطا و اشتباه و گناه می‌بیند و خیال می‌کند که کار بدی انجام نداده است، به فکر استغفار نمی‌افتد. نفْسِ توجّه به استغفار، به این معناست که ما دچار خطا، کمبود، گناه، تخلّف، قصور و تقصیر هستیم. این، برای هر انسانی لازم است؛ زیرا به طور طبیعی، هیچ انسانی نیست که دچار ظلم و گناه و تقصیر نباشد. «ولو یؤاخذ اللَّه النّاس بظلمهم ما ترک علیها من دابة.»(۶) خدای متعال، از بندگان اغماض می‌کند والّا اگر بنا بود که به خاطر ظلم، بندگان را مؤاخذه کند، یک نفر بر روی زمین نمی‌ماند: «ما ترک علیها من دابّة.» قهراً دابّه‌ی انسانی مراد است؛ چون بحث بر سرِ انسانهاست. بنابراین، دائم خطاهای گوناگونی از ما صادر می‌شود که غالباً ناشی از هوایِ نفس و مقداری هم ناشی از جهالت‌‌ها و کوتاه بینی‌‌های ماست. پس، توجّه به استغفار، توجّه به گناه است و لازمه‌ی توجّه به گناه، تصحیح عمل است و هر انسانی، باید دائماً خودش را تصحیح کند. اگر این حالتِ تصحیح باشد، آن وقت تکامل به وجود می‌آید. پس، شرط اصلیِ کمالِ انسانیّت، همین تصحیح است که استغفار یکی از عوامل مهم در دوری شیطان هست . https://eitaa.com/Mahdiaazemate