فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «یه آدم امام زمانی»
👤 استاد #رائفی_پور
🔅 یه مؤمن عفیف، شهوتش رو از راه درست پاسخ میده...
📥 دانلود با کیفیت بالا
https://aparat.com/v/MpBbl
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
📌 دوست واقعی...
▫️ «تو واقعاً دوست مایی... »
چی از این بالاتر که امام زمان به آدم این جمله رو بگه؟!
«حضرت عبدالعظیم» اینو از امامش شنیده…
دلیلش چی میتونه باشه جز اطاعت محض؟
🏴 وفات سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی تسلیت باد.
☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
🖼 #عکس_نوشته
👤 استاد #پناهیان
▫️ بالاترین مقاومت ابلیس در آخرالزمان برای این است که مؤمنین باهم پیوند اجتماعی قوی برقرار نکنند.
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #کلیپ ؛ #استوری
🔹 دیر یا زود ولی میرسد از راه آخر
یک نفر عین علی میرسد از راه آخر...
🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
امامزمان،_بهترین_وکیل_احیای_نیمه_شعبان۱۴۰۱.pdf
445.4K
📝 فایل #پی_دی_اف
📌 #خلاصه_مکتوب و پیادهسازی شدهٔ سخنرانیِ
👤 استاد #رائفی_پور
📝 موضوع: امام زمان، بهترین وکیل (احیای نیمه شعبان ۱۴۰۱)
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
دعای عهد.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
سرعت مناسب برای قرائت روزانه
📌 #طرح_مهدوی ؛ #عاشقانه_مهدوی
⏰ لعنت به ساعتای بیتو...
🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
🖼 #پروفایل
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
✍ به وقت توییت
👤 hosein Yekta
▫️ و در همین ساعتی که این توئیت رو میخونی هیچکس بیشتر از امام زمان به فکر تو نیست، حتی اگر در طول روز به یادش نبودی!
#صاحب_الزمان
🌐 #توییت_گشت
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
ostad raefipour_Doae Nodbe_jalase30_1402_2_15_Tehran_24kb.mp3
14.11M
🔊 #صوت_مهدوی
🎙 #صوت_سخنرانی
👤 استاد #رائفی_پور
📝 موضوع: مراسم دعای ندبه - جلسه ۳۰
📥لینک دانلود تصویری👇
https://aparat.com/v/2UZ3Q
🗓 ۱۴۰۲/۰۲/۱۵؛ تهران
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran
دعای عهد.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
سرعت مناسب برای قرائت روزانه
📌دوستان امام زمان...
🔸 پشیمان بود، اما پشیمانی دیگر سودی نداشت. پیش از آنکه آتش خشم، کار دستش بدهد، باید فکر این روزها را میکرد.
هرچه داشت و نداشت را بابت دیهٔ سنگینی که برایش بریدند، از دست داده و بهترین روزهای جوانیاش در زندان تباه شده بود.
🔹 روزی که از زندان آزاد شد، به خودش قول داد که گذشته را رها و از نو شروع کند، اما گذشته او را رها نمیکرد! انگار ننگ سوءسابقه تا ابد بر پیشانیاش نقش بسته بود.
هرجا که میرفت به چشم مجرم نگاهش میکردند. کسی از تقاص پسدادن و پشیمانیاش نمیپرسید، فقط به جرم گذشته، قضاوت و طردش میکردند.
🔸 کلافه از ساعتها جستوجوی بینتیجه و خسته از قضاوت مردم، بیهدف در خیابانها پرسه میزد. به خودش که آمد، روبهروی خیابان منتهی به جمکران بود. دلش لرزید. با قدمهای بلند به سمت جمکران حرکت کرد.
چشمش به گنبد و گلدستههای مسجد که افتاد، اشک از چشمانش جاری شد؛ به اشکهایش اجازه داد تا دلش را شستوشو دهند.
سبک شده بود. دلش میخواست پرواز کند. میدانست اینجا پناهگاهی امن است و کسی او را قضاوت نمیکند.
🔹 با قدمهای آرام، جوری که آرامشِ فرشتههای معتکفِ مسجد بههم نخورد، به سمت ورودی مسجد حرکت کرد. در حالیکه با خودش فکر میکرد: کاش کسانی که دم از دوستی امام زمان میزدند، کمی شبیه «او» بودند! مهربان و دلسوز و پناه بیپناهان…
📖 #داستان_کوتاه
✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran