eitaa logo
منتظران •مَــہدے‌فــٰاطِـمـہ•
1.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
35 فایل
••بـسم‌ࢪبِّ‌مھد؎‌فـٰاطمہ•• اخبار سیاسی منطقه و جهان ✨️ تحلیل احادیث و حوادث ظهور 🍃 ارتباط‌ با خادم کانال : @Admin_mehr_safinatonnejat
مشاهده در ایتا
دانلود
👍 ⛔️آلمان-کانادا و سوئد هم از اتباع خود خواستند خاک لبنان را فورا ترک کنند. 👍
🚨 | متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به در پی حادثه‌ی تروریستی کرمان ⭕️ بسم الله الرّحمن الرّحیم دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران،‌ بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند. ملت ایران عزادار شد و خانواده‌های زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله. اینجانب در عزای خانواده‌های مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
مشکل از نطفتونه یا لقمتون؟؟؟؟!!!!! پ.ن : دوتاش ، حرومزاده های حروم لقمه حیف که توییتر ندارم اگه کسی توییتر داره خودش میدونه چطوری از خجالتش در بیاد.
راس گفتن از وقتی حاجی رفته روز خوش ندیدیم:) -کرونا .. -بسته‌شدن راه کربلا .. -شاهچراغ .. -اغتشاشات .. -شاهچراغ2 .. -غزه .. -کرمان ِ امروز ..💔
تصویر یک کودک‌ کرمانی در حادثه تروریستی امروز/ علی کریمی بیشرف و بقیه حروم لقمه‌های منوتو و اینترنشنال و .... خوب ببینند ❌️حاوی صحنه دلخراش❌️ هان چیشده حرومزاده ها دهنتون و بستین براتون منفعتی نداره از بچه دو ساله حمایت کنید؟؟ یا مثل اون سگ پیر (فرح) میگین هرکی زخمی شده سپاهی بوده؟؟ تف تو شرف و وجدانتون حروم لقمه ها.
📲💭 حرام لقمه‌ بودن و نطفه خراب بودن به روایت تصویر...
📲💭 می‌گفت: «با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.» علیرضا که به اینجای حرف‌هاش رسید، مادر گریه‌اش گرفت و رفت بیرون. طاقت نیاورد... پسرک چشم‌ش راه گرفته به جایی نامعلوم و دارد توی ذهن‌ش بازسازی می‌کند. -‌ «مسابقه گذاشتیم با بابام، دویدیم که برویم موکب برای مامان شربت بیاریم...» مکث می‌کند. چشم‌ش دارد همین چند ساعت پیش را می‌بیند! - «... صدای انفجار اومد، موج زد، چشم‌هام بد جور سوخت، افتادم زمین...» پاچه‌ی شلوارش را آرام زد کنار. سوختگی و خراشیدگی خودش را نشان داد. همراه مادرش آمده بود بیمارستان. از پدرش اما حرفی نزد. رفتم بیرون تا حالی از پدر علیرضا بپرسم؛ اشک روی صورت زن می‌ریخت پایین: -‌ «بابای علیرضا رو گم کردیم... علیرضا خبر نداره، بهش گفتم بابا جایی دیگه بستری هست!» از پیش آن‌ها می‌روم. بیرون از بیمارستان مسئول بخش را می‌بینم. علیرضا را به‌ش می‌شناسانم تا از پدرش خبری بگیرم؛ -‌ بهشون گفتیم گم شده! چون الان موقعیتِ دادن خبر شهادت باباش نبود...!» ✍️ به روایت محمدحیدری؛ از شاهدان حادثه تروریستی امروز
لطفا‌سه‌تا‌الهی‌به‌رقیه‌بگید..
منتظران •مَــہدے‌فــٰاطِـمـہ•
📲💭 می‌گفت: «با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.» علیرضا که
📲💭 هیکلِ کشتی‌گیری داشت با انبوهی ریشِ روی صورتش. صدای‌ش شده بود مثل آدمی که از بس فریاد زده، گرفته و بم شده! اشک راه کشیده بود از چشم‌هاش و می‌ریخت به ریشِ پُر پشت و بلندش. دست‌هایش را بالا آورد مثل حالتی که بخواهد قنوت بگیرد برای نماز. خیره مانده بود به آنها و می‌گفت: -‌ «دستِ جدا شده‌ی یه بچه رو برداشتم، با همین دست‌هام! همه‌ش نصفِ کفِ دستِ من بود...!» قنوتش را انگار به جا آورده باشد، دست‌ها را گذاشت روی صورتش و صدای گریه‌اش بلندتر از قبل شد... ✍️ به روایت محمدحیدری؛ از شاهدان حادثه تروریستی امروز
در کرمان شدیدا به گروه خونی ō منفی نیازمندیم برای اهدای خون به سازمان انتقال خون استان کرمان مراجعه کنند! آدرس: بلوار 22بهمن جنب اداره گاز استان کرمان،