#السلطان_اباالحسن✋
اےڪاش حرم بودم و مهمان تو بودم
مهمان توسفره احسان تو بودم
یڪ پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاسٺ
اے ڪاش ڪہ زوارخراسان تو بودم
السلام علیڪ یا علی بن موسی الرضا(ع)✋
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#قصه_دلبری
#قسمت_پنجاه_و_دوم
زیر بار نمی رفتم.میگفتم نه پزشک قانونی میام نه پیش حاکم شرع.
یکی از دکترا گفت اگر جای تو بودم تسلیم هیچ کدوم از اینا نمیشدم جز تسلیم خود خدا.
میدانستم آن کسی که این بچه را آفریده ،میتواند نجاتش بدهد.چون روح در این بچه دمیده شده بود ،سقط کردن را جرم میدانستم.اگر تن به اینکار میدادم تا آخر عمر خودم را نمی بخشیدم.
اطرافیان میگفتن شما هنوز جوونین و فرصت دارید.با هر تماسی بهم میریختم ،حرف و حدیث ها کشنده بود.
حتی یکی از پزشک ها وجهه مذهبی مان را زیر سوال برد.خیلی مارا سوزاند،با عصبانیت گفت:شما ها که میگین حکومت جمهوری اسلامی باشه،شما ها میگین جانم فدای رهبر،شما ها میگین ریش،میگین چادر،اگه اینا نبود میتونستم تو همین بیمارستان خصوصی کارو تمام کنم.شما ها که مدافع این حکومتید،پس تاوانش هم بدین .داشت توضیح میداد که میتوان بدون نامه پزشکی قانونی و حاکم شرع بچه را بندازد.نگذاشتیم جمله اش تمام شود،وسط حرفش بلند شدیم آمدیم بیرون.
خودم را در اتاقی زندانی کردم.تند تند برایمان نسخه جدید میپیچیدند .
گوشی ام را پرت کردم گوشه ایو سیم تلفن را کشیدم بیرون، به پدر مادرم هم گفتم:اگه کسی زنگ زد احوال بپرسه گوشی رو برام نیارید .
ادامه دارد...
#قصه_دلبری
#قسمت_پنجاه_و_سوم
هر هفته باید میومد یزد.بیشتر اذیت میشد،هم نگران من بود، هم نگران بچه.
حواسش دست خودش نبود،گاهی بی هوا از وسط پیاده رو میرفت وسط خیابان.مثله دیوانه ها.
به دنبال نقطه ای میگشتم ببینم ببینم چرا این داستان تلخ برای ما پیش آمده است؟
دفتر هیچ مرجعی نبود که زنگ نزنیم.حرف همشان یک چیز بود،در گذشته دنبال چیزی نگردید،بالاترین مقام دست خدا تسلیم بودنه
در علم پزشکی راهکار برای این موضوع وجود نداشت.
یا باید بچه را خارج کنند و در دستگاه بگزارند یا باید همینطور بماند.دکتر میگفت در طول تجربه پزشکی ام به چنین موردی برنخورده بودم.بیماری این جنین خیلی عجیبه.عکس العملش از بچه طبیعی بهتره ولی از اونطرف چیزایی رو میبینم که طبیعی نیست.هیچ کدوم از علائمش باهم همخونی نداره.
نصف شب بود که احساس درد شدیدی کردم.پدرم مرا زود رساند بیمارستان.نبود محمد حسین بیشتر از درد آزارم میداد.
دکتر فکر میکرد بچه مرده است،حتی در سونوگرافی ها گفتند ضربان قلب نداره.استرس و نگرانی افتاده بود به جانم که وقتی بچه به دنیا میاد،گریه میکنه یا نه.
دکتر به هوای اینکه بچه مرده است سزارینم کرد.هرچه را که در اتاق عمل برایم اتفاق میافتاد متوجه میشدم.رفت و آمد ها و شنود های دکتر وپرستار ها.
در بیابان بود.میگفت انگار به من الهام شد.نصف شب زنگ زده بود به کوشیه مادرم گفته بود بستری شده .همان لحظه بدون اینکه برگه مرخصی امضا کنه ،راه افتاده بود سمت یزد.
#یه_تلنگر
#قرآن
#تلنگر_مذهبی
.
۶۲۳۶پیام ناخوانده داریم...🔗
ولی بااین وجود،باز هم بیهوده توی فضای مجازی میچرخیم.........😞
【• #لبخند_جبھہ😂 •】
.
.
رفتم اسم بنویسم براے اعزام به جبهه؛گفتند سنّت ڪمه🤨😢
.
یه ڪم فڪر ڪردم
راهۍ به ذهنم رسید...🤓😃
⤵️
رفتم خونه و شناسنامه
خواهرم رو برداشتم🙊
.
« ه » سعیده رو با دقت
پاڪ ڪردم شد سعید🤩😜
.
این بار ایراد نگرفتند و
اعزامم ڪردند😎💪
هیچ ڪس هم نفهمید😅
⤵️
از آن روز به بعد دو تا سعید
توے خونه داشتیم..😌🙈
.
.
- ماھِحرم .
شهید مدافع حرم............:خوشتیپ آسمانی
رفقایی که رفیقشون شده خوشتیپ آسمانی به آیدی زیر مراجعه کنند می خوام یه کانال خوب بهشون معرفی کنم حالا کیا هستن😉😉
@Zahra_masrur
#یاعلی
متن نامہ 📜💌
سلام ...!
امروز آمده ام تا دعوت کنم تو را با دنیای شیرین بعضی آدم ها :)
دنیایی که این روز ها شاید خیلی ها از آن دور شده باشند ...!
آمده ام تا کسی را برایت معرفی کنم که سال هاست می شناسمش ، البته هنوز هم برایم عجیب و غریب است ولی آشناست ...!
آشنای غریبه ایست برای خودش ...
تو را خواسته که الان این نامه در دستان توست ...
کمی فکر کن ... دور و برت هزار جور آدم دیگر بود و هست که امکان داشت این نامه دست آن ها بیفتد ، اما چرا دست توست ؟!؟
حرف های حاشیه بس است ...!
بگذار اصل حرفم را بگویم ... آمده ام برادری را برایت معرفی کنم که به قول حاج حسین یکتا تو منجلاب گناه دستت رو بگیره ...
برات برادری کنه و از همه مهم تر الگویی باشه برات که به خدا نزدیک بشی :)
امروز ....
شهادت ...
بزرگ مردی از تبار علی است ...
که جانش را اول برای خدا و بعد برای دفاع از ناموس امام علی بخشید ...!
امروز سالروز شهادت "شهید مصطفی صدرزاده" است .
.
.
سلام کن :)
برادرت دارد نگاهت می کند .
لبخند بزن و بگو سلام ...!
این اول راه است ....
داستان برادری این ها تا قیامت ادامه دارد .
هوای برادرت را داشته باش ... او حسابی هوایت را دارد .
هر از گاهی برایش هدیه ای بفرست ..
مثلا گناهی نکن ..
یا به نیابتش دعایی بخوان :)
خوش به سعادتت ...
مبارکت باشه ... نوش جونت رفیق ...!
زمان : به وقت ۱ آبان ۱۳۹۹
#دلنوشته
#خودن_می_نویسم 💔
متن نامہ 📜💌
سلام ...!
امروز آمده ام تا دعوت کنم تو را با دنیای شیرین بعضی آدم ها :)
دنیایی که این روز ها شاید خیلی ها از آن دور شده باشند ...!
آمده ام تا کسی را برایت معرفی کنم که سال هاست می شناسمش ، البته هنوز هم برایم عجیب و غریب است ولی آشناست ...!
آشنای غریبه ایست برای خودش ...
تو را خواسته که الان این نامه در دستان توست ...
کمی فکر کن ... دور و برت هزار جور آدم دیگر بود و هست که امکان داشت این نامه دست آن ها بیفتد ، اما چرا دست توست ؟!؟
حرف های حاشیه بس است ...!
بگذار اصل حرفم را بگویم ... آمده ام برادری را برایت معرفی کنم که به قول حاج حسین یکتا تو منجلاب گناه دستت رو بگیره ...
برات برادری کنه و از همه مهم تر الگویی باشه برات که به خدا نزدیک بشی :)
امروز ....
شهادت ...
بزرگ مردی از تبار علی است ...
که جانش را اول برای خدا و بعد برای دفاع از ناموس امام علی بخشید ...!
امروز سالروز شهادت "شهید مصطفی صدرزاده" است .
.
.
سلام کن :)
برادرت دارد نگاهت می کند .
لبخند بزن و بگو سلام ...!
این اول راه است ....
داستان برادری این ها تا قیامت ادامه دارد .
هوای برادرت را داشته باش ... او حسابی هوایت را دارد .
هر از گاهی برایش هدیه ای بفرست ..
مثلا گناهی نکن ..
یا به نیابتش دعایی بخوان :)
خوش به سعادتت ...
مبارکت باشه ... نوش جونت رفیق ...!
زمان : به وقت ۱ آبان ۱۳۹۹
براےِ بیشتر آشنا شدن با این شهید در ایتا در خدمتیم
@ShahidMostafaSadrzadeh
#دلنوشته
#خودن_می_نویسم 💔
#یہخواهــــــــــش 🙏
دوستانی ڪہ ڪانال دارن لطفا امروز شھید صدرزاده رو معرفی ڪنن :)
💔
╭─┅─♥️💛🌸💛♥️🍂─┅─╮
@ShahidMostafaSadrzadeh
╰─┅─🍂♥️💛🌸💛♥️─┅─╯
- ماھِحرم .
#مسابقه_شهید_شناسی
اینم آخرین جواب مسابقه شهید #محمد_محمدی_شهید_امر_به_معروف😭که سرکار خانم #لیلا_کلانی
مامور سرشماری:👇🏻
💫 سلام . مادر جان
ميشه لطفا بیای دم در ⁉️
سلام پسرم .. بفرما❔
🌻از سر شماری مزاحمت میشم .
🍁مادر تو این خونه چند نفرید ؟
اگه ميشه برو شناسنامه هاتونو بیار بنویسمشون ..
🌵مادر لای در رو بیشتر باز کرد
و
با سر گردنش
سر و ته کوچه رو
🌼یه نگاهی انداخت ...
🦋 چشماش پر شد ازاشک و گفت :
پسرم
قربونت برم
🌾ميشه ما رو فردا بنویسی ؟
✨مادر چرا ؟
مگه فردا میخواید بیشتر بشید ؟!!
برو لطفا شناسنامتو بیار
وقت ندارم .
🥀آخه پسرم 34 سال پیش رفته جبهه
هنوز برنگشته😭
🌿شاید فردا برگرده ..
بشیم دو نفر .
سر شمار
سری انداخت پایین و رفت .😞
🌺مغازه دارميگفت
الان 31 ساله
هر وقت از خونه میره بیرون
کلید خونش رو میده به من
و میگه :
❌آقا مرتضی اگه پسرم اومد
کلیدرو بده بهش بره تو ..
چایی هم رو سماور حاضره ..
آخه خسته س باید استراحت کنه ..❌
🌸🍃شادی روح همه اونایی که
از جان خودشون گذشتند
و رفتند🌼🍃
تا ما باشیم..
شادي روح غيور مردانی كه
ايستادند وتسليم نشدن
#تلنـــــگر⚠️
اینا توجیهات شیطونه:👇🏻
‼️مگه فایدهای هم داره؟!
‼️دیگه باید خود امامزمان بیاد درستش ڪنه؟!
‼️من الان نمیتونم! چیزی بلدنیستم!
‼️الان ڪارای واجبتر دارم!
‼️اونا اصلا به حرف ماگوش نمیدن!
‼️مگه من چقدر موثر هستم!
#حسیݩجااااݩ ♥️
حالا که از میاݩ تمامِ دلخوشی هاۍدنیا،
دلخوشۍام داشتݩ محبت توست،
«فَاشفَع لی عِندَ ربّک»
پس شفاعت کݩ پیش خدایت که تو را از مݩ نگیرد.
به آیه آیه های زیارت عاشورایت قسم
ما در سردی و پوچیِ دنیاۍ بدوݩ تو
یخ خواهیم زد.
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله ✨