『مـاهـد』
_ 🥀🖤 _
مردیکهکندهبوددرِقلعهرازِجا ،
وامیکندپسازتودرِخانهرابهزور ..
_ یادم نمیرود که همه داد میزدند ..
طوری بزن که علی بیپسر شود ..!🕯❤️🩹
‹ مـاهـد › | #فاطمیه
خانهاش كه سوخت
مسمار از خجالت سرخ شد ..
دیدم آتش را ولی در را نمیدانم چهشد؟!
خورد شد پهلو ولی پَر را نمیدانم چهشد؟!
پای ضارب بشکند وقتی که در را باز کرد
طفل رفت از دست، مادر را نمیدانم چهشد؟!
شانۀ مادر که تکلیفش مشخص شد ولی
بعد از آن موهای دختر را نمیدانم چهشد؟!
فاطمه در اصل حیدر بود و حیدر فاطمه
فاطمه جان داد حیدر را نمیدانم چهشد؟!
زد حسین از داغ مادر بر سرش اما چهسود
بعدها در کربلا سر را نمیدانم چهشد؟!
#فاطمیه🖤
『مـاهـد』
🖤 • آرزوهایِ دلم را پشتِ در آتش زدند کاش میبستند جایِ دست چشمانِ مرا .. #فاطمیه
وقتش شده غسلت دهم زهرا؛ چگونه؟!
گفتی که در شب، یکه و تنها، چگونه؟!