eitaa logo
محفلِ‌حضــرتِ‌مـٰادر🇵🇸シ!"
86 دنبال‌کننده
266 عکس
112 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
محفلِ‌حضــرتِ‌مـٰادر🇵🇸シ!"
آقا جانم.. یعنی‌ اذن‌ نوکری‌ فاطمیه‌ رو میدی؟((: من‌ کل‌ سال‌ و محرم‌ و صفر و طی‌ میکنم فقط‌ به‌ عش
گفتم‌ که‌ منتظر دعوتت‌ می‌مونم((: گفتم‌ که‌ جایی‌ نمیرم...کاری‌ نمیکنم تا خودت‌ صدام‌ کنی‌ واس‌ اومدن... ممنونتم‌‌ حیدر بابا...کاش‌ شرمنده‌ نوکری برای‌ خانوم‌ خونه‌ت‌ نشیم((:
محفلِ‌حضــرتِ‌مـٰادر🇵🇸シ!"
گفتم‌ که‌ منتظر دعوتت‌ می‌مونم((: گفتم‌ که‌ جایی‌ نمیرم...کاری‌ نمیکنم تا خودت‌ صدام‌ کنی‌ واس‌ اومد
از یه‌ جایی‌ به‌ بعد... همه‌ چیو باید بسپری‌ دست‌ خودشون... خودت‌ بری‌ از عقب‌ نگاه‌ کنی... و خیالت‌ راحت‌ باشه‌ که‌‌ رهات‌ نمیکنن(: یادمه‌ چند روز قبل...دیدم‌ دور تا دور خونه پرچم‌ فاطمیه‌ رو زده‌ مامانم دلم‌ شکست... از اولین‌ پرچم‌ ورودی‌ اتاق تا تهش...کنار هر کدوم‌ نشستم‌ روضه‌ گذاشتم گریه‌ کردم...نه‌ واس‌ خودم‌ ها...واس‌‌ بی‌ مادر شدن💔 همونجا از ته‌ قلبم‌ سپردم‌ بهش... که‌ یه‌ جوری‌ به‌ یه‌ نحوی امضا بزنه‌ نوکری‌ رو(:
-ای خانه ات امانت دارِ تمامِ ماتم ها..
محفلِ‌حضــرتِ‌مـٰادر🇵🇸シ!"
آقای‌امام‌حُسین .. درسته که حتی اگر یك سلام از روی پشتِ بآم به شما بدیم زیارت محسوب میشه ؛ ولی خب به
به‌قولِ‌آقای‌وحید‌شکری ؛ مثل‌‌استکانِ چاي روضه دوست دارم فقط مالِ شما بشم مثل این‌ کتیبه‌ها‌ سیاهیآ وقف هرهفته‌ی هیئتا بشم ، آرزو به جوونا عیب که نیست! دوست دارم فرشِ تو کربلا بشم♥️🩹:) بهترین روزارو با تو سر کنم ؛ عشق نزدیك‌ِ تو واقعی‌تره . زیرپایِ زائرا کهنه بشم ؛ فرش هرچی کهنه قیمتی‌تره عزیزِ‌دلم..
بعد از اینکه حضرت‌صدیقه‌سلام‌الله‌علیهاخطبه فدکیه را در مسجد قرائت فرمود.مدینه در گریه غرق شده بود،زن و مرد با صدای بلند گریه میکردند.ابوبکر به عمَر گفت: دستهایت بریده باد!چه میشد اگر مرا رها میکردی و فدك را به او برمیگرداندم.دختر پیامبر سزاوار فدك بود نه ما!عمَر گفت: این کار قدرت تو را تضعیف میکرد؛از سر دلسوزی این کار را کردم!ابوبکر گفت: وای بر تو!حال با دخترِ محمد(ص) چه کنم؟!مردم هدف ما از غصب فدک و خلافت،و نیز مکر ما را خواهند فهمید.عمَر: گفت: گریه های مردم احساسات زودگذر است؛هیچ اتفاقی نیوفتاده است!برخیز نماز بخوان،زکات بده،امر به معروف کن،و بیت المال را زیاد کن تو خوبی‌ها را زیاد کن! چون یک گناه در برابر آن همه نیکی چیزی نیست! _ گناه غصب را هم گردن من بینداز!ابوبکر به شانه‌ی عمر زد و گفت:آفرین؛چه مشکلاتی که برای من حل کردی... 📍| ؛صفحه۱۹۷ ..
246423299_-952397553.mp3
19.79M
یه گوشه بشینی گریت بگیره از درد و غمه بی کسی:)💔