eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ❤اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ❤ 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🥀 📖 السَّلاَمُ عَلَى مُفَرِّجِ اَلْكُرُبَاتِ... 🥀سلام بر تو ای مولایی که آخرین امید درماندگان، به دستان گره گشای توست. سلام بر تو و بر روزی که گره از کار عالم باز خواهی کرد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس ┄┅═✧❁✧═┅┄ 🥀✨خدا کند قلب صبورتان، آرام و بی‌غصه باشد ... ... خدا کند تمام شود این دلتنگی ... ... این فراق ... ... این چشم به‌راهی ... ... جان به لب شده ایم ...🥀🍃 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
کانال کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۴_۱۹_۲۲_۱۰_۴۲_۲۲۸.mp3
1.59M
هر روز با امام زمان عج عهد ببندیم🌱 💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای استاد فرهمند # دعای عهد امروز به نیابت از 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✨﷽✨ ✨🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿✨💛 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ زندگی نامه شهید: قربانی در اولین روز فروردین سال 1362 متولد شد. مادر کودک را در آغوش گرفت و یا امام رضایی زیر لب گفت. بعد لبخندی زد و هم‌زمان که به نوزادش شیر می‌داد، در خاطرات خوبش فرورفت. سال قبلش بود که به زیارت امام رضا(ع) رفته بودند. وقتی وارد حرم شده بود، دلش لرزیده بود و امام رضا(ع) را به جوانش قسم داده بود که پسری به آنها عطا کند و به همان خاطر بود که نوزاد را محمدجواد نامیده بودند. محمدجواد خیلی زودتر از سن شرعی تکلیفات دینی را انجام داد و به نماز ایستادنش اشک شوق در چشمان مادر می‌آورد. محمدجواد هم‌زمان که فرزند صالحی برای خانواده بود، دانش‌آموز کوشا و منظمی هم برای مدرسه بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فتح حاجی‌آباد گذراند و سپس تحصیلات مقطع راهنمایی را در مدرسه فتح حاجی‌آباد و دبیرستان خود را در نواب صفوی شاهین‌شهر ادامه داد. وی به دلیل کمی درآمد خانواده تابستان‌ها کار می‌کرد و اوقات فراغت خود را با کار کردن می‌گذراند. همسر شهید: با خانواده‌ام به زیارت حضرت زینب(س) رفته بودیم. روبروی گنبد حضرت زینب(س) ایستادم و شروع به درددل با بی‌بی کردم از خدا خواستم همسری به من بدهد که انتخاب خودت باشد. محمدجواد دوست عمویم بود و زیاد باهم رفت‌وآمد داشتند؛ در شب عروسی عمویم، محمدجواد مرا دید بود. روز بعد مادرش را برای خواستگاری فرستاد. اولین برخورد ما شب خواستگاری بود. محمدجواد به‌قدری خجالتی بود که صورتش را پشت گل خواستگاری پنهان کرده بود. روزهای خوش عقد می‌گذشت؛ که روزی محمدجواد خبر استخدامش در سپاه را در سال 1386 به ما داد. همه می‌دانستیم که این شغل آسانی نیست، اما تقدیر خدا دیگرگونه بود و نذر کرده امام رضا(ع) باید الهی خدمت می‌کرد کم‌کم به عروسی نزدیک می‌شدیم و همه در شورونشاط این مراسم بودیم. مولودی‌خوان آورد که خیلی‌ها ناراحت شده و خیلی‌ها هم به عروسی نیامدند؛ به همه تأکید کرد که ترقه‌بازی نکنند تا باعث آزار و اذیت همسایه‌ها نشوند. بعد عروسی یکی از همسایه‌های مسن پیش همسرم آمد و گفت «خیلی دعایت کردم. خدا خیرت دهد که نگذاشتی ترقه‌بازی کنند. ان شااءلله هرچه از خدا می‌خواهی به تو بدهد.»💠 خصوصیات اخلاقی 💠 همسرم خیلی خانواده‌دوست بود و علاقه‌اش را به‌راحتی ابراز می‌کرد؛ وقتی فهمید فرزند اولش دختر است خیلی خوشحال شد و به دلیل علاقه به اسم حضرت زینب(س) از دوران مجردی می‌خواست اسم دخترمان را زینب بگذارد، من دوست داشتم اسم دخترمان فاطمه باشد؛ برای حرف من احترام قائل بود، به همین دلیل گفت هر دو اسم را نوشته و می‌گذاریم زیر قرآن؛ هرکدام درآمد اسم می‌شود همان. اسم زینب، درآمد! روزهای زندگی مشترک یکی پس از دیگری می‌گذشتند. در کنار هم رسیدگی به کارهای خانواده همواره عبادت کردن و کمک به مردم نیازمند را مدنظر داشتیم. زینب کوچک‌مان پنج‌ساله بود و جان محمدجواد به او بسته بود. در همین روزهای خوش بود که فهمیدیم خدا هدیه‌ دیگری برای‌مان در نظر گرفته و نام فرند دوم‌مان را حسین گذاشتیم. خوشبختی‌مان دیگر تکمیل بود و هیچ‌چیز از زندگی نمی‌خواستیم. مهم‌ترین ویژگی محمدجواد توجه و حساسیت زیاد به مصرف بیت‌المال بود. به یاد دارم که یک روز ماژیکی از پایگاه بسیج به خانه آورد و به زینب تأکید کرد که از آن استفاده نکن و یا یک‌بار دیگر بنر و میخ آورده بود که به من تأکید کرد که نباید از آن استفاده کنم. تمام دغدغه‌اش پایگاه بسیج محله بود و می‌گفت: «پایگاه دست من امانت است.» چند سالی آنجا راکد بود و رونقی نداشت. تابلوی آنجا را رنگ کرد و برای جمع‌کردن بچه‌ها همه کاری کرد. خودش همیشه در پایگاه، حضور داشت و می‌گفت این حضور باعث دلگرمی بچه‌ها می‌شود. در طی مدتی که در لشکر هشت نجف خدمت می‌کردند در دوره‌ها، مانورها و رزمایش‌های متعدد شرکت کردند و برای حفاظت از انقلاب اسلامی و دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی و اطاعت از فرمان‌ها فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیه‌الله امام خامنه‌ای (حفظه الله) و دفاع از میهن اسلامی و مبارزه با تروریست و مزدوران استکباری به مأموریت‌های مختلفی نیز به‌صورت داوطلبانه اعزام شدند. ازجمله: مأموریت در شمال غرب و مبارزه با گروه پژاک، مأموریت به زاهدان و شهرهای اطراف و… 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧭نماهنگ 😔😥🌷🌷🌷🌷 🌹 ✨❤🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
💠خاطره ای از زبان همرزمش💠 محمدجواد سال ۹۲، که به سوریه رفته بودیم. «وقتی هواپیما نشست به محل استقرار منتقل شدیم، تازه همه فهمیدیم که در سوریه چه خبر است. دیگر از آن کشور آباد نشانی نبود و خرابه‌ای بیش نمانده بود. محمدجواد که عمری به مطالعه زندگی شهدا و خواندن تاریخ دفاع مقدس گذرانده بود، تازه حس می‌کرد که فضای آن زمان چگونه بوده است و می‌توانست حالا از نزدیک جنگ را لمس کند. روزها به مبارزه و جنگ می‌گذشت و محمدجواد می‌دید که دوباره دوران بابایی‌ها و همت‌ها زنده شده‌اند و اینجا همان خرمشهر و شلمچه است. رشادت و شجاعت خود محمدجواد هم خیلی زود در بین رزمندگان ثابت شد. ما در کنار هم روزهای سخت را در مقابل نیروهای تکفیری و تروریستی می‌گذراندیم. باکسانی مواجه می‌شدیم که دیگران حتی از دیدن تصویرشان وحشت می‌کنند و می‌دیدیم که چطور هم‌زمان و دوستان عزیزمان یکی‌یکی پرپر می‌شوند و همه به‌خوبی می‌دانستیم روزی هم نوبت ما خواهد رسید. محمدجواد هم مانند خیلی از رزمندگانی که آمده بودند عاشق شهادت بود و اصلاً به جستجوی شهادت تا به اینجا آمده بود. دعای قنوتش شهادت بود و فقط همین یک آرزو را در دنیا داشت. روح‌الله کافی‌زاده از دوستان صمیمی محمدجواد در عملیاتی به شهادت رسیده بود و حالا این محمدجواد بود که باید وسایل روح‌الله را به شهرشان بازمی‌گرداند و به خانواده صمیمی‌ترین دوستش تسلیت می‌گفت. می‌توانست درک کند که در زمان دفاع مقدس چقدر برای کسانی که دوستان‌شان شهید می‌شدند سخت بوده که خبر شهادت ببرند. حالا همه‌چیز را لمس می‌کرد و لحظه‌به‌لحظه خودش را به‌جای آنان می‌گذاشت .💠خاطره ای از همسر رفتن دوباره محمدجواد در خانه شروع شد. همه می‌دانستیم که هیچ تضمینی به بازگشت محمدجواد نیست، اما خود محمدجواد هوایی بود و می‌خواست دوباره به جنگ بازگردد و باکی از اینکه برنگردد نداشت. محمدجواد تک پسر بود و اگر می‌خواست می‌توانست نرود، اما او بی‌تاب رفتن بود. من که از رفتن او کاملاً راضی بودم، اما نمی‌خواست به‌جز من، به کس دیگری بگوید که می‌خواهد سوریه برود، ولی به اصرار من به دنبال کسب اجازه از پدر و مادرش رفت. وقتی می‌خواست راهی شود حس عجیبی داشت و مطمئن بود که سالم برنمی‌گردد؛ من هم همان حس را داشته و حالم شبیه حال دفعات قبل نبود. یک‌شب گفت «بیا بشین باهم حرف بزنیم.» دلم لرزید و گفتم «می‌خواهی مأموریت بروی؟ و حتماً می‌خواهی سوریه بروی؟» خندید و گفت «آفرین عزیزم.» گفتم «من هم که نمی‌توانم و نمی‌خواهم مانع رفتنت شوم.» که در جواب گفت «به تو افتخار می‌کنم.» زینب که بیشتر به پدرش وابسته بود بی‌قراری می‌کرد و محمدجواد دائم دختر کوچک‌مان را می‌بوسید. قبل از رفتن زینب از پدر قول گرفت که موقع برگشت عروسکی برایش بیاورد. همه از بازگشت محمدجواد در دل غصه‌دار بودیم، اما هیچ‌کس چون من دل‌نگران این رفتن نبود. خاطرات خوب زندگی مشترک‌مان و مهربانی‌های محمدجواد را که به یاد می‌آوردم اشک در چشمانش می‌نشست، اما می‌دانستم که همسرم عاشق شهادت است و نمی‌خواستم او را از رسیدن به آرزویش محروم کنم. روزها به‌سرعت می‌گذشت و کم‌کم باید از عزیزترین‌مان دل می‌کندیم. محمدجواد خوشحال به نظر می‌رسید و به بقیه می‌گفت «از همین حالا مرا شهید محمدجواد قربانی صدا بزنید.» برای اعزام آماده بود و حس می‌کرد که بالاخره به آرزویش دارد می‌رسد. یک روز در قطعه شهدا اشاره به قبری کرد و گفت «اینجا قبر من است و من بیست و سومین شهید حاجی‌آباد می‌شوم.» اعزامش مرتب عقب می‌افتاد. بالاخره ۱۹ مهر ۹۴ اعزام شد. لحظه وداع سخت بود. آشوبی در دل داشتم. زمان خداحافظی برایم لحظه جان کندن بود. محمدجواد، زینب، عزیز دردانه‌اش را بوسید و بعد حسین را در آغوش گرفت، حسینی که هنوز نمی‌توانست درک کند پدرش دارد برای چه می‌رود. آخرین باری که از سوریه با من تماس گرفت با لحن خاصی گفت «دلم خیلی برای بچه‌ها بخصوص زینب تنگ‌شده؛ دوست دارم آنها را ببینم.» من آرامش کرده و گفتم «چند روز دیگر برمی‌گردی و ان‌شاءلله بچه‌ها را می‌بینی.» بعد از اینکه تلفن را قطع کردم توی حیاط رفتم؛ دستانم را رو به آسمان بلند کرده و گفتم «خدایا اگر قرار بر شهید شدن است، فقط یک‌بار دیگر بچه‌ها را ببیند و این آرزوبه‌دلش نماند!»  محمدجواد بااینکه می‌دانست شاید هرگز برگشتی نداشته باشد، کاملاً آماده بود و همراه دوستش موسی جمشیدیان در عملیات شرکت کرد. قبل از عملیات نماز می‌خواند و دوباره محمدجواد از خدا شهادت می‌طلبد. «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
*از من دِل بِکَن*🥀 *شهید محمد جواد قربانی*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۶۲ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: حاجی آباد شاهین شهر محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← آخرین باری که از سوریه تماس گرفت📞گفت دلم برای حسین و زینب تنگ شده🥀خصوصا زینب💞 بعد از قطع تلفن دستانم را رو به آسمان بلند کردم و گفتم: خدایا اگر قرار است شهید شود🕊️فقط یک بار دیگر بچه ها را ببینه و این آرزو به دلش نماند!🥀مدتی بعد محمدجواد بر اثر اصابت موشک💥و ترکش آن مجروح شد🥀او را به بیمارستان تهران آوردند حالم بد شد اصلا حالش خوب نبود🥀یک هفته بعد مرخص شد و به خانه آمد و بچه هایش را دید💞 آن شب فقط با اضطراب به من نگاه می کرد🥀من هم در نگاهم اضطراب بود حس بدی داشتم🥀نگاه آخر بود!🥀یکدفعه حالش بد شد🥀شروع کرد به خون استفراغ کردن🥀حال من هم بد شد🥀هردو با هم به بیمارستان رفتیم🥀توی بیمارستان صدای جواد را می شنیدم که صدایم می زد‼️دستگاه اکسیژن به من وصل بود. حس می کردم روح جواد بالای سرم است🥀می‌خواست برای رفتن از من اجازه بگیرد💫 به من می گفت: از من دل بکن.‼️نگاهی به بالای سرم کردم و گفتم: تمومش کن، دارم جون می دم!🥀من راضی هستم!🥀بعد به پدرم گفتم: مرا از اینجا ببر🥀صبح زود پدرم آمد و گفت: محمد جواد شهید شده!*🕊️🕋 *شهید محمد جواد قربانی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙کلام شهیدمحمد جواد قربانی🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽☀️خورشید ویرانه 🌸با هنروری زینب قربانی فرزند😔🌷🌷🌷 🌹 🍃حسن ختام🍃 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﻧَﺪﺍﺭﻡ ﺑِﺒَﺮَﻡ "ﻣَﺤﻀَـــــﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ" ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﺳـَﺮےٖ ﻫَﺴﺖ، ﻓـَﺪﺍٰےِ ﺳـَﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ" ﺍَﺯ ڪﻮﺩَکے ﺍَﻡ ﯾﺎٰﺩ ﮔِﺮِﻓﺘـَــﻢ ﮐِﮧ ﺑِﮕـﻮﯾَﻢ: "ﻣـﺎٰﺩَﺭ ﭘِـﺪَﺭَﻡ"ﻧَـﺬﺭِ ﭘِـﺪَﺭ ﻣﺎٰﺩَﺭ" ﺍَﺭﺑـﺎٰﺏ «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴سلام محرم✋ 🏴سلام مابه محرم،به غصه وغم مهدی😭 🏴به چشم کاسه خون وبه شال ماتم مهدی😭 🏴سلام مابه محرم،به شور وحال وعیانش 😭 🏴سلام ما به حسین ،وبه اشک سینه زنانش😭 🏴عرض تسلیت پیشاپیش فرارسیدن ماه عزای حسینی خدمت شما سروران وبزرگواران کانال محفل شهدا و😭🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✍_ محمود موقع انقلاب شاگرد ما بود ولی حالا استاد ما شد ، او به فیض شهادت رسید ولی ما هنوز ماندیم.» مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ( دام ظلّه العالی) ....🌷🕊 💫💫💫💫 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ❤اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ❤ 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✋السلام علی الحسین 🌹وعلی علی ابن الحسین 🌹وعلی اولاد الحسین 🌹وعلی اصحاب الحسین «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
خورشید عالم تاب من سلام☀️ حتی اگر در پس ابرهای غیبت پنهان باشی⛅️ باز هم صبحی که شروعش با توست خورشیدش دیگر اضافیست❤️ آقای من سلام✋ صبحتان بخیر☀️ 🏴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
کانال کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۴_۱۹_۲۲_۱۰_۴۲_۲۲۸.mp3
1.59M
هر روز با امام زمان عج عهد ببندیم🌱 💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای استاد فرهمند # دعای عهد امروز به نیابت از 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✨﷽✨ ✨🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿✨💛 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
💠 زندگی نامه وخصوصیات اخلاقی معلم شهید رستم سواری💠 معلم شهید رستم سواری فرزند ستارآقا در روز ششم اردیبهشت ماه سال 1340 در روستای بلغاب قلعه تل شهرستان باغملک دیده به جهان گشود و در همان زادگاهش رشد کرد. کودکی اش را در همان روستای بلغاب قلعه تل سپری کرد و مانند دیگر کودکان سرزمینش به مدرسه رفت تا علم و دانش بیاموزد. وی دوران ابتدایی را در روستای خودش به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به شهرستان ایذه مهاجرت کرد و فعالیت ‌های انقلابی ‌اش نیز در همین شهر شکل گرفت. دوران تحصیل او همراه با کار و پخش اعلامیه‌های امام خمینی(ره) بود، با همکاری همکلاسی‌هایش روی دیوار با رنگ سبز عکس امام(ره) را برای اولین بار در روستا حک کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1361 در دانشگاه تربیت معلم حضرت رسول اکرم(ص) اهواز پذیرفته شد و تحصیلات خود را تا دریافت مدرک کاردانی ادامه داد سپس به استخدام آموزش و پرورش درآمد پس از پایان تحصیل به عنوان مربی قرآن در مدارس قلعه تل مشغول به کار شد، او از طرف اداره آموزش و پروش، مدرس قرآن همکاران خود نیز شد. با شروع جنگ تحمیلی، ادامه تحصیل و تدریس را رها کرد زیرا همیشه برایش حفظ نظام اسلامی ارجح‌تر از هرکاری بود. او علاقه زیادی به امام خمینی(ره) داشت و همیشه می‌گفت «جان من فدای امام(ره)»؛ او آگاهانه راه دفاع از اسلام و مبارزه علیه یزیدیان و ادامه راه امام حسین(ع) را انتخاب کرد. 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 😔😥🌷 پس از اعزام به میدان نبرد حق علیه باطل و رفتن به جبهه در تاریخ 22 بهمن ماه سال 1364 در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید و بال در بال ملائک به آسمان پر کشید. پس از شهادت پیکر پاک شهید رستم سواری به شهرستان باغملک انتقال یافت و با حضور مردم استان خوزستان، خانواده های شهدا، ایثارگران و جمعی از جوانان و نوجوانان تشییع شد و در زادگاهش آرام گرفت. شهید رستم سواری در سن 24 سالگی در منطقه عملیاتی فاو شهد شیرین شهادت را نوشید و تربت پاکش در گلزار شهدای روستای بلغاب شهر قلعه تل باغملک زیارتگاه عاشقان و دلسوختگان است. 🌹 🖤شادی روحشان صلوات🖤 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀وصیت نامه معلم شهید رستم سواری🌷🌷🌷 به نام خداوند بخشنده مهربان و به نام خداوند در هم کوبنده کاخ ظلم و ستم و با درود و سلام به امام زمان (عج) و امام امت و امت شهید پرور ایران. خداوند را شکر می‌کنم که سعادتی به بنده داده که مرا به سوی خودش سوق داد اما انگیزه‌ای که باعث شد بنده به جبهه حق علیه کفر بیایم، دفاع از اسلام و مسلمین و همه آزادگان مظلوم بود و آمدم تا در این سرزمین مقدس خود را آرایش به اخلاق الله کنم چرا که سازندگی فقط در جبهه اسلام است. من همیشه این حسرت در وجودم بود که در پشت جبهه، آن معنویت و آن حالت روحانی را نمی‌شود به درستی کسب کرد لذا به خاطر فداکاری و پاک شدن درونم به جبهه آمدم تا از اسلام دفاع می‌کنم. آری اسلام همیشه با باطل درگیر بوده و لحظه‌ای از این قاعده جدا نبود و در این زمان که تمام کفر علیه اسلام قد علم کردند، وظیفه ماست که از دین خدا و دین حق و آزادی با تمام وجود دفاع کنیم. جبهه را خالی نکنید و همیشه به این فکر باشید که پرچم اسلام در اقصی نقاط عالم به اهتزاز درآید. در آخر از همه عزیزانی که زحمت تعلیم و تربیت مرا کشیده‌اند تشکر و از همه دوستان و فامیل و آشنایان تقاضا دارم اگر شما را ناراحت کردم، مرا به بزرگی خودتان ببخشید. 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀فرازی از وصیت نامه 😔🌷🌷🌷 🕊 🍃حسن ختام🍃 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
«لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷_روضه خوانی کنار مزار شهید مدافع حرم در وادی السلام... «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴خیز وجامه نیلی کن روز گار ماتم شد🥀 🏴دور عاشقان آمد،نوبت محرم شد🥀 🏴پای خون دل واکن دست موج پیدا کن🥀 🏴رو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شد🥀 🏴یا ابا عبدالله الحسین(ع)مظلوم😭🏴🏴🏴🏴 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══