eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
روحانی 🌷🌷 در سال 1350در خانواده ای متدین و مومن در شهر شیراز دیده به جهان گشود و دوران ابتدایی و راهنمایی را به خوبی به پایان رسانید و پس از آن راهی حوزه علمیه ابوصالح شیراز جهت فراگیری علوم دینی و فلسقی شد.🌹 وی با شروع جنگ هشت ساله عازم جبهه های جنگ شد و در تاریخ۱۳۶۵/۶/۴ در عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی شلمچه با اصابت ترکش به بدن و صورت به درجه رفیع شهادت نائل شد. 💠مصاحبه با برادر روحانی »🌷💠 برادر روحانی شهید طی گفت و گویی سخنانی را پیرامون شخصیت و رفتار برادر شهید خودش اظهار داشت و گفت: در آن دوران حضرت آیت الله نجابت در شیراز در ماه مبارک رمضان جلسات سخنرانی می گذاشتند من باب تفسیر دعای سحر میگذاشتند که محمد علی در این جلسات با علاقه شرکت می کردند و با توجه به امکانات بسیار کم آن دوران ضبط صوتی با خود می برند و سخنرانی ها را ضبط می کردند و همچنین یادداشت برداری می کرند و این متون را بصورت جزوه ایی جمع آوری کرد که هم اکنون در حوزه علمیه ابوصالح انتشار پیدا کرد. وی ادامه داد: حضرت آیت الله نجابت محمدعلی را بسیار دوست می داشت و تا محمد علی در جلسه سخنرانی حضور پیدا نمی کرد سخنرانی و کلاس را شروع نمی کردند. وی گفت: محمد علی به کلاس های آیت الله نجابت بسیار علاقه داشت و در موقع سخنرانی به هرشکلی که شده خود را به کلاس سخنرانی می رساند و با علاقه خاصی جلسات را پیش می برد. «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🥀مختصری از وصیت نامه : ««بدان که اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به سمت حق تعالی تفکرات تفکر در این مقام عبارت است از اینکه انسان لااقل در هر شب روز مقداری ولو کم فکر کند در اینکه ما در اینجا مسافریم و چند روزی دیگر اینجا هستیم باید به فکر خود بود که در آنجا غیر از عمل صالح و معرفت الله و آن زمانهایی که در اینجا در فکر و ذکر خدابوده ایم دیگر همه و همه فانی و لغو و عبث بوده.»» بدانکه اول شرط مجاهده با نفس و حرکت بجانب حق تعالی تفکر است و تفکر در این مقام عبارتست از اینکه انسان لااقل در هر شب و روز مقداری ولوکم فکر کند در اینکه ما در اینجا مسافریم و چند روزی دیگر اینجا هستیم یا به فکر خود بود که در آنجا غیرعمل صالح و معرفه الله و آن فرمان هایی که در اینجا در ذکر خدا و یاد خدا بودیم دیگر همه و همه فانی و عبث بوده و تفکر کنیم که از این دنیا حتی یک گفتن هم نمی توان برد و ننه و بابا و خواهر و برادر و زن و بچه اینجا همه تا پای گور بیشتر نمی توانند بیایند و با تفکر خودت بایستی که کارت را راست بیک طرفه العینی عمرت می گذرد و یک دفعه چشمت را باز میکنی و از خواب خرگوشی بیدار می شوی که میبینی کار از کار گذشته و دیگر هیچ کار نمی توانی بکنی و روز تخابن فرا رسیده. خب بدبخت نو که در خواب غفلت هستی و هرچه می شنوی پشت گوش می اندازی و کمی تکان نمی خوری دلت قصی شده و در آن اثر نمی گذارد.خب این دنیا که تمام شد چه می خواهی بکنی کمی تفکر کن که آخر مرگ تو را فرا میگیرد و تو در خواب خرگوشی فرو رفتن و آماده نمی شوی لایه می خواهی در سراشیبی مرگ قراربگیری،متوجه و بیدار می شوی که جوابت کلا و ای بدبخت تفکر کن که تو برای چیز دیگر در اینجا آمدی برای زر و زیور و شهوات و غیره نیامدی؛آمدی اینجا که معرفتت بیشتر شود آمدی اینجا که توشه ای برای آنجا ببری و باید این حدیث تفکر کنی که علی(ع) فرمودند:«رحمه الله امرا علم من این و فی این و الی این» خدا رحمت کند مردی را که بداند از کجا آمده و در کجا زندگی می کند و به کجا می رود و بدانکه اینجا فان است و آنجا بقا است. 🕊 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖══
خـوشاآنان ڪه درميـدان و محـراب نماز عاشقـي خواندند و رفتند. "سالروزشهادت شهیدمدافع حرم حجه الاسلام شهبد فرهاد طالبی 🌹یاد همه شهدا گرامی «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
•♥️🍃•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌*• خواندن شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که چشماش مجروح شد. کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک .. باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد. پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می خواندم... اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟ گفتم: روزعاشورا... گفت: دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم... ظهر که شد، گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد... بعد هم گفت: برایم سوره ی بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)... شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد.. گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد... هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه... گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز گفت: پس خداحافظ قرآن رو گذاشتم روی میز برگشتم انگار سالها بود که جون داده... 🕊️ سلامتی‌امام‌زمان «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
: امیدوارم حضورم در سوریه مرا به امام زمان(عج) نزدیک ڪند... خیلی اهل نصیحت و توصیه نیستم چون خودم بیشتر از همه به آن نیاز دارم، فقط جهت یاد آوری: ۱. نماز ڪه انسان را از فحشا و منڪر دور مے ڪند ۲. روزه ڪه سپر آتش است ۳. یادآورے مرگ ۴. جهاد با نفس ۵. ولایت مدارے و گوش به فرمان رهبر بودن ۶. دعا براے سلامتے و فرج آقا ۷. طلب شهادت... 🌷 💫💫💫 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 🔅 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ... 🌱سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت، آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛ 🌿آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی، هرگز بی تابمان نکند. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🥀خوش آن صبحی که با یاد شما آغاز می‌گرددخوشبخت آن دلی که لبریز از هوای شماست خرم آن چشمی که اشکبارِ فراق شماست چه سربلندند منتظران امیدوار که عمری در انتظار رویت خورشید، در قلب‌ها بذر مهر شما را کاشته‌اند بیچاره آن که دری غیر از سرای مهر شما را کوبید... «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
کانال کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۴_۱۹_۲۲_۱۰_۴۲_۲۲۸.mp3
1.59M
هر روز با امام زمان عج عهد ببندیم🌱 💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای استاد فرهمند دعای عهد امروز به نیابت از 🌷🌷🌷 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷شهید مدافع حرم محمد پورهنگ🌷 : محمد پورهنگ : رجب : 1356/6/16 (شهر ری) : 1395/6/31 (مسمومیت لازقیه/شهادت تهران) : متاهل و صاحب دو دختر دوقلو به نام های فاطمه و ریحانه : سرباز بی بی زینب(س) : درسوریه یک نفر در آب ایشان سمّ میریزند و ایشان مجروح شده وبه بیمارستان بقیه الله تهران انتقال پیدا میکنن که پس از مدتی مانند مولایشان امام رضا(ع) و امام حسن(ع)به شهادت میرسند : ۳۹ ساله : انجام کار فرهنگی و جهاد و امام زمان (عج) «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
روحانی شهید محمد پورهنگ، آزادمردی که در خانواده‌ای با یک شهید و آزاده تربیت شده بود در ۱۶ شهریور ۱۳۵۶ در شهرری دیده به جهان گشود و پس از تحصیلات مقدماتی و متوسطه وارد حوزه علمیه شهرری شد و سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. روحانی محله شهرک شهید بروجردی و نماینده ولی فقیه در قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء سپاه بود. شهید پورهنگ که دل در گرو انقلاب اسلامی و آرمانهای آن داشت در مسیر دفاع از حرم اهل بیت(ع) وارد سوریه و پس از ۱۳ ماه حضور در این کشور مجروح شد و برای ادامه درمان به تهران بازگشت و ۳۱ شهریور در بیمارستان بقیه‌اللّه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر این شهید گرانقدر هشتم مهرماه پس از تشییع، طواف بر مضجع شریف حضرت عبدالعظیم(ع) و اقامه نماز در حرم برای تدفین به قطعه ۴۰ بهشت زهرا(س) منتقل شد «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷سبک زندگی شهید از زبان همسرشان🌷 ✨تقسیم کار کرده بودیم. کارهای منزل با من بود و خرید خانه با ایشان. آماده کردن منزل برای مهمانی را من به عهده گرفته بودم و تمیز کردن خانه پس از مهمانی وظیفه ایشان بود. گاهی وقتی مهمان آشنایی داشتیم که می خواست مثلا در شستن ظرف ها کمک کند، من با اصرار نمی گذاشتم و می گفتم این وظیفه محمد آقاست. ایشان هم سر می رسید و با خنده می گفت: منزل خودتان است. اجازه بده مهمان ها راحت باشند و به کارشان برسند. ✨جمعه ها روز تعطیلی ما و فعالیت ایشان بود. از درست کردن غذا و سالاد تا گردگیری و جارو زدن منزل را خودشان انجام می دادند🌹🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند کوتاه از 🌷🌷🌷 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷یک یک 🍃خدا جبران کننده است🌹 🌷🌷🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فرازی از وصیت نامه:📝 🌼 *«فاطمه خانم و ریحانه خانم بابا! بدانید که شما دو گل، عشق من هستید. شما را به اندازۀ تمام ستارگان دوست دارم. اگر شما را تنها گذاشتم برای این بود که فدای راه علی(ع) شوم. کودکانی مثل شما به دست کثیف‌ترین و خبیث‌ترین حیوانات انسان‌نما قطعه‌قطعه می‌شوند و به خدا من تحمل آن را ندارم».* 🌼 🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷🌷🥀💔😔 ✨❤🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
خواست سر به سر حاجی بگذارد ! اما از دهانش پرید که تو بالاخره از طریق همین چشم‌هایت شهید میشوی ! چشم‌های حاجـی درخشید ! پرسید ، چرا؟ و در نگاهش چنان انتظاری بود که او دلش نیامد، بگوید من نماز میخوانم ، دعا میکنم کہ تو بمانـی ، شہید نشوی ! آه کشید ، گفت: چون خدا به این چشم‌ها هم جمال داده هم کمال ! این چشم‌ها در راه خدا بیداری زیاد کشیده ، اشک هم زیاد ریخته ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
شبتون شهدایی💫💫 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 🤚 چہ دلنشین است صبح را با نام شما آغاز ڪردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز ڪردن... چہ روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشناے حضورتان دل بہ دریا زدن و در سایہ سار لبخند زیبایتان امید یافتن... شڪر خدا ڪہ در پناه شمائیم «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
کانال کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۴_۱۹_۲۲_۱۰_۴۲_۲۲۸.mp3
1.59M
هر روز با امام زمان عج عهد ببندیم🌱 💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای استاد فرهمند دعای عهد امروز به نیابت از 🌷🌷🌷 🌱نشرمیدهم به عشق صاحب الزمان🙏 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷شهید مدافع حرم سجاد عفتی🌷 : سجاد عفتی : صادق (جانباز دفاع مقدس) : 1364/5/30 (قزوین/آبیک) : 1394/9/29 (سوریه/خان طومان) : متاهل و صاحب یک دختر بنام سنا : سرباز بی بی زینب(س) : یکشنبه بود ۲۹ آذر ۹۴ بین منطقه خالدیه و خان طومان درگیری ما با النصره شدید شد بود تک تیراندازشون مشرف بود بهمون گرامون هم گرفته بودن داشتن با خمپاره میزدنمون. هرکی یه گوشه پناه گرفته بود. سجاد عین خیالش نبود خیلی شجاع بود داش مشتی و بامرام..... قبل از تیر خوردنش میگفت حاجی دعا کن شهید شم ، میگه برگشتم بهش گفتم اگه قسمتمون باشه شهید میشیم ، به چند دقیقه هم نرسید که تیر بهش اصابت کرد ، بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون  که دیگه خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت ، بلندم کن رو زانوهام بشینم ،  میگه برگشتم بهش گفتم واسه چی خون زیادی ازت رفته ، که  آقا سجاد گفت اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم. : 30سال : حضرت زینب(س) «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
💠زندگی 💠 سجاد عفتی 30 تیر سال 1364 به دنیا آمد. پدرش در دو مرحله در جبهه جانباز شد. یکی به دست منافقین در درگیری‌ چالوس در سال 60 و یکی عملیات محرم. سجاد از همان زمان وقتی پنج سال داشت عاشق چیزهای جنگی بود. اسباب بازی‌هایش بیشتر اسلحه بود. حدود سه سالی که در اطراف شهر رشت زندگی می‌کردند، سجاد برای بازی به باغ می‌رفت دو تکه چوب بر می‌داشت با آنها تفنگ درست می‌کرد. و همین روحیه را داشت تا اینکه بزرگ شد. سجاد کلاس پنجم بود که در شهریار ساکن شدند. آن زمان هنوز مسجدی ساخته نشده بود. یک کانتینر بود که بچه‌ها در آنجا نماز می‌خواندند و جمع می‌شدند، کلاس‌های قرآن و ورزش می‌گذاشتند تا اینکه کم‌کم به لطف حاج‌آقا بهرامی مسجد تأسیس شد. و بچه‌های شهرک مثل شهید آژند و جانباز امیرحسین حاج نصیری که به‌تازگی جانباز شدند کنار هم جمع شدند. این بچه‌ها از همان دوران باهم جوانی و نوجوانی‌شان را گذراندند. بچه درس‌خوانی بود، بدون تجدیدی قبول می‌شد. با این که بیشتر اوقات در بسیج بود، اما نمرات خوبی می‌گرفت. درسش را در همان مدرسه می‌گرفت چون در خانه وقت درس خواندن نداشت. بیشتر وقتش در بسیج بود. در کانتینرهایی که پایگاه بچه‌ها بود کلاس قرآن دایر می‌کردند. شیطانی‌های سجاد شیرین بود. مثل تنها دخترش که عین پدرش است. شیطان و شر به معنایی که در ذهن عموم است نه، ولی برای ضد انقلاب و اشرار می‌توانم بگویم عیناً شر بود، یعنی از هیچ چیزی نمی‌ترسید. سجاد یک بار تصادف کرد. یک بار در باشگاه کشتی رقیبش به او چاقو زد. تا سال 82 که راه کربلا باز شد و سجاد به همراه چندتن از دوستانش برای زیارت به عراق رفتند. عاشورای همان سال بمب‌گذاری شد و سجاد در کربلا بود همه نگران سجاد بودند. روزهای بسیاری بدی برای خانواده بود، نه تلفن، نه هیچ راه ارتباطی دیگری. سال 89 یا 90 یک دوره‌ای دانشگاه اصفهان رفت. مدیریت بازرگانی دوباره انصراف داد و رشته حسابداری دانشگاه تنکابن رفت. گفت مسیر اصفهان دور است. دوباره آزمون داد و تنکابن قبول شد. چند ترمی درس خواند، بعد هم ازدواج کرد. بعد از سال 82  چندبار دیگر به عراق رفت. دو مرحله برای جنگ با داعش و یک بار برای رفتن به سوریه. 8 آذر ماه سال 94 بود که خیلی تلاش کرد به سوریه برود و توانست از راه لبنان وارد سوریه شود. همسر شهید: من و سجاد دخترخاله پسرخاله بودیم. سجاد از نظر ادب، نزاکت و وقار بی‌نظیر بود. روحیه پهلوانی داشت و کشتی‌گیر بود. به خاطر صفات پسندیده‌اش قبول کردم با او ازدواج کنم. سال 86 عقد کردیم. نزدیک عروسی‌مان بود. دو سال بعد سال 88 سوم مرداد شب ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) مراسم عروسی‌مان بود از اغتشاشات که تعریف می‌کرد همه می‌گفتند کمتر برو. قبول می‌کرد، ولی وقتی برمی‌گشت زیر چشمم ورم کرده بود. به این حرف‌ها گوش نمی‌داد، واقعاً یک دل نترسی داشت. تا 9 دی سجاد و دوستانش وسط معرکه بودند. بلافاصله یک هفته بعد از ازدواج در سپاه استخدام شد. حاصل ازدواج‌مان «سنا» است. 19اردیبهشت سال 1390. شب خانه خاله‌ام بودیم. فردا صبح با خاله‌ام و خود سجاد رفتیم بیمارستان. آزمایش‌ها را انجام دادیم گفتند: باید برای زایمان سریع بستری شود. سجاد یک شور و شوق خاصی داشت. سه نفری رفتیم بیمارستان. پشت در اتاق عمل سجاد و خاله‌ام منتظر بودیم و دعا می‌خواندند. اذان ظهر بوده و خاله‌ام در حال دعا خواندن که سجاد او را بغل می‌کند و می‌گوید‌: مامان بچه‌ام به دنیا آمد. قرار شد آن شب را خاله‌ام پیش من بماند. سجاد مدام به بهانه‌های مختلف تماس می‌گرفت. اینکه بچه شبیه کیه؟ چه جوریه؟ از لحاظ اخلاقی تفاهم زیادی داشتیم. همیشه به من احترام می‌گذاشت و نظر نهایی را از من می‌خواست. فقط گاهی به خواسته‌های سنا زیاد توجه می‌کرد که مخالفت می‌کردم. چون می‌خواستم دخترم قوی و محکم بزرگ شود. سجاد همیشه با خانواده بود. اولین فرصت را پیدا می‌کرد می‌آمد و بیرون می‌رفتیم. زیارت مزار شهدای گمنام زیاد می‌رفتیم. همیشه در صحبت‌هایش می‌گفت: خوش به حال پدرم که زمان جنگ بوده. چقدر خوب می‌شود فرصتی پیش بیاید ما هم برویم. بعد که موضوع عراق و داعش پیش آمد مدام در تلاش بود که به هر نحوی اعزام شود. «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══