دیدنعݪےاکبر
دویدتوخیمہپیشِ
امامحسین؏
گفت :بابا !
میشہمناولیننفر
ازبنیهاشمباشمکهبه
میدونجنگمیره ؟
حسینفرمود :
بلهعلیجانم !
برو . .
عݪےاکبررفت
توخیمهتاحاضربشه
برهمیدونجنگ
یکیموهاشوشونہ
میکنه
یکیزرهتنشمیکنه
یدفعهدیدنلیلااومد
گفت :
علیجان !
یِباردیگهجلومنِمادرراهبرو
قدوبالاتروببینم😭💔
لیلاعلیرودرآغوش
گرفتوگفت :برو
عزیزم !بروپسرم
علیخواستبرهکهحسینگفت :
علیجانم !
یِباردیگهبیادرآغوشم
حسینعلیروبوسید
علیروبوییدووداعکرد😭!!
خیلیسخته !
جوونمثلِدستهگل
برهوجلوچشماتارباارباشه
اکبررفتبهمیدان
ورجزخوانیکرد
همهیاصحابیزید
مخصوصااونپیرمرداگفتن :
اینپیامبره؟
آرهخودهپیامبره
همصورتش،همقدوبالاشوهماخلاقش🖤′
همهباهمزمزمہمیکردن
کهپیامبراومده
علےگفت :
منپسرِحسیننوهۍ
رسولخدام !
مننوهیِعݪے،شیرخدام
تااسممولااومدنامردا
حملھکردن
علیوسطِمیدان
گردوغبارراهانداختہبود
همهیاونبیشرف
هاروبهدركواصلکرد
حسینوزینبزیرِ
لبوانیکادمیخوندن
یدفعھحسیندیدعلیاومده
پیشش . .
#محرم
علیگفت :
باباحسینـم
تشنگۍامونمروبریده
یکمآبنداری ؟!
حسینفرمود :
علۍجـانم
بهواللھقسم
دهانمنازدهانتوخشکترهبابا😭🖤!!
واعیازآنروزی
کہفرزنـد
ازپدردرخواست
کنھوپدرنتونھدرخواستشرو
انجامبده💔😭!!
امانازشرمندگۍ
علیبرگشتبھمیدان
حسینمحوِتماشابود
کهیکدفعهدید
باعموآهنین
کوبیدندرفرقِعلی💔😭′
یافاطمہالزهرا
خونازسرِعلیجارۍشدو
ریخترویِچشماناسب . .
#امام_حسین
اسبرفتتودلِدشمن
دشمنانباخندهفریاد
کشیدند
خودشاومد💔. .
دیگههرکیباهرچیدر
دستشداشت
بهعلۍزد
یکیباشمشیر
یکیبانیزه
یکیباسنگ💔😭!!
یاحسین😭💔!!
علیارباارباشد
حسینخواستبره
سمتِعلیکهبرشگردونه
بهخیمہ . .
حسیننمیتونه
روپاهاشوایسته
هعیباصورتمیخورهزمین
دیدنحسینرویزانوهاش
دارهمیرهسمتِعلی😭😭😭′#محرم