۲۹ تیر ۱۴۰۲
یادم آید روز دیرین کودکی شاداب بودم هر زمان خوابم می آمد روز دوش گرمِ اکبر خواب بودم
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دست های مهربانِ مهربان بابا به روی سرم بود ُ به قول عمه زینب قد و بالا و حجابم مثل زهرا مادرم بود
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
زلف هایم را کشید ُ آن چنان زد که از آن پس چشم هایم خوب چیزی را ندید ُ گوش من سنگین شد و رنگم پرید ُ😭
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲