💠 تفاوت تبلیغ در دوران حاکمیت اسلام و غیر حاکمیت اسلام
🔺#تبليغ در دورانى كه حاكميّت اسلام نيست، يك تفاوت اساسى با تبليغ در دوران حاكميت اسلام دارد.
▫️در #دوران_حاكميت_اسلام، تبليغ هر بخشى از دين، مىتواند درست در جاى خود واقع شود؛ يعنى بيان يك بخش از مجموعهاى كه براى اداره زندگى مردم لازم است.
▫️در حالى كه وقتى حاكميت اسلام وجود ندارد، اين طور نيست؛ بخشها از هم جداست، به هم بىارتباط است و همه مجموعه، كامل نيست.
🔺فرضاً اگر كسى درباره #احكام_فقهى در دوره حاكميت اسلام كار مىكند، آن احكام را دوگونه مىتواند مورد مطالعه و ملاحظه قرار دهد:
1️⃣ يك طور احكام فقهى مربوط به #اداره_يك_فرد، منهاى اين كه اين فرد در كجاى عالم زندگى مىكند.
2️⃣ يكوقت هم انسان همين حكم فقهى را به عنوان بخشى كوچك يا بزرگ از #چگونگى_اداره_يك_جامعه بررسى مىكند.
🔺اينها باهم متفاوت است. حتى در #استنباط_حكم فقهى هم تفاوتهايى به وجود مىآيد؛ حتّى در مسئله #طهارت و #نجاست؛ حتّى در #مسائل_شخصى.
1️⃣ يكوقت به عنوان #جزئى_از_مجموعه ادارهكننده فرد و جامعه در حاكميت اسلام مطرح مىشود؛
2️⃣ يكوقت هم نه، #مجرّد_از_مجموعه_اسلام و فقط به عنوان يك حكم كه براى يك فرد مطرح است، مىباشد.
🔺اىكاش فضلاى روشنبين بنشينند، تفاصيل اين تفاوتها را براى پژوهشگران خودِ حوزههاى علميه تشريح كنند.
🔺مسئله #اخلاق نيز همين طور است. مثلاً راجع به #گذشت و #صبر حرف مىزنيم.
1️⃣ يكوقت يك #مسئله_شخصىِ_محض است و به عنوان اخلاق اسلامى و يك دستور اخلاقى و روحىِ صرفاً فردى، يك #ارزش مطرح مىشود: در مقابل مصائب صبر كنيم. اين، يك طور است.
2️⃣ يكوقت هم صبر #در_سطح_جامعه اى كه با انواع مشكلات و فشارها و موانع و عوائق در كار و راه خود مواجه است، مطرح مىشود: بايد افراد در قبال اين موانع و اين شدايد، صبر بورزند.
🔺در اينجا، صبر يك طور ديگر مطرح مىشود. #حقيقت_صبر يك چيز است؛ #چگونگى_طرح_قضيه مهمّ است.
▫️#اساس_فرق بين دوگونه تبليغ كه عرض كرديم، اين است كه در دوران حاكميت اسلام، دين عبارت از: #مجموعه_مسائل_زندگى است كه #سياست هم جزو آن است، #اداره_حكومت هم جزو آن است، #مسائل_ارتباطات_خارجى و موضعگيريهاى مسلمانان در مقابل جناحهاى مختلف دنيا هم جزو آن است، مسائل #اقتصادى هم جزو همين مجموعه است، #ارتباط_اشخاص با يكديگر و رعايت #اخلاق در امور مختلف زندگى هم جزو آن است.
🔺#دين، يك مجموعه است كه شامل مسائل #شخصى و فردى، مسائل #اجتماعى، مسائلى كه دستهجمعى بايد انجام گيرد، مسائلى كه ولو اجتماعى است، ولى يكيك افراد مىتوانند آن را انجام دهند و مسائلى كه مربوط به سرنوشت دنيا يا سرنوشت آن كشور است، مىشود.
🔺وقتىكه مىخواهيم تبليغ كنيم، يعنى تبليغِ همه اينها. ببينيد اين تبليغ، با نوع تبليغى كه ما در گذشته قبل از #اقامه_حكومت_حق و حكومت الهى مىكرديم، چقدر متفاوت است.
آن روز كافى بود ما همين موضوعى را كه مىخواهيم تبليغ كنيم، درست بلد باشيم؛ آنگاه يك #مبلّغ_خوب مىشديم.
🔺امروز اگر #جهان، يا لااقل #جامعه_خود را درست نشناسيم، هرچه هم كه آن موضوع را خوب بلد باشيم، نمىتوانيم يك مبلّغ خوب باشيم. بايد بفهميم اين حرفى كه ما مىزنيم، به كجا ارتباط پيدا مىكند؛ چه جناحى را در سطح جهان نه در سطح كشور تقويت مىكند، چه جناحى را تضعيف مىكند. مثل يك #جبهه_نبرد.
🔺يكوقت يك نفر انسان، با دشمنى مواجه مىشود و مىخواهد از خودش دفاع كند. اين، يك طور دفاع است. يك وقت هم انسان در مجموع يك جبهه چند كيلومترى در سنگرى قرار گرفته است و مىخواهد دفاع كند.
اين دفاع، طور ديگر است. يكوقت بايد به #مصلحت جلو رفت، يكوقت هم بايد به مصلحت عقب آمد. يكوقت انسان خيال مىكند كه در حال حمله به دشمن است؛ اما ناگهان مىبيند كه به خودى تيراندازى مىكند!
📚 بيانات در ديدار با روحانيان و مبلّغان، 13/2/1376.
📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍