💠 پدیده ای به نام #محمد_منتظری/ اختلاف با شهید بهشتی
🔰 محمد شخصیتی سخت کوش و انقلابی بود. مبارزه را از همان جوانی و شروع نهضت آغاز کرد.
از جهات متعدد بررسی شخصیت او برای جوانان انقلابی امروز، لازم و ضروری است.
در ادامه اجمالا به اختلافات او با #شهید_بهشتی خواهیم پرداخت.
🔰 محمد با تاسیس #حزب_جمهوری، عضو شورای مرکزی حزب شد اما پس از مدت کوتاهی از حزب جدا شد.
دلیلش اقدامات #خودسرانه و #عدم_تبعیت او از تشکیلات حزبی بود، مثلا در سفرهای خارجی، خود را بدون هماهنگی، نماینده حزب معرفی می کرد و...
🔰 با روی کارآمدن #دولت_موقت، دو رویکرد کلان در مواجهه با آن در بین انقلابیون بوجود آمد:
1️⃣ عده ای مانند محمد معتقد بودند دولت با سپردن امور به عناصر وابسته به غرب مانند #امیر_انتظام ، #حسن_نزیه و... آگاهانه یا ناآگاهانه در حال #خیانت است لذا اقدامات متعددی در تقابل با دولت انجام میدادند.
2️⃣ از آن طرف عده ای که #شهید_بهشتی در رأسشان بود، دغدغه محوری خود را تقابل با دولت قرار نمیدادند بلکه تمرکزشان #تثبیت_نظام و رفع #بحران_های_قومی و تجزیه طلبانه بود.
🔰 محمد این مواجهه شهیدبهشتی را قبول نداشت و به شدت #نقد میکرد، تا آنجا که به #تقابل کشیده شد.
محمد معتقد بود بهشتی در #خط_امریکا و خائنی است که هیچ سابقه انقلابیگری در ضدیت با رژیم شاه ندارد.
او در نشریه خود به نام «#پیام_شهید» در مرداد 58 مینویسد:
«چگونه است که تا دیروز، #خائنینی چون دکتر #بهشتی_ها، با دستگاه حاکمه نرد عشق میباختند و با هر ضد و نقیضی از در دوستی و ارتباط و کوشش داشتند که جوانان و کادرهای این مردم مستضعف را به درس خواندن وادارند و به ترجمه کردن #هگل و امثال آن مشغول باشند...»
🔰 این انتقادات محمد همزمان با تخریب ها و شایعات ضدانقلاب علیه بهشتی بود:
خانه اشرافی و چندهزارمتری بهشتی، زیرسیگاری طلا، همسر آلمانی و... .
معروفترین توهین محمد به شهید بهشتی مطلبی بود که او در نشریه خود با عنوان «#آیت_الله_راسپوتین» منتشر کرد.
🔰 اما شهید بهشتی در مقابل همه این تهمت ها #سیاست_سکوت را در پیش گرفته بود:
➕ «ایشان[#امام_خمینی] فرموده اند در این زمینه ها[شایعات و اختلافات] مطلقا سخنی نگویید و من تا ایشان اجازه ندهد یک کلمه سخن نخواهم گفت...
به خدا سوگند که در برابر شما از طرح هرگونه جمله ای که بوی #اختلاف بدهد، احساس شرم میکنم و به همین جهت تا آنجا که ضرورت ایجاب بکند و امام و امت نخواهد، شعار من و یاران همفکرمان فقط یک شعار است، #سکوت! #سکوت! الهام بخش #وحدت!»
🔰 این اختلاف و تقابل بود تا چند هفته قبل از فاجعه #هفت_تیر و انفجار حزب جمهوری.
برخی اطرافیان بهشتی که دوست محمد هم بودند، تلاش میکردند ذهنیت محمد را نسبت به بهشتی اصلاح کنند اما محمد گوشش بدهکار نبود، تا اینکه پس از مدتی بالاخره روشنگری های دوستان جواب داد و محمد متوجه اشتباهش شد
لذا برای حلالیت طلبیدن و عذر خواهی نزد شهید بهشتی رفت.
🔰 محمد به دوستش #محسن_رفیق_دوست گفته بود: «من از ظلمی که در حق دکتر بهشتی کردم، #توبه کردم. این مرد چقدر آقا و با کرامت است.»
📍منظومه فکری رهبران انقلاب | عضو شوید📍
#محسن_رفیق_دوست نقل میکند:
امام مرا خواستند و رفتم. توضیح خواستند. پرونده مجتبی را خدمتشان دادم. امام خوب مطالعه کردند و فرمودند:
«اگر این پرونده متعلق به #احمد، پسر من بود و شما او را دستگیر می کردید، من از شما تشکر می کردم. اما چه کنم که مربوط به آقای #طالقانی است و ایشان گردن انقلاب خیلی حق دارند.»
بعد گفتند که شما بروید پسر ایشان را آزاد کنید و به هر نحو از ایشان دلجویی کنید.»
خاطرات رفیق دوست،ج1،ص81