eitaa logo
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
589 دنبال‌کننده
30 عکس
19 ویدیو
0 فایل
ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔺 دغدغه این کانال، توجه به مسأله رهبران انقلاب و خصوصا مرور رهبران انقلاب است. مراد از رهبران انقلاب، اعم از حضرت امام خمینی و شاگردان ایشان است. خصوصا شاگردان ویژه ایشان مانند: آیت الله ، شهید و شهید . البته به دیگر راهبران اجتماعی تاریخ معاصر، چه و چه ؛ چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب نیز خواهیم پرداخت. 🔺 رویکرد ما نیز بررسی تاریخ اندیشه است لذا به تبع گزاره های تاریخی مرتبط به آن و دیگر نیز مطرح خواهد شد.
💠 پدیده ای به نام / اختلاف با شهید بهشتی 🔰 محمد شخصیتی سخت کوش و انقلابی بود. مبارزه را از همان جوانی و شروع نهضت آغاز کرد. از جهات متعدد بررسی شخصیت او برای جوانان انقلابی امروز، لازم و ضروری است. در ادامه اجمالا به اختلافات او با خواهیم پرداخت. 🔰 محمد با تاسیس ، عضو شورای مرکزی حزب شد اما پس از مدت کوتاهی از حزب جدا شد. دلیلش اقدامات و او از تشکیلات حزبی بود، مثلا در سفرهای خارجی، خود را بدون هماهنگی، نماینده حزب معرفی می کرد و... 🔰 با روی کارآمدن ، دو رویکرد کلان در مواجهه با آن در بین انقلابیون بوجود آمد: 1️⃣ عده ای مانند محمد معتقد بودند دولت با سپردن امور به عناصر وابسته به غرب مانند ، و... آگاهانه یا ناآگاهانه در حال است لذا اقدامات متعددی در تقابل با دولت انجام میدادند. 2️⃣ از آن طرف عده ای که در رأسشان بود، دغدغه محوری خود را تقابل با دولت قرار نمیدادند بلکه تمرکزشان و رفع و تجزیه طلبانه بود. 🔰 محمد این مواجهه شهیدبهشتی را قبول نداشت و به شدت میکرد، تا آنجا که به کشیده شد. محمد معتقد بود بهشتی در و خائنی است که هیچ سابقه انقلابیگری در ضدیت با رژیم شاه ندارد. او در نشریه خود به نام «» در مرداد 58 مینویسد: «چگونه است که تا دیروز، چون دکتر ، با دستگاه حاکمه نرد عشق میباختند و با هر ضد و نقیضی از در دوستی و ارتباط و کوشش داشتند که جوانان و کادرهای این مردم مستضعف را به درس خواندن وادارند و به ترجمه کردن و امثال آن مشغول باشند...» 🔰 این انتقادات محمد همزمان با تخریب ها و شایعات ضدانقلاب علیه بهشتی بود: خانه اشرافی و چندهزارمتری بهشتی، زیرسیگاری طلا، همسر آلمانی و... . معروفترین توهین محمد به شهید بهشتی مطلبی بود که او در نشریه خود با عنوان «» منتشر کرد. 🔰 اما شهید بهشتی در مقابل همه این تهمت ها را در پیش گرفته بود: ➕ «ایشان[] فرموده اند در این زمینه ها[شایعات و اختلافات] مطلقا سخنی نگویید و من تا ایشان اجازه ندهد یک کلمه سخن نخواهم گفت... به خدا سوگند که در برابر شما از طرح هرگونه جمله ای که بوی بدهد، احساس شرم میکنم و به همین جهت تا آنجا که ضرورت ایجاب بکند و امام و امت نخواهد، شعار من و یاران همفکرمان فقط یک شعار است، ! ! الهام بخش !» 🔰 این اختلاف و تقابل بود تا چند هفته قبل از فاجعه و انفجار حزب جمهوری. برخی اطرافیان بهشتی که دوست محمد هم بودند، تلاش میکردند ذهنیت محمد را نسبت به بهشتی اصلاح کنند اما محمد گوشش بدهکار نبود، تا اینکه پس از مدتی بالاخره روشنگری های دوستان جواب داد و محمد متوجه اشتباهش شد لذا برای حلالیت طلبیدن و عذر خواهی نزد شهید بهشتی رفت. 🔰 محمد به دوستش گفته بود: «من از ظلمی که در حق دکتر بهشتی کردم، کردم. این مرد چقدر آقا و با کرامت است📍منظومه فکری رهبران انقلاب | عضو شوید📍
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
💠 پدیده ای به نام #محمد_منتظری/ اختلاف با شهید بهشتی 🔰 محمد شخصیتی سخت کوش و انقلابی بود. مبارزه را
📌 پ.ن: یکی از عادات بدی که امروزه خصوصا در فضای سیاسی-اجتماعی بروز زیادی دارد، قضاوت های غیر دقیق و دور از است، قضاوت برمبنای حبّ و بغض ها، قضاوت برمبنای و . طرف فقط شنیده که فلانی مثلا دزدی کرده یا فلان اشتباه را مرتکب شده، همین کافی است تا حکم قطعی را صادر کرده و همه جا علیه او حرف بزند و به اصطلاح خودش نقد کند. همانگونه که محمد منتظری فکر می کرد همکاری بهشتی با دولت نشان دهنده در بودن بهشتی است، امروزه نیز بعضی به صرف اینکه فلانی قرار است در دولت پزشکیان مسئولیت بگیرد یا فلان جا از مواضع آنها دفاع کرده یا با آنها همکاری داشته، صادر میکنند که پس او هم است! بله گاهی با بررسی کلمات و سیره فلان شخص به این نتیجه میرسیم که او غربزده است، اینجا مسئله ای نیست اما مسئله مهم این است که این برای بعضی تبدیل به یک و یک شده است که همه را با همین عینک تحلیل میکنند. ای کاش در و تحلیل هایمان و دقیق باشیم. البته نمیگویم انتقاد نکنیم، بلکه سعی کنیم اول داده های واقعی و صحیح داشته باشیم و بعد براساس آن داده ها، در قالب یا ، نقد کنیم اما قضاوت قطعی نکنیم چون ما از تمام زوایای مسئله مطلع نیستیم.
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
💠 پدیده ای به نام #محمد_منتظری/ اختلاف با شهید بهشتی 🔰 محمد شخصیتی سخت کوش و انقلابی بود. مبارزه را
♣️ ✅ محمد منتظری: بهشتی خائن و در خط امریکاست 🔺 «فرصت طلبانی که تا دیروز به هیچ عمل مبارزاتی دست نمی آلودند و در کناری نشسته و نان شرایط و روز را میخوردند و تماشاگر درو شدن انقلابیون به دست جلادان تاریخ بودند و خود را در این مجلس و آن مجلس، به می آراستند و و خود را با ایراد اشکالات و یا بزرگ کردن اشتباهات انقلابیون توجیه میکردند و با همه کس دوست بودند... 🔺 آری! ، ساکتین و عوامل و مزدور دوران گذشته، هم اکنون مراکزی از قدرت را اشغال و لباس خمینی را بر تن، و افراطی تر از انقلابیون حقیقی مدح و ثنای امام خمینی را گویند... و از امکانات بیشتری هم برخوردار... ما هم اکنون میبینیم که ناکسان و ناکثین از دم میزنند... تا خود را در امام اسلام و خمینی و حس وحدت طلبی توده مستضعف، مصون نگاه بدارند... 🔺 چگونه است که تا دیروز، خائنینی چون ها، با دستگاه حاکمه نرد عشق میباختند و با هر ضد و نقیضی از در دوستی و ارتباط و کوشش داشتند که جوانان و کادرهای این مردم مستضعف را به درس خواندن وادارند و به ترجمه کردن و امثال آن مشغول باشند... و چند سالی که به هامبورگ میروند، هیچ کار مثبتی را انجام ندهند... 🔺 و کوشش کنند که برادران و خواهران دانشجوی اسلامی خارج از کشور را همچون انجمن های ضدبهائی در داخل کشور بسازند و «» انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا را مانع شوند از اینکه کوچکترین مطلب ضد رژیمی بنویسد و همین که سال 1348 به کشور مراجعت میکنند، دانشجویان عزیز ما نسبتا از قید و بند فکری و طمطراقیسم آقای آزاد میشوند.» 📚 مجله «پیام شهید» مرداد 1358 📍منظومه فکری رهبران انقلاب | عضو شوید📍
♣️ ✅ مواجهه شهید بهشتی با معروف ترین توهین شهید محمد منتظری: 🔺 از دوستان مشترک و درباره نسبت زشت محمد منتظری تحت عنوان «» به شهید بهشتی می گوید: «شاید کمتر کسی از یاران امام به اندازه ی شهید بهشتی از مخالفین و حتی دوستان ناآگاه فحش و تهمت و ناسزا و توهین شنید، ولی انصافا سر سوزنی عکس العمل نشان نداد. بعضی ها به خاطر دارند وقتی خبرنگاری با کمال جسارت از ایشان سؤال می کرد: آقای بهشتی شنیده ایم شما «» هستید، ایشان در جواب این خبرنگار خیلی از خود و نشان داد و فرمود: بله آقا! من هم این را شنیده ام، اما حق نیست.» ✅ مواجهه گرم شهید بهشتی با مخالفین و منتقدینش: 🔺 حجت الاسلام در این باره میگوید: «در همان ایام یک روز با به (مجلس شورای ملی قبل و شورای اسلامی بعد) رفتیم. داشتیم از پله ها بالا می رفتیم که آقای از بالای پله ها پیدا شد. برای من لحظه سنگین و سختی بود که چه خواهد شد و برخورد آقای بهشتی با کسی که تیتر اول نشریه اش علیه او بوده چه خواهد بود؟ و ... اما لحظه ای بعد در حالی که هنوز بیش از ده پله فاصله بود، شهید بهشتی با صوت پرطنین و در عین حال دلپذیر و محبت آمیز خود گفت: «سلام عليكم » و در میان پله ها به هم رسیدند و شهید بهشتی، شهید محمد را در آغوش گرفت.» 📚 نشریه شاهد یاران، آبان 1388، ش48، ص19 ✅ تحلیل خود شهید بهشتی از این برخورد مخالفین و منتقدینش چنین بود: 🔺 «اما آنچه باعث تأسف است این است که انسان می بیند بعضی از هم به وسیله تحت تأثیر قرار می گیرند و پای آنها هم به این ها کشانده می شود که این برای ما تعجب آور است. به خصوص که انسان در برابر این گونه چهره ها نمی خواهد حتى سخن درشتی بگوید و واکنشی مطابق کنش آنها از خود نشان دهد. من همواره سعی داشته ام و خواهم داشت که با و که اسلام از هر مسلمانی انتظار دارد ملتزم باشم و در برابر لغزش دوستان هم به دیده و اغماض بنگرم و امیدوارم این افراد هم به زودی متوجه شوند که دشمنان از آنها سوءاستفاده کرده اند.» 📚 صخره سخت، ص535 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
♣️ ✅ ماجرای آشتی محمد و شهید به نقل از محسن : 🔺 «تقریبا دو هفته قبل از ۷ تیر سال 60 و قبل از ۳۰ خرداد، روزی در (محل سابق مستشاری آمریکا که در دست سپاه بود و من هم دفترم در آنجا بود)، نشسته بودم که دیدم محمد آمد. 🔺 سرم خیلی شلوغ بود و او اصرار داشت با من صحبت کند. ناهار را با هم خوردیم و حدود ۵ ساعت در مورد اینکه تو با ما بد کردی و اینکه روابط خود را با دکتر به هم زدی، کار درستی نبود، با او صحبت و او را متقاعد کردم که بیاید و با ایشان آشتی کند. 🔺 من این موضوع را با مرحوم بهشتی هماهنگ نکرده بودم. قرار شد بروم و قرار بگذارم و بعد رو در رو شوند. شب، بعد از اینکه کارم تمام شد، رفتم به و داستان را برای شهید تعریف کردم. همین که اسم او را بردم، ایشان گفت: « را می گویی؟» گفتم: «بله»، 🔺 بعد از چند روز هم با محمد به حزب رفتیم و در پله ها به شهید بهشتی گفتم: «حاج آقا! محمد تحویل شما.» و از پله ها آمدم پایین و رفتم. 🔺 آن دو یکدیگر را بغل کردند و خیلی گریه کرد. دو سه روز بعد محمد نزد من آمد که آخرین دیدار ما با هم بود و گفت: «من از ظلمی که در حق دکتر کردم، کردم. این مرد چقدر و است.» گفتم: «به شرطی که دیگر رهایش نکنی.»» 📚 نشریه شاهد یاران، آبان 1388، ش48، ص36 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
♣️ ✅ رابطه گرم شهید بهشتی با محمد منتظری به نقل از : 🔺 «یک شب که به جلسه شورای عالی دفاع نیامد و جلسه تشکیل نشد، به پیشنهاد که در آن زمان نماینده ی امام در شورای عالی دفاع بودند قرار شد به منزل آقای برویم تا درباره ی نحوه ی مدیریت بنی صدر و شیوه ها و برنامه های او در جنگ بحثی داشته باشیم. آقای خامنه ای به من گفتند به آقای هم تلفن بزن تا در این جلسه شرکت کند. 🔺 ساعت 9 شب بود که تلفن زدیم و ایشان گفتند من تازه به منزل رسیده ام، اگر مسئله مهم است بیایم. تا گفتم نظر آیت الله خامنه ای این است که شما در این جلسه باشید، پذیرفتند و گفتند من خودم را به سرعت به جلسه می رسانم. 🔺 به شهید محمد که در جلسات شورای عالی دفاع و جنگ حضور داشت و در آن روزها خیلی با آقای بهشتی بد بود و علیه ایشان صحبت می کرد، گفتم بیا به خانه آقای رفسنجانی برویم. پرسید آقای بهشتی هم می آید؟ گفتم: بله. گفت: پس من نمی آیم. 🔺 پیدا بود از ایشان خجالت میکشید. چون حتی علیه آقای بهشتی هم اعلامیه ای داده بود. به او گفتم حالا که به جلسه نمی آیی، چون من ماشین ندارم لااقل مرا به جلسه برسان، پذیرفت. وقتی به منزل آقای هاشمی رفسنجانی رسیدیم به او گفتم: باید در این جلسه باشی. او قبول نمی کرد. خلاصه موفق شدم به زور او را به جلسه ببرم و پشت سر من حرکت می کرد. وقتی به آقای بهشتی رسیدیم، سلام کردم و نشستم. 🔺 آقای هم تا چشمش به آقای بهشتی افتاد آهسته سلام کرد. در این لحظه آقای به احترام شهید منتظری از جای خود تمام قامت بلند شد و با گرمی جواب سلام او را داد و او را به گرمی در آغوش کشید و بوسید. منظره ی عجیبی بود. کسانی که در آن جلسه شاهد آن رفتار بزرگوارانه و بزرگ منشانه شهید بهشتی با شهید منتظری بودند احساسات بر آنها غلبه کرد و به گریه افتادند. 🔺 من شاهد بودم آقای منتظری وقتی از آغوش شهید بهشتی بیرون آمد و احوالپرسی اش با ایشان تمام شد آرام به عقب آمد و روی صندلی کنار دست من نشست و شنیدم که این عبارت را گفت که: «عجب است». ایشان می دانست به رغم آن همه بدگویی هایی که از آقای بهشتی کرده بود حتی یک حرف تند از او درباره خود نشنیده است.» 📚 صخره سخت، ص539 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
♣️ ✅ ماجرای آشتی شهید منتظری با شهید بهشتی به نقل از ، عضو وقت شورای مرکزی حزب جمهوری: 🔺 «قرار بود پس از آشتی، دوباره به حزب بیاید. چهار پنج روز مانده به ، اعضای دفتر سیاسی در ساختمانی... جمع شده بودیم. در آنجا درباره ی مسائل و تحلیل های سیاسی و همچنین تحلیل های لازم روز که خوراک تشکیلات حزب بود، بحث می شد. همگی در سالن بزرگی منتظر نشسته بودیم تا آقای بیایند. 🔺 همان طور که میدانید ایشان بسیار منظم بودند و هیچ گاه یک ثانیه تأخیر در وعده هایشان نبود... هیچ وقت تأخیر نمی کردند. آن روز یک دقیقه، دو دقیقه تا یک ربع منتظر شدیم، دیدیم نیامدند. برای ما همان یک دقیقه تأخیر هم بسیار تعجب آور بود و چند دقیقه در قانون وعده های دکتر بهشتی نمی گنجید، چه برسد به یک ربع! 🔺 ...ضمن صحبت با یکدیگر بودیم که ناگهان در باز شد و آقای بهشتی وارد شدند. به محض ورود با صدای بلند گفتند: سلام علیکم! آقا عذر می خواهم، ببخشید... و به این ترتیب از همان بدو ورود شروع به کردند. ایشان آمدند و نشستند و منتظر ما هم نشدند که علت تأخیرشان را بپرسیم و خودشان شروع به توضیح دادن کردند... آقای بهشتی بسیار خوشحال بودند. کمتر ایشان را آن قدر شاد و دیده بودیم. چهره شان بشاش و خوش رنگ شده بود و دائما می زدند. 🔺 گفتند: «علت اینکه دیر آمدم این بود که آمده بود.» ما تعجب کردیم که محمدآقا کیست؟ ...پرسیدیم محمدآقا کیست؟» پاسخ دادند: «». بسیار تعجب کردیم، چون علاقه دکتر بهشتی به محمد منتظری بیشتر شده بود و از او ناراحت نبودند با توجه به سابقه ی برخورد محمد منتظری با ایشان و اینکه طرف اصلی حملاتش، ایشان بودند. تا آن روز نشنیده بودیم که آقای محمد منتظری قصد داشته باشد نزد آقای بهشتی برود. حتی به ما هم نگفته بود که قبلا موضوع را به ایشان منتقل و زمینه سازی کنیم. 🔺 خودش یکباره پیش آقای بهشتی رفت که این موضوع برای خود آقای بهشتی هم بسیار عجیب بود. آقای بهشتی گفتند: من از اتاق بیرون نیامده بودم که آمدند و اطلاع دادند آقای محمد منتظری آمده است و می خواهد شما را ببیند. من بین دو محذور گیر کردم: یکی اینکه ایشان را بپذیرم و در اینجا تأخیر داشته باشم و یکی اینکه ایشان را نپذیرم و به موقع به اینجا برسم. سرانجام بهتر دیدم ایشان را بپذیرم و با ایشان صحبت کنم تا تصور نکند قصد دارم به ایشان بی اعتنایی کنم. من از اینکه محمد آقا بیاید و با ایشان دیداری داشته باشم استقبال کردم. 🔺 ایشان وارد اتاق شد و سلام کرد. من جلو رفتم و محمدآقا را بغل کردم. (مرتبا از محمد منتظری با لفظ محمدآقا یاد می کرد.) ایشان را بوسیدم و گفتم: «خوش آمدید محمد آقا!» و ایشان هم شروع به صحبت کرد و به من گفت: «آقای بهشتی! من امروز آمده ام تا از شما کنم، چون در مورد شما می کردم و قصد و غرضی هم نداشتم.» 🔺 ما به آقای بهشتی گفتیم: «شما چه گفتید؟» در جواب گفتند: «محمدآقا! من از اول هم می دانستم که شما قصد و غرضی ندارید و اشتباه می کنید. منتظر چنین روزی هم بودم که متوجه شوید و خودتان برگردید. حالا هم خیلی خوشحالم و هیچ چیز در دل ندارم و نیازی به عذرخواهی نیست... 🔺 آقای بهشتی بسیار بزرگوار و با بود. آقای بهشتی از محمد منتظری دعوت کرد که دوباره به حزب بیاید... ایشان برای شرکت در جلساتی که شنبه ها که نخستین جلسه اش هم روز فاجعه بود، از آقای محمد منتظری دعوت کرد و ایشان هم شرکت کرد و به فاجعه چند روز بعد از عذرخواهی از شهید بهشتی و آشتی با ایشان، در همان جلسه شد.» 📚 نشریه شاهد یاران، اسفند1388، ش48، ص60 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 عصاره تفکر و ایدئولوژی حاکم بر دنیای غرب 🔺 از وقتى كه در زمينه‌ى فلسفه و ادبيات و هنر و غيره شروع شده -يعنى از اواسط قرن هجدهم- و و به عنوان بر رفتار اروپا و غرب پيدا شده، آنچه آنها خواستند و توانستند بكنند، اين بوده كه دنيا را با خودشان فتح كردند. 🔺 ما بايد اين را ببينيم. آنها توانستند با كمك و تحول علمى و پيشرفت علمى، خودشان را تقريباً در همه‌ى دنيا گسترش دهند. در واقع، بر زندگى غربىِ امروز -اروپا و امريكا و ژاپن و آنچه ما به آن «» ميگوييم- تحت سيطره‌ى آن است؛ 🔺 يعنى و با حواشى آن -كه و اين‌طور چيزهاست- بر رفتار دنياست؛ 🔺 يعنى ، و تقويم و ارزيابى و سنجش همه چيز با ؛ يعنى علم هم با پول سنجيده ميشود و براى پول، دنبال علم ميروند؛ ادبيات و فكر هم همين‌طور؛ حول و حوش ميچرخد. 🔺 اين، حاصل و بر دنياست. آنها با ابزار و ، كه روزبه‌روز هم مدرن‌تر شد -تا آنجا كه امروز را «» ميگويند- توانستند كار خودشان را خوب پيش ببرند... 🔺 امروز شما نگاه كنيد؛ در واقع ، غرب است؛ به كمك شان دارند همه چيز دنيا را ميبرند؛ هرجا هم به مشكلى برخورد كنند، با ، با و با مشكل را حل ميكنند و كار خود را پيش ميبرند. 📚 بیانات آیت الله در ديدار با ميهمانان مركز جهانى علوم اسلامى، 1384/3/21. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 نظر آیت الله خامنه ای درباره کسب دانش های روز 🔺 من به استفاده‌ى علمى -يعنى استفاده‌ى از دانش جديدى كه در اختيار دنيا گذاشته و در آن پيشرفت پيدا كرده- تأكيد ميكنم. 🔺 حتماً بايستى از استفاده كنيم؛ و اين ميتواند به ما كمك كند؛ ابزارى است كه متعلق به بشريت است؛ بايد از اين بهره ببريد و استفاده كنيد و به نصرت الهى مطمئن باشيد. 📌پ.ن: عجیب اینکه برخی با تابلوی ، با این نکته مخالفت کرده و دانش های روز که توسط غرب پیشرفت یافته را نجس دانسته و کسب آن را سرشار از ضرر می دانند. 📚 بیانات آیت الله در ديدار با ميهمانان مركز جهانى علوم اسلامى، 1384/3/21. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
💠 پدیده ای به نام #محمد_منتظری/ اختلاف با شهید بهشتی 🔰 محمد شخصیتی سخت کوش و انقلابی بود. مبارزه را
♣️ ✅ مصاحبه شهید محمد چند روز قبل از انفجار و اعلام برائت از مواضع گذشته خود: 🔺 «در مورد آقای دکتر ، من ایشان را فرد لایق و مفیدی میدانم. البته ممکن است ایشان اشکالاتی هم داشته باشد، ولی در مورد تعبیرهایی که کرده ام و هایی که از طرف بنده به ایشان شده، به عنوان مثال من تعبیر کرده ام که ایشان در هستند و امثال اینها و حالا به این نتیجه رسیده ام که اینها است. 🔺 در آن زمان تصور من این بود که در جریان ، ایشان همگام با دولت موقت هستند، ولی بعد در عمل و با مسائلی که من به آنها رسیدم، کشف کردم که ایشان با دولت موقت همگام نبوده اند و با آنها اختلافاتی هم داشته اند، ولی به دلیل شرایط انقلاب، اینها در کنار هم قرار گرفته اند 🔺 و البته من بیش از یک سال است که به این نظر رسیده ام و به هیچ وجه راضی نیستم برخی از افراد ضدانقلاب که هم با اسلام و هم با روحانیت و هم با امام مخالف اند و نقشه های امریکا را در کشور پیاده می کنند، تعابیر گذشته مرا بگیرند و در جهت خط آمریکا از آن استفاده کنند. این یک است» 📚 نشریه شاهد یاران، شماره 48، ص107 📍منظومه فکری رهبران انقلاب | عضو شوید📍
هدایت شده از وحید یامین پور
به گمان من هویت، چه ملّی چه دینی چه قومی امکانی برای توسعه همگرایی و همبستگی است نه بهانه‌ای برای واگرایی و گسست. هویت به ما این امکان را میدهد تابا کوچکترین نسبت مشترک، پیوندهای جدیدتری بسازیم. اما اگر هویت، ایدئولوژیک شود، میتواند ابزاری برای طرد، گسست وتصفیه باشد. نظر شما چیه؟ ➕️ @yaminpour
💠 تحجر سیاسی، خطرناکتر از تحجر مذهبی 🔺 برداشت و توقّع بنده و نظام اسلامى از جماعت اين است كه فكر مى‌كنيم: دانشجو يك است؛ است. در سطح دنيا جرياناتى وجود دارند -بعضيشان در ايران شعبه هم دارند كه دانشجو را نه روشن‌فكر مى‌پسندند، نه مسلمان. روشن‌فكر نمى‌پسندند، زيرا او را دچار و و سياسى و وارداتى مى‌كنند. 🔺 ما وقتى مى‌گوييم ، فوراً ذهنمان مى‌رود به ؛ بله آن هم يك نوع تحجّر است، اما تحجّر فقط تحجّر مذهبى نيست، بلكه از آن، است؛ تحجّرهاى ناشى از شكل‌بندى و است كه اصلاً كردن به كسى نمى‌دهند. 🔺 اگر ده دليل قانع‌كننده براى يك موضع ذكر كنيم، قبول مى‌كند، اما در طور ديگرى نشان مى‌دهد! چرا؟ چون ، آن بالاى سر -مثل - از او اين‌گونه خواسته است. 🔺 اين را انسان متأسّفانه در برخى از گوشه‌كنارهاىِ حتّى محيط دانشگاهى مى‌بيند. پس، آن مجموعه‌اى كه دچار چنين تحجّرى باشد، ديگر روشن‌فكر نيست؛ چون روشن‌فكرى لازمه‌اش ، چشم باز و تكيه به و است. 🔺 اينكه هم نمى‌خواهند باشد، براى اين است كه مى‌دانند مسلمانى، است. امروز عمده‌ى دردسرهايى كه اردوگاه و مشخّصاً و دچارش هستند... به‌خاطر اين است كه مسلمانان به اى رسيده‌اند كه در اين خودآگاهى، و ملت ايران و انقلاب و نظام ما نقش فراوانى داشته‌اند. 🔺 عمده‌ى دردسر آن‌ها از اين ناحيه است؛ لذا مى‌خواهند اين را بكوبند. به همين جهت از مسلمان بودنِ دانشجو به شدّت ناراضى و ناخشنودند. 📚 بیانات آیت الله در ديدار دانشجويان نمونه و ممتاز دانشگاه ها، 7/9/1381. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 ، ریشه ایران و امریکا «اگر به‌خاطر امنیت، بر سر ارزش‌های خود معامله کنیم، هر دو را تضعیف خواهیم کرد.» ➕ 🔺 اگر در یک نظرسنجی پرسیده شود این جمله از (ره) است یا باراک ، بی‌گمان بخش قابل‌توجهی از پاسخ‌دهندگان، گزینۀ اول را انتخاب خواهند کرد؛ اما پاسخ صحیح اوباماست! منبع این جمله نیز در سال ۲۰۱۰م است که با امضای اوباما منتشر شد. 🔺 نکتۀ اصلی اینجاست که مشابه این جمله به‌کرّات در و همچنین سخنان رؤسای جمهور و استراتژیست‌های آمریکایی (اعم از دمکرات یا جمهوری‌خواه) به‌چشم می‌خورد. 🔺 این یک واقعیت است که سیاست‌های آمریکا و به‌ویژه سیاست خارجی آمریکایی‌ها به‌شدت «» است و اینکه تصور می‌شود فقط جمهوری اسلامی ، سیاست‌هایش براساس ارزش‌هایش اعمال می‌شود و به‌اصطلاح است، به‌خاطر ناآگاهی ، به‌ویژه نخبگانش است. 🔺 تفاوتِ سیاستِ خارجیِ ایدئولوژیکِ آمریکا با ایران، فقط در تفاوت خود ایدئولوژی‌هاست، نه در اصل ایدئولوژیک بودن. ▫️برای آمریکا دفاع از و غصب فلسطین، یک ارزش است؛ ▫️برای ایران نیز دفاع از و مقابله با غاصب؛ ▫️برای آمریکا به رسمیت شناختن یک ارزش است؛ ▫️برای جمهوری اسلامی ایران نیز مبارزه با آن؛ ▫️و مثال‌های متعدد دیگری که به رفتار متضاد دو کشور دربرابر هم منجر می‌شود؛ پس ، ریشه در نبرد ایدئولوژیک آن‌ها دارد. 📌 پ.ن: در سال 2017 که مربوط به دولت است این عبارات در مقدمه رئیس جمهور بر سند آمده است: ➕«ما هرگز لحظه ای از های خود چشم بر نخواهیم داشت.» و در متن این سند چنین آمده است: ➕«این راهبرد بر این شناخت استوار است که ، نیرویی پایدار و جاویدان در جهان هستند» ➕و «در طول زمان، به ایجاد شبکه ای از دولت هایی کمک کرده است که منافع و ما را پیش می برد» ➕و « های، ما راهنمای ما است و منافع ما نظم مان را تعیین می کند» منبع: ترجمه این سند که به سفارش شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی در 140 صفحه چاپ شده است. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
🔺 خیلی ها فکر میکنند چون جمهوری اسلامی ، به مسائل مختلف نگاه میکنه، پس دچار مشکلات متعددی است لذا از این مشکلات نجات پیدا نمیکنه الا اینکه نگاه ایدئولوژیکش رو بگذاره کنار 🔺 اما این یک انگاره، هست. همین جمله ساده رییس جمهور امریکا که چندی پیش گفته بود، مثال نقض بزرگی برای این تصور عوامانه و به شدت است 🔺 به جرات میتوان گفت: اگر امریکا از جمهوری اسلامی ایدئولوژیک تر نباشه، کمتر نیست، خصوصا در برخی حیطه ها مانند حیطه . 🔺 پس در اینکه هر دو کشور، ایدئولوژیک رفتار میکنند شکی نیست اما تفاوت فقط در محتوای آرمان ها و ایدئولوژی هاست، نه اصل آنها. 🔺 امریکا از دید خودش برای و گسترش هزینه میدهد و خود را تابعی از بسط این ایدئولوژی میداند اما جمهوری اسلامی برای مبارزه و محو هزینه میدهد و افزایش قدرتش تابعی از گسترش و همه گیری همین ایدئولوژی است. 🔺 اساسا ایدئولوژی، است و نمی توان تصور کرد قدرتی در جهان وجود داشته باشد که متکی به یک ایدئولوژی مشخص نباشد. ➕ در ادامه برخی از صحبت های مهم آیت الله دراین باره رو میگذارم. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
به گمان من هویت، چه ملّی چه دینی چه قومی امکانی برای توسعه همگرایی و همبستگی است نه بهانه‌ای برای وا
خب بریم ادامه بحث، حتما دو متنی که فرستادم خوندید دیگه؟ نمیدونم منظور آقای یامین پور از ایدئولوژی چیه؟ یعنی چی اگه هویت، ایدئولوژیک بشه، میتونه ابزار طرد و گسست بشه؟ آیا ایشون میخوان همون حرف عده ای در نقد سیاست جمهوری اسلامی در حیطه های مختلف رو بزنن که نباید ایدئولوژیکی در حیطه های اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و... برخورد کرد؟ بعید میدونم این مرادشون باشه اساسا هویت ما، سازنده ایدئولوژی ماست، هویت ایرانی و اسلامی ما، ایدئولوژی ما رو سامان میده، آخه یعنی چی نباید هویت رو ایدئولوژیکی کرد؟ واقعا این کلام ایشون مبهم هست اساسا هویت سنخی ایدئولوژیکی داره، چه هویت ما باشه چه هویت غربی ها، ارزش های ما رو همین ها تشکیل میده، رجوع کنید به دو متنی که فرستادم. با توجه به اشاره ای که در ادامه به بحث خلوص گرایی کردن، احتمالا منظورشون اینه که اگه هویت رو صرفا دینی مطرح کنیم، یعنی نگاه ایدئولوژیک بهش داشته باشیم، ختم به همین نگاه های خلوص گرایی میشه که ایشون میخواد نقد کنه اگه این باشه، واقعا عجیبه چنین فهمی از دین داشتن، روایات متعددی داریم که بحث خلوص گرایی رو نفی میکنه و اتفاقا دال مرکزی اون ها، انسجام اجتماعی جامعه است. اینکه ما بگیم اگه میخواید همزیستی مسالمت آمیز و انسجام اجتماعی داشته باشید پس نباید هویت ایدئولوژیکی داشته باشید حقیقتا چیز عجیبی است. در ادامه هم یه تیکه ای به برخی افراد انداختن(بحث خلوص گرایی) که نتیجه اش قطعا خلاف هدفی است که از اون متن دنبال میکردن لذا اصلا کار قشنگی نبود. البته در بین بچه حزب اللهی ها، قطعا یکی بهترین افرادی که اخیرا کنش داشتن، دکتر یامین پور هستن و بابت داشتن چنین نخبگانی شاکر هستیم اما نباید دچار افراط و تفریط بشیم. خلاصه بیان ایشون به شدت مبهم هست و میشه برداشت های ناصحیحی از اونها داشت که ما نخواستیم به اونها اشاره کنیم چون حدس میزنیم منظور ایشون اون نگاه ها نبوده اما به بهانه بیان ایشون اشاره وار به نکاتی درباره ایدئولوژی پرداختیم و در ادامه برخی بیانات رهبری رو میگذاریم.
💠 مغالطه ایدئولوژی زدایی از جامعه 🔺 در اينجا يك اى وجود دارد، كه من براى شما جوانها عرض بكنم: چند تا عنوان «» را مطرح كردند. مى‌بينيد گاهى در بعضى از اين مقالات روشنفكرى، عنوان «ايدئولوژى‌زدائى» مطرح مى‌شود: 🔺 آقا جامعه را با نمى‌شود اداره كرد. چند تا فيلسوف يا فيلسوف‌نماى غربى اين را گفته‌اند؛ يك عده‌اى هم اينجا ، بدون اينكه اين حرف را درك كنند، بدون اينكه ابعاد اين حرف را بفهمند چيست، همان را كردند، باز هم تكرار مى‌كنند. 🔺 هيچ ملتى كه داعيه‌ى دارد، بدون نمى‌تواند حركت كند و تا امروز حركت نكرده است. هيچ ملتى بدون دارا بودن يك و يك و يك نمى‌تواند كند. 🔺 همين هائى كه امروز شما ملاحظه مى‌كنيد در دنيا را به وجود آورده‌اند، اينها با وارد شدند؛ صريح هم گفتند؛ گفتند ما ، گفتند ما ، گفتند ما به اعتقاد داريم؛ مطرح كردند، به آن اعتقاد ورزيدند، دنبالش كار كردند؛ 🔺 البته زحماتى هم متحمل شدند، هزينه‌اى هم بر دوش آنها گذاشته شد. بدون داشتن يك ، بدون داشتن يك و يك ، و بدون تلاش براى آن و پرداختن هزينه‌هاى آن، امكان ندارد. 📚 بيانات آیت الله در ديدار جوانان استان خراسان شمالى، 23/7/1391. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 جمع بین تدبیر و عقل با توکل و توسل 🔺 البته پيدا كردن راه حل، هم به و و نياز دارد، هم به و و و و . بزرگانى از ما -حالا آن كه بيشتر از همه معروف است، است؛ غير از ايشان هم كسانى هستند- مدعى‌اند و راست هم ميگويند كه ما اين معضله را با پيدا كرديم. 🔺 ملاصدرا شايد ده‌ها بار در «» و جاهاى ديگر همين را ميگويد، ميگويد، ديگران هم ميگويند كه اين مشكل را با پيدا كرديم. مشكل چيست‌؟ مشكلِ معاش و نميدانم خانه نداشتن و اينها نيست؛ است؛ يعنى آنى كه راه حلش انسان است. 🔺 اما همين مشكل علمى‌اى كه راه حل دارد، معلوم شد كه در كنار تدبير و عقل - كه است - يك روحى هم وجود دارد كه آن، و است. 🔺 اين، تركيب و ريخت كلى تلاشهاى ما را مشخص خواهد كرد. ما همچنان كه اگر بخواهيم به يك مسافرتى برويم، بايد خودرو تهيه كنيم، توشه‌ى راه تهيه كنيم، بايد هم بگوئيم، هم بخوانيم، هم بكنيم تا بتوانيم برسيم؛ 🔺 يعنى اين مانع از اين نيست كه تهيه كنيم. در اين زمينه، خودروى ما، و تأمل و مشورت و كار دئوب و پيوسته است، مايه‌ى معنوى و روحى‌اش هم و توجه و توكل به خدا و استمداد از پروردگار است. 📚 بیانات آیت الله در دیدار اعضای «جامعة المصطفی العالمیة»، 7/11/1388. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 عدم مواجهه هوشمندانه علما و جبهه حق با روشنفکران در دوره معاصر 🔺 دنياى اسلام بود، سردمداران سر كار بودند، و در دنياى اسلام نبود، تاريخى و زمانى مطلقاً جايش خالى بود؛ اينها بود. 🔺 از اين خلأها استفاده كرد و براحتى توانست و را تصرف كند؛ قبل از آن‌كه بخواهد از كارى بكند. شما مى‌دانيد كه هيچ‌وقت مثل و و بعضى از كشورهاى آفريقايى به‌طور رسمى نبوده؛ 🔺 اما آنچه بر سر ايران آمده، از آنچه بر سر كشورهاى استعمارى آمده، كمتر نبوده؛ حتّى در مواردى بيشتر هم بوده؛ چرا؟ چون و در ايران توانستند اول و خودشان را رسوخ دهند. راهش هم روشن بود؛ اول در طبقه‌ى و ، بعد سرريز آن در و طبقات ديگر جامعه. 🔺 مقابله‌يى هم كه از طرف و با اين كار صورت گرفت، مقابله‌ى نبود. آن روزى كه ملت ايران در دوره‌ى -حدود صد، صد و پنجاه سال قبل- به تبع علما در مقابل غرب ايستادند، نوع برخورد، و نبود؛ استفاده از نبود؛ وجود داشت؛ 🔺 لذا آمد و شد. امروز شما نگاه كنيد؛ در واقع ، غرب است؛ به كمك شان دارند همه چيز دنيا را مى‌برند؛ هرجا هم به مشكلى برخورد كنند، با ، با و با مشكل را حل مى‌كنند و كار خود را پيش مى‌برند. 📚 بيانات آیت الله در ديدار ميهمانان مركز جهانى علوم اسلامى، 21/3/1384. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍