eitaa logo
فرزندان حآج قٵسِـــم
499 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
5.9هزار ویدیو
49 فایل
▒هَݩــۉز هـــم بــڑﭑے شـــهـید شڍݩ ڢْࢪصت هسـت▒ 🌱ڍڷ ࢪﭑ بآیـــڍ صـﭑڢْ ڪࢪڍ🌱 به یاد سࢪدار دلــ♥️ــها•| **تبادل ادمینی نداریم** کپی آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج مولا
مشاهده در ایتا
دانلود
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل پنجم پارت ۴۲۸ نویسنده:فاطمه ولی نژاد هوا رو به روشنی بود که آسید احمد و مجید هم آمدند. صورت مجید پشت پرده ای از دلتنگی به ماتم نشسته و وقتی فهمید ما هم به زیارت نرفته ایم، با لحنی لبریز حسرت رو به من کرد: «ما هم نتونستیم بریم حرم!» که آسید احمد دستی سر شانه اش زد و با مهربانی پاسخ داد:«عیب نداره بابا جون! میشد ما یه زمان خلوتی بیایم حرم و راحت بریم زیارت و کلی هم با آقا حال کنیم! ولی حالا که خدا توفیق داده اربعین زائر امام حسین باشیم، دیگه نباید به لذت خودمون فکر کنیم! باید هر چی پیش میاد راضی باشیم، حتی اگه نتونیم بریم زیارت و حتی چشم مون هم به ضریح حضرت نیفته! باید ببینیم آقا از ما چی میخواد، نه اینکه دل خودمون چی میخواد!» سپس به خیل جمعیتی که در اطراف حرم در رفت و آمد بودند، اشاره کرد و با حالتی عارفانه ادامه داد:«زمان اربعین اینجا مثل صحرای محشر میشه! اینهمه آدم جمع میشن تا فقط به ندای امام حسین لبیک بگن! زیارت اربعین تکلیفه!» و چه پاسخ عجیبی که نگاه مجید هم محو صورت نورانی آسید احمد شد و من نمیتوانستم به عمق اعتقادش پِی ببرم که در سکوتی ساده سر به زیر انداختم. از وارد شدن به حرم ناامید شده و بایستی از همین امروز صبح، حرکتمان را به سمت کربلا آغاز میکردیم که با اوج دلتنگی با حرم امام علی وداع کرده و با اراده ای عاشقانه، به سمت جاده نجف به کربلا به راه افتادیم. موکبهای پذیرایی از زائران، در تمام کوچه خیابانهای شهر نجف مستقر شده و هر یک به وسیله ای به رهگذران خدمت میکردند. در مقابل اکثر موکبها هم صندلی هایی برای استراحت مردم تعبیه شده بود و حسابی ضعف کرده بودیم که در کنار یکی از موکبها نشستیم و هنوز لحظاتی نگذشته بود که خادمان موکب با استکانهایی از شیر داغ و ظرفی پر از نان شیرین به سمتمان آمدند. ظرف نان را با احترام تعارفمان می ِ کردند و با چه مهر و محبتی استکانهای شیر را به دستمان میدادند که انگار از نور چشم خود پذیرایی میکردند و در خنکای یک صبح پاییزی، شیر داغ و نان شیرین چه حلاوتی را در مذاقمان ته نشین میکرد که جانی تازه گرفته و دوباره به راه افتادیم. 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
هدایت شده از Maksi_sho
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹پول‌هایی که در ستاد آقای رئیسی هزینه می‌شود!!! ⚠️دیدنشو از دست نده 😉 پ. ن: دیدار مردمی حجت الاسلام رئیــسی با مردم خوزستان چهـارشنبه۱۹خـرداد(امـروز) سـاعت ۲۰ ورزشگاه تختی اهــواز مکثیـ⏸ـشو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای همتی!خودتی😉 واکنش استاد حسن عباسی به همتی که اینقدر میگه FATF تصویب نشد تا مشکلات حل بشه!!مثل روحانی ،ظریف؛جهانگیری و.... ازین کلک ها رئیست استفاده کرده و دنیای مردم را خراب ما اگه به FATF بپیوندیم مشکل یوترن حل میشه؟ یا نمیدانستی که تا مشکل مقرارت یوترن باید حل شود یا میدانستی و دروغ گفتی... مطمئنم این حرف منو جواب نمیدی چون جوابی براش نداری http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• . ترسناک‌ترین‌آیـھ‌ای‌کـھ‌خوندم خـداخطاب‌بـھ‌گناهکارامیگـھ؛ لاتُکَلِمونِ بامن‌حرف‌نزنید... فکرکن‌‌خداروهم‌ازخـودت‌بگیری.. ..:)💔 http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل پنجم پارت ۴۲۹ نویسنده:فاطمه ولی نژاد ساعتی تا اذان ظهر مانده و ما همچنان در جاده نجف به کربلا با پای پیاده پیش میرفتیم و نه اینکه خودمان برویم که یقینا جذبه ای آسمانی ما را از آن سوی جاده به سمت خودش میکشید که طول مسیر را حس نمیکردیم و با چشمه عشقی که هر لحظه بیشتر در جانمان میجوشید، به سمت کربلا قدم میزدیم. سطح مسید پُر از جمعیت بود و گاهی به حدی شلوغ میشد که حتی بین خودمان هم فاصله می افتاد و به زحمت به همدیگر میرسیدیم. نیروهای امنیتی عراقی از ارتشی و داوطلبین مردمی، به طور گسترده در سرتاسر مسیر حضور داشتند و خودروهای زرهی ارتش مرتب تردد میکردند تا حتی خیال حرکتی هم به ذهن تروریست های تکفیری نرسد و با چشم خودم میدیدم با همه فتنه انگیزیهای داعش در عراق، مسیر نجف تا کربلا به حرمت اولیای الهی و به همت نیروهای نظامی، از چه امنیت بالایی برخوردار است. مسیر جاده، منطقه ای نسبتا خشک و صحرایی بود که نخلها و درختهایی به صورت پراکنده روئیده و کمی دورتر ازجاده، نخلستانهای محدودی قد کشیده بودند که زیبایی منطقه را دو چندان میکرد. دو طرف جاده پوشیده از موکبهایی بود که غرق پرچمهای سرخ و سبز و سیاه و در میان نوای نوحه و مداحی، برای خدمت به میهمانان امام حسین از جان خود هزینه میکردند؛ از مادرانی که کودکان خردسالشان را در حاشیه جاده گمارده بودند تا به زائران لیوانی آب مرحمت کرده یا دستمال کاغذی به دستشان بدهند تا پیرمردانی که قهوه مخصوص عراقی را در فنجانی کوچک به زائران تعارف میکردند و جوانانی که بدن خسته مردان را مشت و مال میدادند و حتی نیروهای نظامی و امنیتی که خم شده و قدمهای زائران را نوازش میدادند و چه میکردند این شیعیان عراقی در اکرام عزاداران اربعین حسینی که گویی به عشق امام حسین مست شده و در آیینه چشمان خمارشان جز صورت سید الشهدا چیزی نمیدیدند که هر یک به هر بضاعتی خدمتی میکردند و هر کدام به زبانی اعلام میکردند که خدمت به میهمانان پسر پیامبر افتخار دنیا و آخرتشان خواهد بود. 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل پنجم پارت ۴۳۰ نویسنده:فاطمه ولی نژاد آسید احمد گاهی مجید را رها میکرد و همراه همسر و دخترش میشد تا من و مجید کمی در خلوت خودمان در این جاده شورانگیز قدم بزنیم و ما دیگر چشممان جز عظمت این میهمانی پر برکت چیزی نمی دید. نمیتوانستم بفهمم امام حسین با دل اینها چه کرده که اینچنین برایش هزینه میکنند و میخواهند به هر وسیله ای از میهمانانش پذیرایی کنند که آهسته با مجید نجوا کردم:«مجید! اینا چرا اینهمه به خودشون زحمت میدن تا از ما پذیرایی کنن؟» مجید کوله پشتی اش را کمی جابجا کرد و همچنانکه محو فضای فوق تصور این جاده رؤیایی ِ شده بود، سرمستانه پاسخ داد:«اینا به خودشون زحمت نمیدن! اینا دارن کیف دنیا رو میکنن! ببین دارن چه لذتی میبرن که پای یه زائر رو مشت و مال میدن! اینا الان دارن با امام حسین حال میکنن! آسید احمد میگفت بعضیهاشون انقدر فقیرن که پول پذیرایی از زوار رو ندارن، برای همین یه سال پس انداز میکنن و اربعین که میرسه، همه پس اندازشون رو خرج پذیرایی از مردم میکنن! یعنی در طول سال فقط کار میکنن و پس انداز میکنن به عشق اربعین!» و مگر اربعین چه اعجازی دارد که به انتظار آمدن و اشتیاق برپایی اش، اینچنین خاصه خرجی میکنند و من که از فلسفه پوشیدن یک پیراهن سیاه سر در نمی آوردم، حالا در این اقیانوس عشق و عاشقی حقیقتا ً سرگردان شده و در نهایت درماندگی تنها نگاهشان میکردم. نه میفهمیدم چرا اینهمه پر و بال میزنند ونه میتوانستم شیدایی شان را سرزنش کنم که وقتی دختری از اهل تسنن، رهسپار چهار روز پیاده روی برای رسیدن به کربلا میشود، از شیعیان انتظاری جز این نمیرود که برای معشوقشان اینچنین بر سر و سینه بزنند! مجید به نیم رخ صورتم نگاه کرد و شاید مشتاق بود تا ببیند در دلم چه میگذرد که با لحنی لبریز حیاء سؤال کرد:«الهه! تو اینجا چی کار میکنی؟» به سمتش صورت چرخاندم که به عمق چشمان مات و متحیرم، خیره شد و باز سؤال کرد:«الهه جان! تو این جاده اینهمه زن و مرد شیعه دارن به عشق امام حسین میرن! ولی تو چی کار کردی که طلبیده شدی؟ تو چی کار کردی که باعث شدی من بعد از 29 سال که از خدا عمر گرفتم، بیام کربلا؟» 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدنش واجبه... گفت‌وگوی دانشجویی بسیج دانشگاه صنعتی شریف با علیرضا زاکانی: مردباشید! بگید میخوایم استفاده ابزاری کنیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برد باکسی است که بتواند از زنان رأی بگیرد... چه شباهتی دارن آقایون اصلاحات باپسرمرجانه
‍ ‍ 🌃 و شب محفل انس دوستان خدا و تماشاگه راز عارفان است.👌 🖇...در حدیث قدسی آمده است که: ✨ای داوود! هر که شب نماز گزارد فقط به خاطر من، آنگاه که مردم در خوابند، پس به فرشتگانم دستور می دهم تا برای او استغفار کنند و بهشت من مشتاق او گردد. منبع: ، ص۱۲۹ 🌱مومن حاضری ؟🤩📿 🌸🍃اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم🌿🌺 🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 ♥️✋🏻 💌دُخْتَرٰآنِْ حٰآجْ قْآسِــــــمْ💌↶ http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸ـبِـ‌سمِـ‌الله‌الࢪحمــݩِ‌الࢪحیـمـ🌸 شروع فعالیت کانال امام صادق (علیه‌السلام) در مورد اهمیتـــــ نماز اول وقتـــــ فرمودند: •{افضل الاعمال الی  الله الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله}• بھتـرین اعمال نزد خداوند، استـــــ پس از آن نیڪے بر پـدر و مـٰادر، و سپس جھــاد در راه خُـــــــــــدا استـــــ . ( بحار الانوار، ج 3، ص 85 ꕥ َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چیزی که مهرعلی زاده از زبون حیدری می‌شنوه اینه: با کلمه "بانوان" و"خانم" جمله بسازید:)) ♨️طنز انتخابات 😁 http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
15.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از مهرعلیزاده سوال پرسیدن نتونست جواب بده... حتماتوصیه میشه ببینید😁 http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهربونم هستی... بیشتراز خودم به فکرجونم هستی... ممنونم که فکرآب ونونم هستی... مداحی سید محمد رضا نوشته ور http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
سخن مختار در لحظه ی آخر که در دارالحکومه بود را به خاطر دارید ؟ ( گفت به خدا قسم مصعب تمام ۷۰۰۰ نفری که در قلعه هستند را گردن میزند) این سخن رهبری را به یاد دارید ؟ اگر خدای ناکرده این نظام جمهوری اسلامی فعلی سرنگون شود ، فکر نکنید زمان قبل از انقلاب مثل دوران پهلوی شکل می گیرد. نـخیـــــــــر آنهـــایی که خواب تشریف دارند را بیدار کنید. آمریکا و انگلیس پشت دستشان را داغ کرده اند که بخواهند حکومتی ماند پهلوی را دوباره بر سر ما ایرانیها بگذارند. ــــــــــــــــــ پس جایگزین این نظام جمهوری اسلامی اگر خدای نکرده سرنگون شود چیست؟ جوابش را آمریکایی ها از زبان سگ هارشان داعش بیان کرده اند : حمام خون - قتل عام سراسری - فاجعه انسانی - نسل کشی ایرانیان بسیار بدتر از میانمار لذا کسانی که فکر می کنند با رفتن ولایت فقیه و از بین بردن جمهوری اسلامی همه چیز عالی می شود. بسیار بسیار در اشتباهند. اینها هیچ چیز از عالم سیاست و گرگهای در کمین مردم ایران نمی دانند. آخر و عاقبت سقوط نظام جمهوری اسلامی برای مردم ایران چیزی بسیار بدتر از سوریه و لیبی و افغانستان فعلی است. حالا سوریه کسی مانند ایران را داشت بفریادش برسد. اگر نظام سقوط کند ما غارت می شویم - به ما شبیخون می زنند و خدا میداند چه خواهد شد. فقط همین را بدانید که کار به جاهایی برسد که حسرت این ایام را خواهیم خورد. باید دست خانواده ات را بگیری و فراری کوه و بیابان بشوی. ای مردم عزیز بیائید قدر این امنیت را بدانیم و همه مشکلات دولت فعلی را با هوشیاری تحمل، تا انشاءلله در سال 1400با انتخاب صحیح گشایش اقتصادی برای مردم ایجاد شود. باید دقت کنیم و هوشیار و آگاه باشیم تا فریب دسیسه های بدخواهان ملتمان را نخوریم. نشر دهید و مطلع باشید که دشمن بفکر من و تو نخواهد بود. جزاکم الله خیرا بصیرت http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل پنجم پارت ۴۳۱ نویسنده:فاطمه ولی نژاد در میان همهمه جمعیت و صدای پرشورمداحی عراقی که از بلندگوهای موکبها پخش میشد، صدایش را به سختی میشنیدم و به دقت نگاهش میکردم تا بفهمم چه میگوید که لبخندی زد و در برابر سکوت بیِ ریایم، صادقانه اعتراف کرد:«من کجا و کربلا کجا؟!!! اگه تو نبودی من کی لیاقت داشتم بیام اینجا و این مسیر رو پیاده برم؟» در برابر نجابت مؤمنانه اش زبانم بند آمده و او همچنان میگفت:«الهه! اگه از من بپرسی، این جواب گریه های شب قدر امامزاده س! من و تو پارسال تو امامزاده اونهمه خدا رو صدا زدیم تا مامان رو شفا بده!خب حکمت خدا چیز دیگه ای بود و مامان رفت، اون دختره وهابی جاشو گرفت و هر کدوم از ما رو یه جوری عذاب داد! عبدالله رو همون اول از خونه بیرون کرد، من و تو رو چند ماه بعد در به در کرد و اونهمه بلا سرمون اومد! بعد هم نوبت محمد شد تا اموالش رو از دست بده و آواره غربت بشه! آینده ابراهیم هم نابود شد و زن و بچه ش اونهمه اذیت شدن! همه سرمایه بابات حروم ریختن خون یع مشت زن و بچه بیگناه شد و آخر سر به خود بابات هم رحم نکردن!» از حجم مصیبتهایی که در طول یک سال و نیم بر سر خودم و خانواده ام آوار شده و مجید همه را در چند جمله پیش چشمانم به خط کرده بود، جانم به لب رسید و او دلش جای دیگری بود که با نگاه بی قرارش به انتهای جاده، جایی که به کربلا میرسید، َ پر کشید و با چه لحن عاشقانه ای زمزمه کرد:«شاید قرار بود همه این بدبختیها اتفاق بیفته و اون همه گریه و زاری شبهای امامزاده نمیتونست این سرنوشت رو عوض کنه! ولی... ولی در عوض اون گریه ها، خدا به ما این سفر رو هدیه داد! شاید ِاین زیارت اربعین تو سرنوشت ما نبود و اون شب تو امامزاده، به خاطر دل شکسته تو، قسمت شد که من و تو هم کربلایی بشیم!» سپس به سمتم صورت چرخاند و با لبخندی لبریز یقین ادامه داد:«الهه! من احساس میکنم اون شب تو امامزاده، خدا برای من و تو اینجوری تقدیر کرد که بعد از همه اون مصیبتها به خونه آسید احمد برسیم و حالا تو این راه باشیم! شاید این چیزی بود که تو سرنوشت ما نبود و اون شب به ما عنایت شد!» که صدای اذان ظهر از بلندگوهای موکبها بلند شد و مجید در سکوتی عارفانه فرو رفت. 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃 🍃💞🍃💞🍃💞🍃 💞🍃💞🍃💞🍃 فصل پنجم پارت ۴۳۲ نویسنده:فاطمه ولی نژاد هرچند حرفهایی که از مجید میشنیدم برایم تازه بودند، اما نمیتوانستم انکارشان کنم که حقیقتا من کجا وکربلا کجا، و شاید معجزه ای که برای شفای مادرم از شبهای قدر امامزاده انتظار میکشیدم، بنا بود با یک سال و چند ماه تأخیر در مسیر رسیدن به کربلا محقق شود که حالا من در میان اینهمه شیعه عاشق به سمت حرم امام حسین قدم میزدم، ولی باز هم برایم سخت بود که من در این مدت، کم مصیبت نکشیده و هنوز هم دلم میخواست که مادرم زنده میماند و هرگز پای نوریه به خانه ما باز نمیشد! از یادآوری خاطرات تلخ گذشته، قفسه سینه ام از حجم غم سنگین شده و باز نمیتوانستم گریه کنم که بعد از شنیدن اخبار هولناک سرنوشت پدر و برادرم، اشک چشمانم هم خشک شده و شاید اقامه نماز، فرصت خوبی برای آرامش قلب بیقرارم بود. در سایه خیمه موکبی نماز خوانده و هنوز تعقیبات نماز را تمام نکرده بودیم که برایمان نهار آوردند. خادمان موکب در یک سینی بزرگ، ظروف یکبار مصرفی از دلمه برگ مو چیده و به همراه آب معدنی بین زائران پخش میکردند.غذایی که هرگز گمان نمیکردم در عراق طبخ شود و چه طعم لذیذی داشت که از خوردنش حسابی سر ِ کیف آمده و بدنم جان گرفت. حالا پس از گذشت دو سه روز از شروع این سفر روحانی، به این طعم گوارا عادت کرده و مطمئن بودم که نه از مواد اولیه خوشمزه و نه از مهارت آشپز که همه دلچسبی این لقمه ها از سرانگشتان بی ریایی آب میخورد که به عشق امام حسین از جان و مال خود هزینه می کنند تا سهمی در خدمت گذاری به میهمانان حضرتش داشته باشند و همین بود که پس از صرف نهار، در لحظاتی که روی تکه موکتی کنار موکب و کمی دور از جاده نشسته بودیم و آسید احمد و خانواده اش در گوشه ای دیگر استراحت میکردند، زیر گوش مجید زمزمه کردم:«مجید! این غذاهایی که اینجا میخوریم، مزه همون شله زردی رو میده که تو به نیت من گرفته بودی و آوردی در خونه مون!» از جان گرفتن خاطره آن روز دل انگیز در این مسیر رؤیایی، صورتش به خنده ای شیرین گشوده شد و مثل اینکه نکته ای لطیف به خاطرش رسیده باشد، چشمانش به وجد آمد و گفت:«الهه! اون روز هم اربعین بود!» 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
سلام بر دوستان و همراهان گرامی / خواستم یک نکته ای را خدمت همه عزیزانی که در ستادهای جناب آقای رئیسی فعالیت می‌کنند عرض کنم و آن اینکه یکی از برنامه‌هایی که اصلاح طلبان دارند دنبال می کنند این است که انتخابات را به دور دوم بکشانند. آنها معتقدند که در هر صورت نفر اول آقای رئیسی است و تمام تلاش شان این است که همتی بشود نفر دوم البته با اختلاف خیلی زیاد.بنابراین تلاش میکنند آرا آقای رئیسی را بشکنند و تقسیم کنند بین کاندیداهای انقلابی ....به همین منظور افراد مطرح این تفکر در بیانات خودشون دارند القاء میکنند که مثلا آقای جلیلی خیلی خوبه و برنامه داره یا آقای قاضی زاده خیلی منظم و قانونمنده یا ....هدف اونها در واقع تعریف از جناح انقلابی ها نیست بلکه می‌خواهند آراء آقای رئیسی را درسبد دیگران بریزند بنابراین این در گروه هایی که داریم حواسمان باشد مطالبی که نشر و یا بازنشر داده می شود به گونه‌ای باشد که که فقط جناب آقای رئیسی را به عنوان کاندیدای اصلح مطرح نمایند تا انشاالله در همان دور اول نتیجه به نفع آقای رئیسی تمام شود. http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
میثاق باشهدا دعوت نامه ای ازطرف شهدای عزیز استان گلستان به اهالی محترم این استان... منتظرحضورپرشوروگرمتان هستیم. http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدرضا اسکندری، وزیر اسبق کشاورزی و مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر در گفت و گو با خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ درباره اظهارات برخی از کاندیداهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اظهارداشت: کاندیدایی که مدعی مدرک دکتری مهندسی اقتصاد است، مدتی مدیرعامل رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری شاهد در آلمان بوده است و مدرک دکتری خود را در آلمان و به صورت پروازی گرفته است. وی همچنین گفت: این کاندیدا از مدیران اسبق سازمان اقتصادی کوثر بوده و همزمان در حداقل ۶ شرکت زیر مجموعه این سازمان، سمت ریاست هیات مدیره را برعهده داشته است؛ یعنی برای ریاست خود در ۶ شرکت زیر مجموعه، حکم زده بود! مدیرعامل سازمان اقتصادی کشور همچنین تصریح کرد: در شرایطی که این کاندیدا مدیر سازمان اقتصادی کوثر بوده، یک شرکت بزرگ خصوصی نیز داشته و به خاطر تعارض منافع شرکت خود با ماموریت‌های سازمان اقتصادی کوثر، یک مجموعه ورشکسته را تحویل مدیریت بعدی داد. اسکندری همچنین  عنوان کرد: دست‌های پشت پرده اجازه راه‌اندازی واحدهای تولیدی را به این سازمان نمی‌داد؛ به قاطعیت می‌گویم تعدادی از مدیران فعلی خودشان شرکت واردات دارند و از همین جهت اجازه راه افتادن تولید داخلی را نمی‌دهند و این مساله در وزارت جهادکشاورزی  بسیار بیشتر از سایر بخش ها دیده می شود. منبع: dana.ir http://eitaa.com/Maktab_haj_Gasem