مکتب سلیمانی سیرجان
#زینب_علوی #رمان (قسمت چهارصد و هشتاد و هشت) صدای فرود که در گوشی پیچید، دلش ریخت و با صدای لرزان س
#زینب_علوی
#رمان (قسمت چهارصد و هشتاد و نه)
ریحانه با مادرش که تازه از مدرسه به خونه برگشته بود تماس گرفت و بهش گفت یکی از همکلاسی های دوران دانشگاه دعوتش کرده و میخواد به خونه شون بره .
پروانه با اینکه یه حسی بهش میگفت ریحانه با فرود قرار داره اما ترجیح داد خودشو به تغافل بزنه و به دخترش اعتماد کنه .
قضیه ازدواج ریحانه با فرود خیلی به روابط او و دخترش ضربه زده بود و او دیگه نمیخواست فاصله بین خودش و دخترش بیشتر از این بشه .
در جواب دخترش گفت برو به سلامت ولی حتماً قبل از غروب برگرد میخوایم دورهم شام بخوریم .
ریحانه سوار مترو شد و به تجریش رفت
قبل از رفتن به خونه فرود به امامزاده صالح رفت و در گوشه ای که خلوت تر بود نمازشو خوند.
نه دوست داشت جلوی فرود نماز بخونه و نه دوست داشت داخل اون خونه که بدترین خاطراتشو از اون داشت نماز بخونه .
از امامزاده که بیرون اومد خیابون رو از نظر گذراند . نمیدونست باید دست خالی به خونه فرود بره یا یه چیزی بخره
اول یه مقدار این پا و اون پا کرد بعد دلو به دریا زد و یه بسته شکلات کادویی خرید و به آدرسی که فرود براش پیامک کرده بود رفت .
هرچی به خونه نزدیک تر میشد دلهره و اضطراب و طپش قلبش هم بیشتر میشد
خدا خدا میکرد یه اتفاقی بیفته و برگرده انگار منتظر یه چیزی بود که مانع ورود او به خونه بشه .
اما علی رغم فکرایی که از ذهنش میگذشت بعد از چند دقیقه خودشو جلوی در اون خونه دید .
دست لرزانشو که لرزشش شدت گرفته بود رو زنگ فشرد .
کوچه خلوت بود و یه پیرمرد عصا به دست با قدم های آهسته در حال عبور از کوچه بود .
طوری به ریحانه و پوشش نگاه کرد انگار میخواست بگه این خونه از این مهمونا نداشت !!
فرود که منتظر ریحانه بود با صدای زنگ آهسته از رو کاناپه بلند شد و دکمه آیفون رو زد و از پشت پرده حریر پنجره مشرف به حیاط منتظر داخل اومدن ریحانه موند
اما ریحانه جلوی در مبهوت مونده بود و در افکار خودش غوطه ور بود و حواسش به در باز نبود .
فرود از طریق آیفون گفت: ریحانه بیا تو دیگه چرا جلوی در وایسادی؟! یادت نره درو ببندی!
ریحانه به خودش اومد و همون موقع که پیرمرد وارد خونه ای که سه خونه با این خونه فاصله داشت شد، با عجله وارد خونه شد و در رو پشت سرش بست .
همین که وارد خونه شد تمام اتفاقات اون روز نحس جلوی چشمش اومد .
خودشو لعنت کرد که چرا قبول کرده به اونجا بیاد
از اومدن پشیمون شد و خواست برگرده اما دیگه دیر بود و فرود داشت از پشت پنجره که پردشو کمتر زده بود بهش علامت می داد که بالا بیاد
ادامه دارد ......
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
إِلٰهِى وَأَنَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ !
خدایا، و من بنده تو و فرزند بنده توأم،
در برابرت ایستادهام ...
مناجات شعبانیه ♥️
من همینم ،
همان که مخلوقِ توست ،
پرورش او با تو بود ،
رزق و روزی اش را تو داده ای و
بیین
کم و کسرم فراوان است
بیا و بسازم ...
شبتون بخیر💜
@Maktabesoleimanisirjan
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
💠 شكرُ العالِمِ عَلى عِلمِهِ عَمَلُهُ بِهِ وبَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ
❇️ شكرگزارى عالم بر علمش عبارت است از:
عمل کردنش به آن علم،
و گذاشتن آن در اختیار سزامندانش
📚 غررالحكم حدیث ۵۶۶۷
#حدیث_روز
#شکرگزاری
@Maktabesoleimanisirjan
#آشپزی
#طرز تهیه، ته چین شوید باقلا با مرغ🍗
موادلازم: 👇
برنج: ۲پیمانه
زرده تخم: مرغ ۲عدد
ماست: یک پیمانه
زعفران دم کرده: ۶ق غ
باقلا پخته: ۱پیمانه
شویدخشک: ۱/۲پیمانه
سینه مرغ پخته شده: یک عدد کامل
روغن: به میزان لازم
نمک: به میزان لازم
پیاز سرخ شده: ۲عدد
کره: به میزان دلخواه
کشمش برای تزیین: به دلخواه
طرز تهیه:👇
۱)ابتدا برنج را آبکش کنید.
۲)یک کاسه مناسب اتنخاب کنید ماست ،نمک،زعفران و زرده تخم مرغ را در آن بریزید و خوب هم بزنید.
۳)سپس برنج آبکش شده را به مواد اضافه کنید و حالت دورانی هم بزنید تاتمام برنج با مواد مخلوط شود.
۴)در ظرف دیگری مرغ پخته شده وخرد شده را با پیاز سرخ شده ،باقلا و شوید مخلوط کنید.
۵) قابلمه ایی را انتخاب کنید که ته چین راحت از داخل آن برگردد.
۶)مقداری روغن کف قابلمه بریزید،نصف پلو را درون قابلمه بریزید،سپس مرغ را بریزید نصف دیگر پلو را اضافه وبا پشت قاشق مقداری فشرده کنید.
۷)چند تکه کره روی پلو بگذارید.
۸)قابلمه را روی شعله پخش کن بگذارید و صبر کنید با شعله کم ۴۵دقیقه دم بکشد.
@Maktabesoleimanisirjan
مکتب سلیمانی سیرجان
#استغفار ۱۵ 📿 مداومتِ همراه با توجه بر ذکر استغفار ، قدرت محاسبه و مراقبه را در انسان، افزایش می
خلاصه #استغفار ۱۵ 👇🏻👇🏻👇🏻
مداومت بر ذکر استغفار ،عامل اصلی حفظ و رشد تقوا در انسان است.
آب شیر اینجوریه؟🚰
لوله کش میاد میبینه چقدر آشغال گیر کرده داخل لوله آب کاغذ مو🪠 🧻... درست میکنه.
خودتون رو محاسبه کنید .📝
فکر ناروا خوردن ناروا شنیدن ناروا....
چندبار شک کردم ...
مثلا آقا👱♂ خوش اخلاقه میاد خونه سرخانم سر بچه داد میزنه
خانم 🧕میگه تو خونه بودم کاری نکردم اما ممکنه خیال بد کرده باشه
ممکنه با تلویزیون🖥 نگاه کردن آلودگی جمع شه...
سوء ظن، خیال بد، بد جنسی، رقابت ...
شب میبینه سبک نیست خواب بیخود میبینه از رخت خواب میخواد بلند شه مثل اینکه کوه 🏔کنده⛏....
۷الی۸ساعت خوابیده🛌 انگار نخوابیده....
دقت کنید استغفار به بدن بر می گردد
با غذا🍞🥗🥘 ارتباط دارد
استغفار سیستم غذا خوردن انسان رو درست میکنه.
ورحمه للخلق
رحمت میاره برای انسان
اسلحه مبارک و قدرتمند هست🔫⚔💪
هرچقدر استغفار سطحی باشه مشکلات سطحی رو برطرف میکنه.
هرچقدر استغفار قدرتمند باشه روی استغفار بیشتر کار کنیم
قدرت و سرعتمون در همه جهات بیشتر میشه🏃🏃
#مسابقه_خلاصهنویسی
@Maktabesoleimanisirjan
بعد از طلاق اقساط مهریه بر اساس درآمد مرد تقسیم بندی میشه
مثلا هر چند ماه یه سکه
من بر اساس درآمدم نهایتا میتونم روزی دو تومن شارژ بزنم زنگ بزنم 10 دقیقه به طرف بگم غلط کردم😂😂😂
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
دیروز یه گلابی از رو درخت افتاد رو سرم
.
.
خوردمش.
فقط به خاطر شما
نمیخواستم یه قانون دیگه به فیزیک اضافه کنم 😁😂
آخرین گفته های نیوتن قبل از مرگش😂😂
✨✨✨✨✨✨✨✨
پسر عموم رفته زن گرفته 👰
گفتن سه تیکه از جهیزیه پای دوماده ...
لوازم آشپز خونه، لوازم برقی و لوازم چوبی😳
احتمالاً زنش فقط با خودش دمپایی و کلیپس میبره
😑😂😂😂
✨✨✨✨✨✨✨✨
اول خط سوار تاکسی شدم 1نفر مونده بود تاکسی پر شه بعد نیم ساعت یه دختره اومد راننده به شوخی گفت: خانوم ما 1ساعته منتظر شماییم..
دختره هول شد گفت: ببخشید خواب موندم.. 😐
ینی ما 4نفر که ترکیدیم. خود تاکسیه از شدت خنده استارت نمیخورده🚖😂😂😂
#طنز
#جوک
#لبخند
#شوخی
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
امام صادق(ع):
آنکه خدا خیرش را بخواهد عشق حسین (ع) را به قلب❤️ او می اندازد.
@Maktabesoleimanisirjan