#آقایان_بخوانند
اگر مردی توقع دارد بانویش یک فرشته در زندگی اش باشد ...
ابتدا باید یک بهشت برایش فراهم کند
فرشته ها در جهنم زندگی نمی کنند.. 💜
#همسرداری
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماسک خونگی برای درمان خشکی دست👏✨
خيلی موثر و خوبه 😍
اين ماسك و هفته اي دو تا سه بار استفاده كنيد 👌
مواد لازم:
شكر
آبليمو
عسل
روغن زيتون
#طب
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
مکتب سلیمانی سیرجان
•🎁• •|🌸|• پــــــرچم غــــدیــری خـود را از مکتب سلیــــمانی سیـــــرجان هــدیه بگیریــــد😊 🎈با
29.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🎁•
💢عید #غدیر را بزرگ بشماریم
ولو با نصــب یک پـــــرچـــــم
بابا جشـــــن بابامون علیِ (؏)
•|🌸|• پـرچم غدیری تون رو از ما هدیه بگیریــــد😊
⏳از شب عید قربان به مدت ۷ شب هر شب به ۱۴ نفر از اعضای کانال به قید قرعه پـــــرچم غدیری هدیه خواهیم داد
👈عزیزانی که تمایل به دریافت پرچم رایگان و متبرک به نام مولا دارند درکانال مکتب سلیمانی سیرجان عضو شوید👇
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
و جهت شرکت در قرعه کشی کلمه پرچم را به آیدی👇 ارسال کنید
@maktab98
🔹 رسانه باشید و دوستان تون را به کانال مکتب سلیمانی سیرجان برای شرکت در قرعه کشی دعوت کنید✌️یا علی...♥
مکتب سلیمانی سیرجان
•🎁• 💢عید #غدیر را بزرگ بشماریم ولو با نصــب یک پـــــرچـــــم بابا جشـــــن بابامون عل
🌱
تنهایی شرکت نکنیاااا 😉
برا همسایه هات هم بفرست
اونا رو هم تشویق کن به نصب پرچم
ثواب داره 😍
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه میخوای فامیلا پشت سرت حرف در نیارن که هندونش ساده بود، این هندونه آرایی رو ببین😁🍉
#ایده
#ترفند
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
حیف نون رفته شیرینی فروشی گفته: یه جعبه شیرینی میخوام.
یارو گفته: چند کیلویی؟
اونم گفته: ۴۵ کیلو ام، ولی رژیم گرفتم تا لاغر شم🤣😅
میگن شیرینی فروشه رفته تو یخچال نشسته، میگه: من شیرینی ناپلئونیم….!!🤣😆😅😁😂😃😄😂😁
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
حیف نون خرش مریض میشه میبرتش دامپزشکی 🐴
به دکتره میگه نمیشه داروهاشو تو دفترچه خودم بنویسی ؟😂😂
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سرکلاس بودیم، استاد گفت: چقدر زمان داریم؟؟
گفتم: در حد دو جمله که با بیننده ها خداحافظی کنیم..!😁
بیرونم کرد!😐
خو اعصاب نداری میگفتی از اتاق فرمان واست وقت میگرفتم☹️😂
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
به حیف نون میگن یه موجود نام ببر
میگه: ماست 😳
میگن: ماست که موجود نیس
میگه:من خودم دیدم روی درِ یه مغازه نوشته بود ماست موجود است😅😂
#طنز
#جوک
#لبخند
#شوخی
═✧❁🌸❁✧═
مکتب سلیمانی سیرجان 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
★💕★
#عارفانه
میگفت↓
هروقتمیخوایدعاکنی،
قبلازاینکهدعاکنیبگوخدایامنازهمه
کساییکهغیبتمنوکردنو
منوناراحت کردن
منگذشتم..
توهمازمنبگذر(:
دراجابتدعاخیلیموثره..🌱
|⇠#آیتاللهمجتهدی|
🦋@Maktabesoleimanisirjan
مکتب سلیمانی سیرجان
#رمان 🔴 (قسمت سیصد و سی و دو) ریحانه دو دستشو رو سینه قفل کرد و به پشتی صندلی تکیه داد و پرس
#رمان
🔴 (قسمت سیصد و سی و سه)
خانم عارفی دست رو دست ریحانه گذاشت و گفت: الهی بمیرم! خدا رحمت کنه پدرتو! پس همدردیم همه جوره! البته بچه های جهادی اهل طعنه زدن و تیکه انداختن به خانواده شهدا نیست که اگه باشن خودم عذرشونو میخوام!
ریحانه سرشو به نشونه ی تأیید بالا و پایین کرد و گفت: ممنونم. بله می دونم. حرفاتو خوب درک می کنم! خدا روح آقای رسولی رو هم غرق رحمت و مغفرت کنه. بعدش چکار کردی با شنیدن اون خبر؟
خانم عارفی آهی کشید سرشو پایین انداخت و گفت:
خیلی داغون شدم خیلی! برای اولین بار در عمرم به مردی دل بسته بودم. خانواده ی من خیلی سنتی و مقید هستن و اصلاً خوشایندشون نبوده و نیست که دخترشون تو خیابون با پوشش نامناسب بچرخه یا با مردها دوست بشه و من یتیم از سر بی کسی و بی پناهی به مردی دل بسته بودم که مثلاً می خواست منو به صراط مستقیم هدایت کنه و منو از مرگی که حامدی و وکیلش برام تدارک دیده بودن نجات داد. اما قبل از اینکه حتی بتونم با اون مرد حرفی بزنم بهم گفتن شهید شده! زخم عذاب وجدان مردن اون بچه ی بی گناه یه جور عذابم می داد و غم رفتن مردی که بهش دل داده بودم و قضاوت خیلی بدی درباره ی اون کرده بودم یه جور دیگه! یکی دو ماه افسرده و تو خودم بودم و روزهایی که حالم خیلی بد بود به یاد آقا مهدی می رفتم در مسجدی که اون پیش نمازش بود نماز می خوندم. یکی از همین روزها که به مسجد رفته بودم خادم مسجد بهم گفت: تو که به حاج آقا رسولی مدیونی حداقل یه کار خیر براش انجام بده! این حرف جرقه ای شد و ذهنمو روشن کرد که حداقل برای کم شدم زخم وجدان خودم هم که شده به فکر انجام یه کار خیر و نیک برای آقای رسولی و اون بچه باشم.
ریحانه پرسید: پس این طوری به فکر تشکیل گروه جهادی افتادین؟
خانم عارفی دستی به جلوی مقنعه اش کشید و گفت:
نه اون سال که تمرکزم روی درس خوندن و قبولی در کنکور بود چرا که این خواست خود آقا مهدی بود. زمانی که نتایج اولیه کنکور اعلام شد برای مشورت با دانشجوهای دانشگاه فردوسی در مورد رتبه های لازم برای قبولی در رشته های مختلف به اونجا رفته بودم که بچه های یه گروه جهادی رو دیدم. دانشگاه خیلی خلوت بود و اونا جزو معدود دانشجو های حاضر در اونجا بودن. باهاشون علاوه بر انتخاب رشته در مورد گروه جهادی هم صحبت کردم و اونا هم برای توضیحاتی دادن. این جوری شد که تصمیم گرفتم بعد از ورود به دانشگاه یه گروه جهادی تشکیل بدم و ثواب تمام کارهای خوب رو تقدیم به روح شهید مهدی رسولی و اون طفل معصوم بکنم تا بلکه منو ببخشن و از من راضی باشن.
خانمی مسن لنگان لنگان اومد و کنار ریحانه نشست. ریحانه کمی چادرشو جمع و جور کرد و به پیرزن تعارف کرد که کیفشو رو صندلی بزاره. پیرزن با دست های لرزان گره روسری مشکیشو کمی سف تر و از ریحانه تشکر کرد بعد هم از او ساعت پرسید.
ریحانه به ساعت گوشی اش نگاه کرد و گفت: ساعت 3 و نیمه حاج خانم! پیرزن باز از او تشکر کرد و از گرمای هوا هم نالید.
ریحانه رو به خانم عارفی کرد و گفت: که این طور! شما هم چه سرنوشت جالبی داشتین!
ادامه این رمان هیجانی و زیبا هر شب حوالی ساعت۲۱ درکانال مکتب سلیمانی سیرجان👇
https://eitaa.com/Maktabesoleimanisirjan
مکتب سلیمانی سیرجان
👆این پشت جلد کتاب جدیدی هستش که من میخوام شروع کنم به مطالعه 😊 کی میدونه اسم کتابم چیه؟؟؟ وقت مطا
♡❣♡
بریم ســــــــــــــــــــراغ رفیق عزیزمون
کتــــــــــــــــــــاب 😍📚
یه گوشه پاهاتو دراز کن
چایی تو بذار کنارت ☕️
البتہ از نوع ایرانیش 😉
و شروع کن به تزریق حال خوب ♥️
#بهوقتمطالعه..
@Maktabesoleimanisirjan
4_6030658168378365132.mp3
2.05M
نمیدونم چه کسی نیاز داره اینو بشنوه اما :
اینو بدون که خدا در جواب
صبرهات، درهایی رو برات باز میکنه
که کسی قادر به بستنش نیست
شبت پراز آرامش دوست من ♥
#نمیدونم
@Maktabesoleimanisirjan