eitaa logo
مکتب سلیمانی سیرجان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
43 فایل
🎨 انجام طرح های گرافیکی(پوستر،بنر و..) 💌 تولید و نشر محتوای اعتقادی ،تربیتی... ارتباط با ادمین؛ تبلیغ نداریم @Ahmadif313 💓دریافت صدقات و نذورات جهت کمک به نیازمندان تحت پوشش خیریه مون: 6037991772811521
مشاهده در ایتا
دانلود
مکتب سلیمانی سیرجان
#زینب_علوی #رمان (قسمت چهارصد و نود و یک) فرود پوسته شکلات رو باز کرد و اونو تو دهنش گذاشت و گفت :
(قسمت چهارصد و نود و دو) فرود استکان رو برداشت نگاهی به رنگ روشن و شفافش کرد و یه قلوپ از چای خورد و گفت: به به این میگن چای !! این خدمتکاره چایی درست می‌کنه که بدمش به زئوس، اونم قهر می‌کنه طفلی!! ریحانه با احتیاط پرسید زئوس کیه؟ فرود چای رو سر کشید و بعد خندید و گفت سگمون یعنی سگ نازیلا من خیلی حوصلشو ندارم ولی واقعاً نازه. بعد گوشیشو دست گرفت و گالری گوشی رو باز کرد و عکس یه سگ کوچیک سفید و پشمالو با چشمان درخشان رو بالا آورد . گوشی رو به طرف ریحانه گفت و گفت : اینه عکسش ببین چه نازه ؟! ریحانه با احتیاط جلو آمد و به گوشی فرود خوب دقت کرد . در واقع به گوشی نگاه کرد نه عکس اون سگ سفید که اصلا براش مهم نبود . یه لحظه به فکر رفت و با خودش گفت گوشیش اون روز نحس چه شکلی بود؟! همین بود ؟! هرچی فکر کرد یادش نیومد فرود به ریحانه که همین طور ساکت به گوشی خیره بود گفت: ریحانه چیه؟! چرا ماتت برده ؟! چرا اینجوری بهش زل زدی ریحانه به خودش اومد و گفت: ها؟! هیچی ! سگ جالبیه و بعد عقب رفت و کنار فرود با فاصله رو همون مبل سه نفره نشست . قبل از اینکه بخواد حرفی بزنه صدای زنگ گوشیش در اومد دستشو دراز کرد و کیفشو از روی مبل تک نفره برداشت و گوشیو درآورد و جواب داد حسنا بود که میخواست بدونه کی برمیگرده و ریحانه بهش اطمینان داد قبل از غروب برمیگرده . پروانه به حسنا گفته بود ریحانه خونه ی همکلاسش رفته و حسنا هم که جریانات ازدواج ریحانه با فرود رو میدونست خیلی نگرانش شده بود و می‌خواست از خوب بودن حالش مطمین بشه . فرود که مکالمه رو می شنید شکلاتی خورد و پرسید : خانوادت بودن؟! نگفتی میای اینجا ؟! ریحانه گوشیشو رو میز عسلی گذاشت و گلویی صاف کرد و گفت: عروسمون بود همیشه نگرانه! گوشیتون به نظر خیلی خوب میاد باید گرون قیمت باشه! نه؟! فرود به گوشیش نگاه کرد و گفت : این؟! این که عالیه مدل آیفون ۶ و ۷ میلیون پولشو دادم بایدم خوب باشه !! ریحانه دوباره پرسید: کی خریدین؟ فکر کنم جدید باشه مدلش؟ فرود در حالی که چشمش به گوشی ریحانه بود و حدس میزد سامسونگ باشه جواب داد: آره دو سه ماه پیش خریدمش من همیشه جدیدترین مدل ها رو میگیرم !! گوشیت باید از این سامسونگ ارزون ها باشه نه ؟! ریحانه گوشیشو برداشت و گفت: آره مدل j2 گوشی خوبیه!! با گوشی قبلیت چکار کردی؟ اگه نفروختیش من میتونم براش مشتری پیدا کنم ! فرود پوزخندی زد و گفت: فروش چی؟! به فنا رفت گوشی قبلیم !! ریحانه که انتظار شنیدن این حرف رو نداشت گوش هاش تیز شدن و با تعجب پرسید : به فنا رفت؟! چرا؟! فرود کش و قوسی به بدنش داد و پوزخندی زد و گفت: گوشیم تو جیب شلوارم بود این خدمتکاره عقلش نرسیده بود جیب رو نگاه کنه ببینه چیزی داخلش نیست همین جوری شلوار رو با گوشی انداخته بود داخل ماشین و شسته بودش!! کلا هیچی ازش باقی نموند و به درد تنها جایی که میخورد سطل آشغال بود !! ادامه دارد ...... ═✧❁🌸❁✧═ مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
✨بسمِ خَیرِالشّاکِرین✨
خدایا شکرت واسه ... همیشه صبح‌مون رو با شکرگزاری شروع می‌کنیم انرژی‌ای که از این کار به دست میاریم تا آخر روز ماندگاره🥳 @Maktabesoleimanisirjan
من یقین دارم؛ پیشانی زمین با سجده های تو زینت گرفته است:) سجادِ اهل بیتِ محمد(ص) خوش آمدی❤️😍 عیدتون مبارک 🥰 ان شاالله با عنایت ویژه مولا علی بن الحسین علیه السلام بهترین روزی‌ها نصیب همگی شود🤲🏻 🎊 @Maktabesoleimanisirjan
آماده‌اید برای شنیدن ۱۷🤗 یادتون نره تا قبل از انتشار فایل بعدی وقت دارید خلاصه رو به این آیدی بفرستید👇🏻👇🏻👇🏻 @Tayebeh_72 پس از این فرصت استفاده کنید که از جوایز و رزق و برکات معنوی این مباحث جا نمونید🏃🎁
استغفار 17.mp3
8.13M
۱۷ 📿 وقتی استغفار میکنی ؛ راست میگی یا نه؟ واقعا از کاری که داری براش عذرخواهی میکنی، بدت میاد؟ @Maktabesoleimanisirjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقط کافیه با خودت بگی بگیرم بخوابم که فردا باید زود بلند بشم از همون لحظه تبدیل میشی به یه جغد که قراره تا خود صبح بیدار بمونه😐😂😂😂 ‌ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ مامانم از ۷ تا ۱۰ شب : بیا شام بخور بیا شام بخور بیا شام بخور من ساعت ۱۰ : اومدم ،کو پس ؟ مامانم :بشین ۱۰ دقیقه دیگه برنج دم میکشه😐😂😂 ‌✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ‏یجا هم رفتیم خواستگاری دختره گفت من مهریم باید سکه به اندازه سن‌ تو باشه گفتم باشه قبوله فقط من وقتی تورو دیدم دوباره متولد شدم 😂😂😂😂 ‌✨✨✨✨✨✨✨✨ ساعت ۳شب رفتم دکتر واسم سرم نوشته میگه همین الان باید بزنی. مرد حسابی پس چی یاد میدن بهتون تو دانشگاه؟ نمیدونی الان کسی آنلاین نیست استوریش کنم ریپلای نمیخوره؟ 😂😂😂😂 ‌✨✨✨✨✨✨✨✨ ‌‏از وقتی فهمیدم دخترا از پسرای نترس خوششون میاد، موقع شامپو زدن دیگه چشمامو کامل نمیبندم😂😂😵‍💫 ‌ ═✧❁🌸❁✧═ مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مکتب سلیمانی سیرجان
#زینب_علوی #رمان (قسمت چهارصد و نود و دو) فرود استکان رو برداشت نگاهی به رنگ روشن و شفافش کرد و یه
(قسمت چهارصد و نود و سه) چشمای ریحانه برق زدن و اکلیلی شدن پس گوشی فرود هم از بین رفته بود . اما عکس ها و فیلم های داخلش چی؟! چه اتفاقی برای اونا افتاده بود ؟! باید اینو هم میفهمید . فرود دستشو دراز کرد و گوشی ریحانه رو برداشت و گفت : واقعاً اینه گوشیت خانواده های شماها که این همه پول میگیرین؟! حالا به دردم می خوره؟! این حرف به ریحانه خیلی برخورد . یاد و خاطره نچسب روزهای دانشکده دوباره به مغزش هجوم آورد . خیلی خودخوری کرد تا تونست جواب ناجوری به صحبت فرود نده! دست لرزانشو به پیشونیش کشید و گفت: تو چاپخانه شاغل تمام وقت نیستم و بیشتر از ۷۰۰ تومن حقوق نمی‌گیرم. مادرم که دبیره و کم یا زیاد مثل بقیه معلما حقوق میگیره! برادرم تعمیرکار ماشین های خارجیه درآمدش از مادرم بهتره اما باید به همسر و بچه ش برسه مخصوصاً که سرمایه ای هم از خودش نداره. پدرم که رفت حقوق بازنشستگیش موند برای ما که خب اونم حالا که برای خودم درآمدی دارم دلم نمیاد از خواهر کوچیکم دریغ کنم و بیشتر وقتا سهم منم برای اونه . این گوشیم گوشی خوبیه کارمو راه میندازه ۸ گیگ حافظه داخلی داره کلی فایل میتونم داخلش نگه دارم ! فرود که انتظار شنیدن این حرفارو از ریحانه نداشت اول از حالت دراز کش نیم خیز و بعد بلند شد و نشست و خودشو به ریحانه نزدیک کرد. تو چشمای ریحانه براق شد و گفت: اینارو که جدی نمیگی؟! نه ؟! ریحانه که از نزدیک شدن فرود به خودش احساس خفگی میکرد و بغضش به گلوی هجوم آورده بود. ته گلوش تلخ شد و چشم به گوشیش داد و گفت: من که دروغی برای گفتن ندارم میتونم فیش حقوقی همه خانواده رو بیارم خدمتت شماره حساب برادرمم بدم که مطمین بشی . یه گوشی که دیگه ارزش دروغ گفتن نداره به خصوص اگه گوشی خوبی باشه و ازش راضی باشی !! با اینکه پارسال خریدم ولی بعد از یکسال هیچ تغییری نکرده! فرود متوجه شد حرفاش به ریحانه برخورده قیافه ریحانه درهم و اخماش تو هم بود اما مثل سر کلاس دیگه جبهه نمی گرفت و عصبی نمیشد و تند صحبت نمی‌کرد ! اینو به فال نیک گرفت و گفت: نمی‌خواستم ناراحتت کنم حالا اخماتو باز کن دیگه. بعد دستشو به سمت صورت ریحانه برد که ریحانه وحشت زده صورتشو عقب کشید . فرود از این حرکت ریحانه جا خورد و گفت : چی شد ؟! تو چرا همش از من فراری هستی؟! ریحانه از حرص لبشو گاز گرفت و گفت: یه لحظه احساس کردم جانوری رو صورتم افتاده بعد نفسی عمیق کشید و برای فرار از فرود و سوالاتش و حرکاتش گفت: برم قوری رو بیارم یه استکان دیگه هم بخوریم ! ریحانه که از رو مبل بلند شد فرود عمدا پاشو روی گوشه ی چادرش گذاشت و تا ریحانه یک قدم برداشت چادر از سرش کشیده شد . دستشو به چادر گرفت و به سمت فرود برگشت پای فرود رو که دید عصبی شد و خواست بگه مردک بیشعور پاتو بردار که حرفشو خورد و گفت : میشه پاتو برداری ؟! فرود چشمکی زد و گفت : نه دیگه! شرطت این بود که کاری به پوششت نداشته باشم که خب ندارم ولی تو خونه چادر پوشیدن که دیگه زیادیه! هرچند بیرونم پوشیدنش زیادیه!! ریحانه لب هاشو به یه سمت کج کرد و آهی کشید و چادر رو در آورد و روی مبل تک نفره گذاشت و به سمت آشپزخونه رفت . با قوری چای برگشت و داخل استکان فرود چای ریخت . فرود با لحن خاصی گفت: به به ! به تو میگن کدبانوی رویایی. فرود مشغول خوردن چای شد و ریحانه گفت: فکر کنم صدای در میاد انگار دارن در میزنن. ادامه دارد ...... ═✧❁🌸❁✧═ مکتب سلیمانی سیرجان 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1951203377C8b55f4af3a
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ استاد شجاعی🌿 √ راز دلبری امام حسین از مردم جهان💗 (همین راز، رازِ بزرگی ما نیز هست) 💔 @Maktabesoleimanisirjan
میگفت وقتی گناه کردید رو به قبله بگید السلام علیک یااباعبدالله نفهمیدم حسین، اشتباه کردم...💔 💔 @Maktabesoleimanisirjan