eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.8هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 اعتقاد شخصی اعضا شخصی هست عمومی نیست ✅سلام یاس جانم برای چالش پیشنهادی &‌ مادر شوهر خواهرم میگه وقتی دستاتون خیسه مثلاً ظرف میشورین یا کارای دیگه دستاتون با لباستون خشک نکنید غم میاره ۰۰ الهی غم تو دل هیچکدومتون نباشه😘❤️ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 عشق فانتزی اعضا ✅سلام درباره جالش عشق بچگی من وقتی کوچیک بودم عاشق علیرضاحقیقی دروازه بان پرسپولیس بودم☺️یکی ازهمکلاسیهامم دوسش داشت باهم همیشه دعوامیکردیم میگفت عمرابیادتوروبگیره منم میگفتم نه پس میادتورومیگیره😂😂🤣🤣الان هردومون اردواج کردیمومن یه پسرواون یه دخترداره علیرضاحقیقی هم هیچکدوممونونگرفت😂😂😊 ✅سلام عزیزم بابت چالشتون من ی دوست داشتم دوران مدرسه که عاشق علی ضیامجری بودیعنی جوری که همه میدونستن اتاقش پرررره عکس اون بود ولی الان ازدواج کرده ودوتادسته گل داره ✅سلام یاس جان یاد بیست سال پیش افتادم،من عاشق یه مجری تلویزیون بودم😁 که بعدها بازیگرشد،الانم بازیگر مورد علاقه ام هستش وطرفدارشم اما نه مثه گذشته عاشقش باشم آا،آقای شهاب حسینی بودن ایشون🙊😂 ✅یاس جونم چه چیزا ک در ذهنم زنده شد با این چالشت. من خیلی رویایی فکر میکردم. عاشق اون دکتره جوونه خوشتیپه تو پرستاران شده بودم. اسمش بن تری بود فک کنم اسم واقعیش. بعد خیلی خفن عاشق حمید گودرزی بودم.😜 تو مدرسه معروف بودم. یکی دیگه از دوستامم عاشقش بود ک از اون دختره  بدم میومد‌ حالا انگار واقعا هوومه... بعد عاشق امید زندگانی شدم. بعد پوریا پورسرخ😳خاک بر سرم چقد عاشق بودم. الانم عاشق بچه هامممممممم. ینی عاشقشونم هااااا...اقایی هم تاج سرمه. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 📚 💞دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد، داد زد و بد و بيراه گفت، خدا سكوت كرد، جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سكوت كرد، آسمان و زمين را به هم ريخت، خدا سكوت كرد. به پر و پای فرشته ‌و انسان پيچيد، خدا سكوت كرد، كفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سكوت كرد، دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد، خدا سكوتش را شكست و گفت: "عزيزم، اما يك روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها يك روز ديگر باقی است، بيا و لااقل اين يك روز را زندگی كن" لا به لای هق هقش گفت: " اما با يك روز... با يك روز چه كار می توان كرد؟ ..." خدا گفت: "آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را در نمی‌يابد هزار سال هم به كارش نمی‌آيد". آنگاه سهم يك روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: "حالا برو و يک روز زندگی كن" او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش می‌درخشيد، اما می‌ترسيد حركت كند، می‌ترسيد راه برود، می‌ترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد، قدری ايستاد، بعد با خودش گفت: "وقتی فردايی ندارم، نگه داشتن اين زندگی چه فايده‌ای دارد؟ بگذار اين مشت زندگی را مصرف كنم". آن وقت شروع به دويدن كرد، زندگی را به سر و رويش پاشيد، زندگی را نوشيد و زندگی را بوييد، چنان به وجد آمد كه ديد می‌تواند تا ته دنيا بدود، می تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشيد بگذارد، می تواند... او در آن يك روز آسمانخراشی بنا نكرد، زمينی را مالك نشد، مقامی را به دست نياورد، اما... اما در همان يك روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايی كه او را نمی‌شناختند، سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد، او در همان يك روز آشتی كرد و خنديد و سبك شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد. او در همان يك روز زندگی كرد... فردای آن روز فرشته‌ها در تقويم خدا نوشتند: "امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست!" زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می انديشيم، اما آنچه که بيشتر اهميت دارد، عرض يا چگونگی آن است. امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتی برای طلوع خورشيد فردا وجود دارد؟! ‌‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ⭕️ عروسک پنج سالگی 💞عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست... نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است... آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند... و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است... پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست... این یکی هم حل می شود ... میگذرد و تمام میشود... غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری. همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است...شک نکن❗️ ‌‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🏛 فال حافظ روزانه 🏛 💖یکشنبه 22 مرداد 1402💖 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : درد عشقی کشیده​ام که مپرس زهر هجری چشیده​ام که مپرس گشته ​ام در جهان و آخر کار دلبری برگزیده​ام که مپرس 💎تعبیر: کسی را دوست داری که از همه چیز و همه کس برایت عزیز تر است. اوهم تورا دوست دارد. خودت را سرزنش نکن که به هم خواهید رسید و دردها و رنجهایتان به پایان خواهد رسید. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : می خواه و گل افشان کن از دهر چه می​جویی این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می​گویی مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی 💎تعبیر: به دامن طبیعت برو و از آن لذت ببرو ببین دنیا زیباست و تا وقتی که فرصت داری ازاین فرصت استفاده کن و از زندگی لذت ببر. فکر می کنی که ناکامی ،ولی تمام وسایل کامروایی در اختیار شماست. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : هزار دشمنم ار می​کنند قصد هلاک گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک مرا امید وصال تو زنده می​دارد و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک 💎تعبیر: سعی کنید قدر دوستان خود را بدانید زیرا دوستان مهربان و فداکاری دارید که در مواقع سختی شما را تنها نمی گذارند و به کمک شما می آیند. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم 💎تعبیر: از زندگی با تلاش و زحمت ،عشق و دوست داشتن ،گردش و برنامه های نو لذت ببر. اگر ازکسی ناراحتی و کینه ای به دل داری آنرا فراموش کن وبه فکر انتقام مباش و آنها را به خدا واگذار کن. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم این که می​گویند آن خوشتر ز حسن یار ما این دارد و آن نیز هم 💎تعبیر: دارای اخلاق بسیار نیکو و پسندیده ای هستید واین اخلاق دیگران را به سوی شما جذب کرده است وبه همین دلیل شانس پیشبرد کارهایتان زیاد است ،با عشق و علاقه کار کنید که بسیار موفق هستید. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست که مونس دم صبحم دعای دولت توست بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر که با شکستگی ارزد به صد هزار درست 💎تعبیر: دل شکسته و شور عاشق همواره مالامال از مهر ماندنی محبوب است و عاشق نباید از سرسختی ها وسردی های یار ناامید شود باید مردانه راه بپیماید و رنجیده نشود و برصفای خود بیفزاید. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین‌ : به تیغم گر کشد دستش نگیرم وگر تیرم زند منت پذیرم کمان ابرویت را گو بزن تیر که پیش دست و بازویت بمیرم 💎تعبیر: عاشق شده ای و دراین راه دل به دریا زده ای و گفته ای هر چه باداباد ،چون با شهامت تصمیم گرفته ای بدان که اگر تلاش کنی حتما موفق می شوی. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو 💎تعبیر: شما شب و روز به فکر محبوب ،کسی که دل شما را ربوده است می باشید و از حوادث اطراف خود بی خبر هستید. آری دلباختگی ضرر آور است ،اما مطمئن باشید به مراد دلتان می رسید. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت و اندر آن برگ و نوا خوش ناله​های زار داشت گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت 💎تعبیر: برای بدست آوردن مقصود نباید با کوچکترین ناملایمات ناامید شوی و دست از کار بکشی. فعالیت و تلاش کن تا به هدفت برسی. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را 💎تعبیر: اگر چیزی را می خواهی باید برای آن تلاش کنی. در عشق ثابت قدم باش و دوست را کسی مپندار که تو را تحسین می‌کند. به نصیحت بزرگان توجه داشته باش تا به سعادت برسی. در کارهایت زیاد دست به دست مکن. 🕊♥️فال حافظ امروز متولدین : چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست 💎تعبیر: سخن دانایان دلسوز را باید به جان خرید و به کار بست و از غرور و نپذیرفتن کناره گرفت چرا که آن ها اهل بینش اند. عشق با جان همگان مانوس است و آن را نمیتوان پنهان کرد .ساکتی ولی درونت متلاطم است ،سعی کن اول با خودت کنار بیایی و هدفت را مشخص کنی. 🕊♥️ فال حافظ امروز متولدین : آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند 💎تعبیر: خیلی سختی کشیده ای و ناملایمات زیادی دیده ای ،ولی ناامید نشو و بدان که زندگی برای هر کس به گونه ای سخت است. سعی کن از کسانی که به تو بدی کرده اند دوری کنی و بدان که شادی در پیش داری. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام یاس عزیز  ممنون از کانال خوبتون در مورد این مادر عزیز خولستم بگم دخترتون درست در بحران بلوغ بسر میبره و پسرتون هم دیگه از ۱۰ ستلگی شروع میشه عزیزم برای داشتن این دوتا بچه تو این سن باید صبر و حوصله به خرج بدی خیلی زیاد با دخترت مهربان باش میگی درسش خوبه تشویقش کن بهش بگو بهت افتخار میکنم برو مدرسش  برگرد بغلش کن بگو واقعا سربلندم کردی و همین طور محبت و تشویق بهش نزدیک بشو در مورد پریود اینا براش توضیح بده وقتی پریود میشه تقویتش کن بهش برس بگو بیا مامان این چای و نباتو بخور براش قرص اهن بخر بپرس شورت و نوار میخوادیا نه این کارا و توجهات شما رو بهش نزدیک میکنه اصلا الان ازش توقع کار نداشته باش  انقدر خوب میشه این روزهارو یادت میره  کم خونی دخترا و خانمها رو پرخاشگر میکنه اینم حواست باشه پریودش تمام شد ده روز بهش اهن بده از بچه هات اصلا پیش پیراهن خودت شکایت نکن چه برسه به دیگران . یادت باشه در مورد فیلم و سریال ترکی خونه خودت نبینه از جای دیگه میشنوه باهاش ببین بعضی جاها یه نظر بده عاقلانه رفتار کن تونستی پیش مشاور برو تا نحوه صحیح رفتار با نوجوان رو بهت تو ضیح بده ناشکر نباش و راه حل پیدا کن  در مورد پسرت هم همینطور از در میره بیرون بغلش کن بگو مادر حواست باشه تو جان منی  .همش محبت کن یه کاری بهش بده مثلا نون بخره یا یه کار کوجیک بعد تشکر کن پیش دیگران ازش تعریف کن تا یواش یواش فاصله ها کم بشه محکوم کردن و دادگاهی کردن بچه ها فایده نداره خلاصه حرف زیاده و کم کاری ا  خودتونه حواستو جمع کن سرمایه هات هدر نره و هنوز قابل جبرانه من دوتا بچه دارم پسرو وختر با فاصله ۲ سال و این روزها رو تجربه کردم  و خدا رو شکر با انجام این کارها نتیجه گرفتم ببین خیلی راحت بهت میگم هر کاری که تو این سن وقتی خودت بودی دوست نداشتی یا دلت میخواست برات انجام بدن همون کارو بکن خوتو بزار جای اونا متاسفانه جوانان خیلی قضاوت میشن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💧 میکنم حتما بخونید. 💞این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شماد داشته باشه. 💎ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود. صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند. قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید. شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهی تابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهی تابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی. «زمخت نباشیم». زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها ‌‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❤️✧ ༅࿐✾ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_5789534722946239743.mp3
8.79M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🎼😍 🎙     🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
4_5954099955420368690.mp3
8.61M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🎵😘 🎤     🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
اینجا کلی حرفهای زنونه داریم🥰🥰🥰 خاطره های قشنگتون😍 سوتی هاتون😃 نامزدی و خواستگاری😍 کلیپا داستان کوتاه و روانشناسی 👌👌 برام ارسال کنید🥰 دلانه ی سعیده دختری که با دست درازی پسر عموش تو روستا بدنام شد و سرنوشتت عوض شد هم از همین امروز در کانال بارگزاری میشود.پایان خوش👇👇 https://eitaa.com/9539582/11170 روایت واقعی و جذاب باران👇👇 https://eitaa.com/Malakeonline/15798 🌿🍂🍃🌿🍂🍃🌿🍂🍃🌿🍂 داستان بهمن و سارای https://eitaa.com/21905992/4214 داستان نصرت مرد ساده لوح https://eitaa.com/Malakeonline/17771 داستان منو خواهرام https://eitaa.com/Malakeonline/17746 داستان عروس شیطان صفت https://eitaa.com/Malakeonline/18239 🌿🌱🍂🌿🌱🍂🌿🌱🍂🌿🌱🍂 هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانال جهت دعوت دوستات به کانالمون👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 🌿🌱🍂🌿🍂🌱🌿🍂🌱🌿🍂 🍃🍃🍃🍃🍃💕💕💕
دوستان همراه من در حال بارگذاری روایت واقعی باران هستیم گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88