*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
ارسالی اعضا
چند نفری که در جستجوی آرامش و رضایت درون بودند
نزد استاد رفتند و از او پرسیدند:
استاد شما همیشه یک لبخند روی لبت است و به نظر ما خیلی ارام و خشنود به نظر میرسی
لطفا به ما بگو که راز خشنودی شما چیست؟
استاد گفت: بسیار ساده
من زمانی که دراز میکشم ، دراز میکشم.
زمانی که راه میروم ، راه میروم.
زمانی که غذا میخورم ، غذا میخورم.
آن چند نفر عصبانی شدند و فکر کردند که استاد آنها را جدی نگرفته
به او گفتند که تمام این کارها را ما هم انجام میدهیم, پس چرا خشنود نیستیم و آرامش نداریم؟
استاد به آنها گفت:
زیرا زمانی که شما دراز میکشید به این فکر میکنید که باید بلند شوید ،زمانی که بلند شدید به این فکر میکنید که باید
کجا بروید ،زمانی که دارید میروید به این فکر میکنید که چه غذایی بخورید.
فکر شما همیشه در جای دیگر است و نه در آنجایی که شما هستید
به این علت است که از لحظه هاتان ، لذت واقعی نمیبرید
زیرا همیشه در جای دیگر سیر میکنید
و حس میکنید زندگی نکرده اید و یا نمی کنید
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
❤️❤️ #جدایی_مهناز_و_محمد وقت هايی هست که دنيا با همه بزرگی برای آدم مثل قبری تاريک و تنگ می شود و
❤️❤️
#جدایی_مهناز_و_محمد
مامان، به خدا ديگه من از دست رفتار شما، بيشتر ازخود اون دارم ذله می شم. آخه مادر من، چرا قبول نمی کنين که اين
ديگه يک دختر بچه هفت هشت ساله نيست؟! به خدا من امروز جلوی اين ها آب شدم. باز دارين اشتباه چندسال پيش رو
!ادامه می دين ها. بالاخره کی بايد بفهمه مردم نوکر باباش نيستن؟! کی ياد می گيره چه جوری رفتار کنه؟
.ثريا برای اين که غائله را ختم کند، گفت: سحر کو؟بريم دير شد
.پايين پيش محمده
محمد؟! پس محمد همراهشان آمده بود؟ الان آن پايين دم در است؟! چقدر دلم می خواست بلند شوم و از پنجره پايين را
.ببينم، ولی می ترسيدم ازصدای تخت بفهمند که بيدارم
دوباره با حرف های امير که نمی دانم حس می کرد من بيدارم، يا با صدای بلند می گفت که بيدار شوم، حواسم متوجه
.حرف های او شد
مادر جون، هی نگين با مردم خوب رفتار می کنه، به خدا اگه ناصر و مريم نبودن، اين با اين خلق و خويش نمی تونست
اون مهد رو هم بچرخونه.من بچه که نيستم، اسمش اينه، ايشون مدير اون جان ولی اصل قضيه گردن ناصر و مريم است.
خوب آخه تا کی اين هر کاری دلش می خواد بکنه و ديگران جورش را بکشند؟!بالاخره بايد درست زندگی کردن رو ياد
!بگيره يا نه؟
واقعا ناصر و راهنمايی ها و تلاشش نبود و پشتکار و زحمت های ا يک لحظه فکر کردم، همچو بيراه هم نمی گويد. اگر
مريم، من اصلا از عهده برنمی آمدم. ولی من کی فکر کردم همه نوکر بابامند؟! چرا امير اين طور در موردم قضاوت می
!کرد؟
:ثريا گفت
امير جان، الان چه وقته اين حرف هاس؟ از اون گذشته اين ها که مربوط به مادر نمی شه. تو بعد با خود مهناز حرف
.بزن
:امير کلافه گفت
... پس کی وقت اين حرف هاس؟! به مامان می گم چون مقصرن.شما يک امروز خودتون رو جای من بگذارين
ادامه دارد...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 زندگی من سلام بهترین همراه ترین و دلسوزترین دوستی که یک دختر میتونه در طول زندگی داشته
❤️❤️
قسمت دوم رفیق
نقطه مقابل من شده کسی که آنقدری خانوادش به او بها میدن که حد و اندازه نداره با دیدن اینکه چقدر دخترخانواده رو عزیز و ارزشمند میکنن که من عروس از درون با خودم عذاب میکشم.
غربت و تنهایی عالم بامنه احساس امنیت روانی ندارم کلییییییی ترس باهام ذوقی ندارم به خودم برسم با کسی ازدواج کردم که قسط و بدهی هاشو برام آورده مجبورمیشم بخاطرحجم بالای قسط ها علی رغم میل باطنیم درکش کنم نه خبری از پول توجیبی هست نه از درک متقابل.
خانوادم با رفتاراشون همسرم بمن تحمیل کردن تا با او ازدواجکنم البته شرایطی ام پیش اومدکه من خودم ناچارشدم به این آقا جواب مثبت بدم که در حوصله ها شاید نگنجه اون چی بوده و تعریفش کنم.
روز تولدم کنار همسرم و مادرش خانوادم هر کدوم ی گوشه ای رفتنکنارمن ننشستن بدون هیچ تبریک (هدیه پیشکش) جلوی اونها پاپس کشیدن به گونه ای که جدیدا همسرم میگن : مطمئنی بچه اینایی؟
دردهای بسیار زیادی این به اصطلاح مادر با پسر و دختر دیگش به قلب شکستم گذاشتند همیشه این نیست که عاق والدین داشته باشیم ؛ عاق اولاد هم داریم.
من مثل دختر دیگه خانواده پررو و سلیطه نیستم سیاست ندارم مادر و پسر خانواده رو 🐴 فرض کنم و ازشون سواری بگیرم بدرفتاری هایی که بامن شده و میشه رو دیده تجربه من واسش تجربه شده حالا راه براش هموار برای اینه راحت میتازه.
این دنیا به من یک مادرمهربون دلسوز و عاقل سخت بدهکاره خداوند شاهده بخاطر این حجم از تنهایی و خلاهای عاطفی چه مشکلاتی سر راه من سبز نشد چه سوءاستفاده هایی ازم نشد سلامت جسمم روانم به مخاطره جدی افتاده.
حالا من در این لحظه به نقطه ای رسیدم هر چند خیلی سخت و دردناک باید بپذیرم از مادرم و خانوادم انتظار محبت و دلگرمی نداشته باشم باید بپذیرم شیوه همسرداری خودم ی تنه با تجارب شخصی خودم که ممکن حاصل درست و اشتباهاتم باشه بیاموزم و از مادرم این رو هیچگاه نخواهم آموخت.
چندی پیش تجارب زندگی مشترکمو به دخترخانواده گفتم و از او خواستم نوت برداره و برای آینده خودش مفید خواهد شد.
خداوند میدونه من دختری بدطینتی نیستم صاف ساده بی شیله پیله که اگر چنین نبود این مشکلات هم نداشتم .
با دل های پاکتون با نفس های حقتون دعایم کنید.
اسمم باشه : #دختر_خدا
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
14.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🦋🦋💐گاهی بهترین کاری که میشه کرد- نه فکره- نه خیال- نه تعجب- نه ناله و نه زاری بهترین کار هم مسیر شدن با زندگیه و لذت بردن از لحظه هاست الهی که بهترینها براتون اتفاق بیفته🌱🫶🍃💞
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
-بهتره هیچ چیزیو باهم درگیر نکنیم. تو برای من داریوس و یکی از بهترین افراد منی و قراره همین هم بمونی
❤️❤️
#آرامش
به حامی.به کسی که به من گفته بودحق ندارم برای کس دیگه ای بخندم زنگ زده و اجازه خواستگاری گرفته بود؟ میخواست بمیره؟ الان کی میخواست مقابل حامی بایسته؟ دستی به سرم کشیدم و با نگرانی گفتم:
-خدایا چی کار کردید شما...
-چی ش..
صدای گوشیم باعث شد با ترس بلند شده و گوشیم رو از داخل جیب مانتوم بیرون بکشم. از دیدن شماره اش وحشت تموم وجودم رو احاطه کرد...ترس نه برای خودم برای این احمقی که بی فکر کاری کرده بود. جلوی چشمای کنجکاو حیاطی تماس رو پاسخ دادم و با من و من گفتم: _بله؟ لحظه ای سکوت و بعد صدای عصبی و غرشش.
-تو اون خراب شده دقیقا داره چه کوفتی اتفاق میفته؟
نگاهم به چشمای حیاطی بود و با لحنی آروم گفتم:
-توضیح میدم. یکم صبر کن.
-هر جهنمی هستی پا میشی میای عمارت..اون بیمارستان رو آتیش میزنم اگه یه دقیقه دیگه اونجا باشی.
خدایا...این اتفاق رو چه جوری باید بی دردسر حل میکردم؟ خشم و منطق بی منطقش رو چه جوری باید رام میکردم؟ من رو آهو خودش میدونست و تاکید کرده بود کسی حق ورود به حرمیش رو نداره...حریم جگوار.. گفته بود کسی که حق نزدیک شدن بهم رو نداره و حق ندارم آهو کس دیگه ای باشم... مگه میشد قانعش کرد؟ با خشم این مرد باید چه غلطی میکردم؟
***
نفس عمیقی کشیدم و بی توجه به چهره غیر قابل نفودش گفتم:
_قراره مثل مجرما نگاهم کنی؟ دریغ از هیچ واکنشی!!! همون طور خیره و با نفوذ نگاهم کرد و گفت:
-محبت آميز تر نگاه کنم؟
سری تکون دادم و روی تخت نشستم و با آرامش گفتم:
_من گناهی مرتکب نشدم.
-گناه تو نیست واسه همینم میخوام اون مرتیکه رو حلق آويز کنم.
خیلی جدی گفتم:
-تو این کار رو نمیکنی. با نیشخند نگاهم کرد و با حرص گفتم:
-شوخیت گرفته؟مگه این جا لاس وگاسه هر کیو دوست داشتی بکشی؟گناه اون بدبخت چیه اون وقت؟ لنگه ابرویی بالا انداخت و گفت:
_نمیدونی؟
-نه نمیدونم. اصلا اين رفتار قلدر مابانه ات رو دوست ندارم. مگه من خودم زبون ندارم؟هزار نفرم بیان بگن دوستم دارن و خواستگاری کنن؛این منم که بین اون هزار نفر باز تو رو انتخاب میکنم. من قرار نیست رنگ عوض کنم و هر کسی نزدیکم شد رو دوست داشته باشم. اون از کجا باید بدونه من شدم زن صیغه ای جناب عالی؟اون بدبخت باید از کجا بدونه مافیا فقط توی فیلم نیست و شاه نشین مافیا اینجا زندگی میکنه؟اون بدبخت بیچاره از ...
_ازش دفاع نکن.
حرصی نفسم رو بیرون فرستادم. از روی تخت بلند شده و سمت میزش قدم تند کردم. وقتی مقابلش قرار گرفتم با قاطع ترین حالت ممکن گفتم:
-بخداوندی خدا قسم حامی اگه بلایی سرش بیاد تا آخر عمرم نمی بخشمت. ما همکاریم و قراره باهم تو یه محیط کار کنیم و این چی..
_دستش که بهت نخورد؟
_چی؟ خشک و جدی گفت:
_صد بار گفتم حرف من تکرار نداره.
با چشمای گشاد نگاهش کردم.
-هیچ معلومه چی داری میگی؟ روی میز کوبید و با صدای بلندی گفت:
-گفتم دستش که بهت نخورد؟
عصبی شده و با صدای نسبتا بلندی گفتم:
-زده به سرت؟مگه من هرجایی ام هر کی از راه رسید لمسم کنه؟ نگاه غرق تاریکیش رو به من عصبی دوخت. از روی صندلیش بلند شد و مقابلم قرار گرفت. چونه ام رو با حرص بین دستاش گرفت و گفت:
_اگه دستش بهت بخوره میکشمش آرامش. بدون هیچ بلوفی میگم اگه نزدیکت بشه می کشمش. دست روی دستش گذاشتم و گفتم:
-هیچکس.به جز تو حق نداره نزدیکم
بشه.
-هیچکسی برای تو وجود نداره آرامش.
لبخندی زدم و نزدیک تر شدم و گفتم:
-هیچکس من تویی شاه دلم. انگار آروم شده بود چون سیاهی زمستان چشماش کم کم به روشنایی تبدیل شد. فشار دستاش روی چونه ام کمتر شد ولی همچنان نافذ و بٌران نگاهم می کرد. سعی کردم متقاعدش کنم.
-حامی.بین میلیون ها آدم این دنیا ،قلب من برای تو تپیده و تورو شاه نشین دلم کرده پس قرار نیست هر کسی نزدیک من بشه تو بکشیش و بخوای جنجال به پا کنی. من اجازه نمیدم کسی به حریمم نزدیک بشه چون خیلی محکم برای خودم چهارچوب دارم. از اینکه حمایتم می کنی و حواست به من هست ازت خیلی خیلی ممنونم. مطمئن باش هر جا نتونستم از پس کاری بر بیام و دلم خواست به یکی تکیه کنم تو اولین و آخرين کسی هستی که بهش زنگ میزنم و ازش خواهش میکنم. پس ازت خواهش می کنم پشتم باش و اجازه بده بهت اعتماد کنم چون تو مورد اعتماد ترین منی.حرفام کم کم تاثیر خودش رو گذاشت و دست از روی چونه ام برداشت. دست روی گونه اش قرار دادم و با نوازش گفتم:
-من هميشه برای توام و هیچکس نمی تونه اونجوری که تو باعث آرامش و امنیتم میشی بشه. پس فکر های الکی نکن. نگاهش تموم بدنم رو می سوزوند. نفسی کشید و گفت:
-بهت اطمینان دارم ولی فردا میام یک چیزهایی رو خودم حل کنم. خواستم اعتراضی کنم که محکم گفت:
-مرد و مردونه است. نمی خواستم با جنجال باهاش صحبت کنم. دوست داشتم بهش این باور رو بدم که هیچکس برای من اون نميشه و بعد آرومش میکردم.
ادامه دارد ...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
ملکـــــــღــــه
-بهتره هیچ چیزیو باهم درگیر نکنیم. تو برای من داریوس و یکی از بهترین افراد منی و قراره همین هم بمونی
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
این گـیاهان را جایـگزین داروهـای شیمـیایی کنـید :
🔹خولنجان : مسکن درد کمر
🔹زرشک سیاه : رقیق کننده خون
🔸سماق نسابید :ضد چربی خون
🔹تمر کجرات : کاهنده فشارخون
🔸شلغم بخار پز : آنتی بیوتیک
🔹ریشه جینسینگ سرخ ginseng : ضدویروس
🔸کلپوره (مسک الجن) : قند خون
🔹افسنطین رومی : ضد انگل
🔸سنبل الطیب : آرامبخش اعصاب
🔹عروسک پشت پرده (کاکنج ) : ضد نقرس
🔸خار زوفا :گشادکننده برونش
🔹جینکو گل : افزایش فشار خون
🔸آویشن : خلط آور
🔹خارخاسک : ضد عفونت مجاری ادرار
🔸زنجبیل : ضد تهوع
🔹انبه : ویتامین a
🔸بابونه : شل کننده عضلات
🔹شیرین بیان :ضدالتهاب
🔸مرزنجوش : ضدسرگیجه
🔹بابونج :تقویت دستگاه گوارشی
🔸شیر خشت : ملین
🔹شیرین بیان : ضد زخم معده
🔸عصاره برگ اکالیپتوس : ضد شپش و گال
🔹گل محمدی : ضد تپش قلب
🔸آویشن :ضد آلرژی
🔹برگ نعناع : ضداحتقان
🔸پودر هسته سنجد : ضداسهال
🔸گیاه آب بشقابی :محرک مغز
🔹سرخ ولیک : ضد تشنج
🔸ریشه گزنه سفید : ضد ورم پروستات
🔹پنج انگشت : تقویت هورمون جنسی زنانه
🔸قرنفل : بی حس کننده موضعی
🔹چای سفید : ضد ضعف اعصاب
🔸زرشک قرمز : ضدانعقاد خون
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
14.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
نان شیرمال باید پنبه ای و خوش بافت باشه
یه نون نرم و لطیف که خمیرش فوق العاده آسونه برای صبحونه محشر میشه 😋😋
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅سلام دوست جانم
اولین بار هست که برا کانال پیام میذارم
ماههاست ک همراهتون هستم
دخترم ۱۳ سالش هست و دو روز پیش یه کتاب اورد که از کتابخونه مدرسه پیدا کرده بود
راجع ب مسائل جنسی و ...
اومد گفت اینها یعنی چی
الان واقعا نمیدونم چه توضیحی بهش بدم و تا چه اندازه؟
اگر دوستان تجربه دارن لطفا ب من کمک کنن😘
✅سلام یاسی جون وقتت بخیر
خواستم از دوستان بپرسم راهکاری برای بوی عرق دارن؟
این روزا تابستون هم نزدیکه خواستم بدونم باید چیکار کنیم ک عرقمون بو نده
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88