eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.6هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
ملکـــــــღــــه
-بهتره هیچ چیزیو باهم درگیر نکنیم. تو برای من داریوس و یکی از بهترین افراد منی و قراره همین هم بمونی
❤️❤️ به حامی.به کسی که به من گفته بودحق ندارم برای کس دیگه ای بخندم زنگ زده و اجازه خواستگاری گرفته بود؟ میخواست بمیره؟ الان کی میخواست مقابل حامی بایسته؟ دستی به سرم کشیدم و با نگرانی گفتم: -خدایا چی کار کردید شما... -چی ش.. صدای گوشیم باعث شد با ترس بلند شده و گوشیم رو از داخل جیب مانتوم بیرون بکشم. از دیدن شماره اش وحشت تموم وجودم رو احاطه کرد...ترس نه برای خودم برای این احمقی که بی فکر کاری کرده بود. جلوی چشمای کنجکاو حیاطی تماس رو پاسخ دادم و با من و من گفتم: _بله؟ لحظه ای سکوت و بعد صدای عصبی و غرشش. -تو اون خراب شده دقیقا داره چه کوفتی اتفاق میفته؟ نگاهم به چشمای حیاطی بود و با لحنی آروم گفتم: -توضیح میدم. یکم صبر کن. -هر جهنمی هستی پا میشی میای عمارت..اون بیمارستان رو آتیش میزنم اگه یه دقیقه دیگه اونجا باشی. خدایا...این اتفاق رو چه جوری باید بی دردسر حل میکردم؟ خشم و منطق بی منطقش رو چه جوری باید رام میکردم؟ من رو آهو خودش میدونست و تاکید کرده بود کسی حق ورود به حرمیش رو نداره...حریم جگوار.. گفته بود کسی که حق نزدیک شدن بهم رو نداره و حق ندارم آهو کس دیگه ای باشم... مگه میشد قانعش کرد؟ با خشم این مرد باید چه غلطی میکردم؟ *** نفس عمیقی کشیدم و بی توجه به چهره غیر قابل نفودش گفتم: _قراره مثل مجرما نگاهم کنی؟ دریغ از هیچ واکنشی!!! همون طور خیره و با نفوذ نگاهم کرد و گفت: -محبت آميز تر نگاه کنم؟ سری تکون دادم و روی تخت نشستم و با آرامش‌ گفتم: _من گناهی مرتکب نشدم. -گناه تو نیست واسه همینم میخوام اون مرتیکه رو حلق آويز کنم. خیلی جدی گفتم: -تو این کار رو نمیکنی. با نیشخند نگاهم کرد و با حرص گفتم: -شوخیت گرفته؟مگه این جا لاس وگاسه هر کیو دوست داشتی بکشی؟گناه اون بدبخت چیه اون وقت؟ لنگه ابرویی بالا انداخت و گفت: _نمیدونی؟ -نه نمیدونم. اصلا اين رفتار قلدر مابانه ات رو دوست ندارم. مگه من خودم زبون ندارم؟هزار نفرم بیان بگن دوستم دارن و خواستگاری کنن؛این منم که بین اون هزار نفر باز تو رو انتخاب میکنم. من قرار نیست رنگ عوض کنم و هر کسی نزدیکم شد رو دوست داشته باشم. اون از کجا باید بدونه من شدم زن صیغه ای جناب عالی؟اون بدبخت باید از کجا بدونه مافیا فقط توی فیلم نیست و شاه نشین مافیا اینجا زندگی میکنه؟اون بدبخت بیچاره از ... _ازش دفاع نکن. حرصی نفسم رو بیرون فرستادم. از روی تخت بلند شده و سمت میزش قدم تند کردم. وقتی مقابلش قرار گرفتم با قاطع ترین حالت ممکن گفتم: -بخداوندی خدا قسم حامی اگه بلایی سرش بیاد تا آخر عمرم نمی بخشمت. ما همکاریم و قراره باهم تو یه محیط کار کنیم و این چی.. _دستش که بهت نخورد؟ _چی؟ خشک و جدی گفت: _صد بار گفتم حرف من تکرار نداره. با چشمای گشاد نگاهش کردم. -هیچ معلومه چی داری میگی؟ روی میز کوبید و با صدای بلندی گفت: -گفتم دستش که بهت نخورد؟ عصبی شده و با صدای نسبتا بلندی گفتم: -زده به سرت؟مگه من هرجایی ام هر کی از راه رسید لمسم کنه؟ نگاه غرق تاریکیش رو به من عصبی دوخت. از روی صندلیش بلند شد و مقابلم قرار گرفت. چونه ام رو با حرص بین دستاش گرفت و گفت: _اگه دستش بهت بخوره میکشمش آرامش‌. بدون هیچ بلوفی میگم اگه نزدیکت بشه می کشمش. دست روی دستش گذاشتم و گفتم: -هیچکس.به جز تو حق نداره نزدیکم بشه. -هیچکسی برای تو وجود نداره آرامش. لبخندی زدم و نزدیک تر شدم و گفتم: -هیچکس من تویی شاه دلم. انگار آروم شده بود چون سیاهی زمستان چشماش کم کم به روشنایی تبدیل شد. فشار دستاش روی چونه ام کمتر شد ولی همچنان نافذ و بٌران نگاهم می کرد. سعی کردم متقاعدش کنم. -حامی.بین میلیون ها آدم این دنیا ،قلب من برای تو تپیده و تورو شاه نشین دلم کرده پس قرار نیست هر کسی نزدیک من بشه تو بکشیش و بخوای جنجال به پا کنی. من اجازه نمیدم کسی به حریمم نزدیک بشه چون خیلی محکم برای خودم چهارچوب دارم. از اینکه حمایتم می کنی و حواست به من هست ازت خیلی خیلی ممنونم. مطمئن باش هر جا نتونستم از پس کاری بر بیام و دلم خواست به یکی تکیه کنم تو اولین و آخرين کسی هستی که بهش زنگ میزنم و ازش خواهش میکنم. پس ازت خواهش می کنم پشتم باش و اجازه بده بهت اعتماد کنم چون تو مورد اعتماد ترین منی.حرفام کم کم تاثیر خودش رو گذاشت و دست از روی چونه ام برداشت. دست روی گونه اش قرار دادم و با نوازش گفتم: -من هميشه برای توام و هیچکس نمی تونه اونجوری که تو باعث آرامش‌ و امنیتم میشی بشه. پس فکر های الکی نکن. نگاهش تموم بدنم رو می سوزوند. نفسی کشید و گفت: -بهت اطمینان دارم ولی فردا میام یک چیزهایی رو خودم حل کنم. خواستم اعتراضی کنم که محکم گفت: -مرد و مردونه است. نمی خواستم با جنجال باهاش صحبت کنم. دوست داشتم بهش این باور رو بدم که هیچکس برای من اون نميشه و بعد آرومش میکردم. ادامه دارد ... 🍃🍃🍃🌼🍃 *
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 این گـیاهان را جایـگزین داروهـای شیمـیایی کنـید : 🔹خولنجان : مسکن درد کمر 🔹زرشک سیاه  : رقیق کننده خون 🔸سماق نسابید :ضد چربی خون 🔹تمر کجرات : کاهنده  فشارخون 🔸شلغم بخار پز : آنتی بیوتیک 🔹ریشه جینسینگ سرخ ginseng : ضدویروس 🔸کلپوره (مسک الجن) : قند خون 🔹افسنطین رومی : ضد انگل 🔸سنبل الطیب : آرامبخش  اعصاب 🔹عروسک پشت پرده (کاکنج ) : ضد  نقرس 🔸خار زوفا :گشادکننده برونش 🔹جینکو گل : افزایش فشار خون 🔸آویشن : خلط آور 🔹خارخاسک : ضد عفونت مجاری ادرار 🔸زنجبیل : ضد تهوع 🔹انبه : ویتامین a 🔸بابونه : شل کننده عضلات 🔹شیرین بیان :ضدالتهاب 🔸مرزنجوش : ضدسرگیجه 🔹بابونج :تقویت دستگاه گوارشی 🔸شیر خشت : ملین 🔹شیرین بیان : ضد زخم معده 🔸عصاره برگ اکالیپتوس : ضد شپش و گال 🔹گل محمدی : ضد تپش قلب 🔸آویشن :ضد آلرژی 🔹برگ نعناع : ضداحتقان 🔸پودر هسته سنجد : ضداسهال 🔸گیاه آب بشقابی  :محرک مغز 🔹سرخ ولیک : ضد تشنج 🔸ریشه گزنه سفید : ضد ورم پروستات 🔹پنج انگشت : تقویت هورمون جنسی زنانه 🔸قرنفل : بی حس کننده موضعی 🔹چای سفید : ضد ضعف اعصاب 🔸زرشک قرمز : ضدانعقاد خون 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
14.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 نان شیرمال باید پنبه ای و خوش بافت باشه یه نون نرم و لطیف که خمیرش فوق العاده آسونه برای صبحونه محشر میشه 😋😋 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ✅سلام دوست جانم اولین بار هست که برا کانال پیام میذارم ماه‌هاست ک همراهتون هستم دخترم ۱۳ سالش هست و دو روز پیش یه کتاب اورد که از کتابخونه مدرسه پیدا کرده بود راجع ب مسائل جنسی و ... اومد گفت اینها یعنی چی الان واقعا نمیدونم چه توضیحی بهش بدم و تا چه اندازه؟ اگر دوستان تجربه دارن لطفا ب من کمک کنن😘 ✅سلام یاسی جون وقتت بخیر خواستم از دوستان بپرسم راهکاری برای بوی عرق دارن؟ این روزا تابستون هم نزدیکه خواستم بدونم باید چیکار کنیم ک عرقمون بو نده 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 یه دختری تعریف میکرد که همسرم مدت ۵ سال حتی یک کلمه راجع به لکنت زبونم حرفی نزد ، فقط یکبار داشتیم شام میخوردیم یهو گفت : "میدونستی خیلی از آدمای معروف مثل چرچیل لکنت داشتن؟؟؟ حتی معشوقه‌‌ی شهریار ! منم ذوق کردم و دیگه واسم مهم نبود .." می خوام بگم با شعورتون زندگی آدمارو میتونید عوض کنید!💗 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام به سرگرهمون. خدا قوت. سلام به اعضای گروهمون. با خوندن داستان لعیا بخاطر بی توجهی والدین ناراحت شدم ولی از عاقبت بخیری لعیا خیلی خوشحال شدم. وامها نوشته داستان زندگی من. واقعا باعث دلگیری میشه. ولی خانم عزیز خودت به فکر خودت باش متاسفانه بعضی افراد هیچ وقت عاقل نمیشن. ولی یه تلنگر به خودت بزن یه حرفه را بیاموز اگه شده با گوشی. خودتا سر گرم کن. زندگی کن به خونواده خودت عشق بورز و بهشون یاد بده. این گروه پر از تجربیات هست. دقت کن و بکار ببر. خدا کمکت میکنه. ارتباطا با خدا بیشتر کن. بهش توکل کن. حتما نتیجشا میبینه. همیشه با علم و آگاهی موفق میشی. دنیا مثل شما خیلی داره تنها نیستی این شما هستین که باید انتخاب کنی چطور زندگی کنی. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 اعضا سلام ببخشید در مورد سوال اون خوانومی که جای بخیه رو صورت برادرشون مونده من پسرم از روی سرسره افتاد ولبش از داخل وتا تقریبا زیر چانه بخیه خورد ومن پمار رژودرم گرفتم یه مدت زدم خیلی بهتر شد 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 روایت واقعی بازی سرنوشت 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
❤️❤️ #بازی_سرنوشت (دختری که همسر معلول شد) وقتی میرفتیم لب دریا سعی میکرد یه جایی و انتخاب کنه
❤️❤️ (دختری که همسر معلول شد) چون تعدادمون زیاد بود نمیتونستیم خانوادگی جایی بریم البته همه ی مسافرتای مامان و بابام مشهد بود اگه خانواده ی متین نبرده بودنمون شمال عمرا میتونستیم همه با هم بریم شمال   خانواده ی متین گفتند یه زمانی و مشخص کنین واسه ی عروسی مامانم گفت جهیزیه ی ثریا تقریبا اماده ست شما زمانشو بگین تا بقیه شم اماده کنیم اما مامان متین گفت کی از شما جهیزیه خواست قراره ثریا و متین بالا زندگی کنند که همه چی بالا هست شما نمیخواد زحمت بکشین مامانم گفت نمیخوام بین دخترام فرق بذارم و من این وسیله ها رو واسه ی ثریا گرفتم گفت بذار واسه ی دختر بعدی گفت پس یه چیزی بگین تا واسه ی ثریا بخرم گفت اگه دوست دارین فقط یه ویترین و چندتا تیکه وسیله ی تزینی واسه ی داخلش میدونستم جهازی که مامانم بده اصلا به خونه و زندگی متین اینا نمیاد بالا تخت و وسیله خواب و اینا نداشت مامان متین خودش رفت خرید مبلمان جدید گرفت منم رفتم با مادرم تو بازار چشم بازارو در اوردیم یه ویترین خریدم و  وقتی گذاشتیم گوشه ی پذیرایی تازه فهمیدم نهایت بد سلیقگی و در اوردم ویترین اصلا با بقیه ی وسیله ها همخونی نداشت خیلی دهاتی بود ولی مامانم میگفت خیلی شیکه مامان متین هم کلی بابتش تشکر کرد همه ی کارهای عروسی و خودشون انجام دادند و فقط گفتند شما بگن چند نفر دعوتی دارین بابام نمیدونست بگه چند نفر 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام ب یاس گلم .عزیزم خسته نباشی .منم اومدم در باره ی فرق بین پسر و دختر حرف بزنم من ی خانم شصت ساله هستم دو پسر بزرگ دارم ک ازدواج کردن و ی دختر ک شاغله.حالا خونه ی ما بر عکس. همسر من عاشق دخترمونه آزادی کامل هر چی بخواد براش فراهم میکنه میگه میخواد ازدواج کنه بره خونه یکی دیگه باید اینجا تا میتونیم به دخترمون محبت کنیم.اونروز که پریود میشه پسته و جیگرو....خونه سرازیر میشه. فقط خدا کنه ی پسر خوب سرراهش قرار بگیره برا اینکه اگه خدای نکرده یکی باشه که دخترمو اذیت کنه باباش دق میکنه باباش  دستشو میبوسه واز سر کار اومدنی هر روز بغلش میکنه. البته چون فاصله ی سنی دخترم با پسرام زیاد.اونا هم خیلی دوستش دارن البته اینم بگم دخترم از این دوست داشتن سو استفاده نمیکنه ولی آزاد برا هر جا رفتن ولی همسرم برا پسرام اینطور نبود آزادی نداشتن حالا پسرام کمی شاکی هستن برا من فرقی نمی کنه پسر یا دختر ولی همسر من دختر دوسته البته پسرامونو هم  دوس داره ولی برا اونا سخت گیر تر بود .میخوام بگم هستن مردایی ک عاشق دختراشون هستن .به همین‌خاطر دخترم عروسی نمیکنه میگه من اینجا خیلی راحتم کجا برم از اینجا بهتر .ولی خود من از فرق بین پسر و دختر خیلی لطمه خوردم پدر من هم شدیدا پسر دوست بود ولی خوشبختانه جوان های امروزی خیلی فرق دارن اکثرا دوس دارن بچه ی دختر داشته باشن خدارو شکر داره تو جامعه مون فرق دختر و پسر از بین میره  .ب امید روزای خوب برای دختر ان و پسران سرزمینم 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88