eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.9هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
4هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 ❤️❤️
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
#رسوایی چشمان سمیرا درشت شد و خودش را کنارم کشاند . -دیوونه شدی بهار؟ داری به رفتن فکر می کنی؟
. تنش را بالا کشید و سر روی بالشت گذاشت . -ترجیح میدی خودت با زبون آدمی زاد بگی یا خودم از زیر زبونت بکشم؟ سرم را به اجبار دستانش روی بازویش گذاشتم. در پیشش بی کسی ام را بیشتر احساس می کردم. آن گذشته ی لعنتی درد می کرد، نگذشته بود و نمی گذشت... کبری خانم از دهانش در رفت و گفت که طبق گفته های زن عمو نرگس، عقد رسمی عباس و سعیده ماه بعد بود اواخر آذرماه ... شاید پریشانی قلبم و بهانه گیری های گاه و بی گاه این روز هایم از آن خبری بود که به محض شنیدنش چیزی در وجودم فرو ریخته بود. آسان نبود گذشتن و این طور که مشهود بود من نگذشته بودم . سخت نبود حرف زدن. -من میخوام یکی دوستم داشته باشه واقعی، از همونا که دروغ نمیشه بعدش جدایی نیست. مثل سمیرا و علی، مثل خیلیای دیگه از بلاتکلیفی خستم از این که نمیدونم فردا چی میشه خستم . داغی اشک هایم صورتم را خیس کرده بود -تو منو داری . نداشتمش، در ظاهر داشتم و در باطن یک حفره ی عمیق از جای خالی اش بر دلم مانده بود . -ندارم، من و تو هیچیمون واقعی نیست. هیچوقت پیشم نیستی، همیشه بیرونی، نگرانهمه هستی جز من، همش داد میزنی دعوام می کنی، من ازت می ترسم . تک خنده ای کرد ، زخم دلم سر باز کرده بود و محال بود کوتاه بیایم . -بیا بالا حرف بزن چرا قایم شدی؟ وقتی سکوتم را دید، سرم را بیشتر به سینه اش فشرد . -من همینم دختر حاجی، از اولشم بودم بدتر از اینا هستم که میبینی، مراعاتتو میکنم ولی خب نمیشه از دستم در میره، خیلی شبیه پدرتی، شبیه بهنامی شبیه آدمایی هستی که ازشون بدم میاد خیلی وقتا شده دلم می خواست گردنتو بشکنم چون عین اون لعنتیا حرف می زدی و می خندیدی... دمی عمیق گرفت و با صدایی بم و خشداری که دلم را می لرزاند گفت : -سر چشات باختم فقط، هر بار که نگام کردی فهمیدم نگات از جنس اونا نیست سخته دختر حاجی، سخته بزنم زیر قول و قرارام و روزگارتو سیاه نکنم ازم بیشتر از این نخواه دوست داشتنت کار من نیست و نمی تونم دوست داشته باشم ولی میمونی تا تهش جات همین جاست پیش من وسلام . دست روی سینه اش گذاشتم و هق هق های ریزم را به گوشش کشاندم. دوستم نداشت و من چاره ای جز آن که کنارش بمانم نداشتم چه تلخ بود این گونه ماندن... پتو را کنار زدم و از میان پلک های نیمه بازم اتاق را از نظر گذراندم . عمران نبود و در اتاق نیمه باز مانده بود. سر درد ناشی از گریه هایم را حتی خواب هم تسکین نداده بود . پاهایم از را تخت آویزان کردم و سرم را میان دستانم فشردم. موهای پریشان اطرافمپخش شده بود که قدم هایی نزدیکم شد . -خوبی؟ عمران بود، روی دو پا نشست و گیسوانم را پشت گوشم هدایت کرد . -سرت درد می کنه؟ لب های خشک شده ام را تکان دادم . -آره . صدایم گرفته بود و نگاهم از دلخوری لبریز بود. کمر راست کرد . -پاشو بیا یچیزی بخور، بعدش قرص بخور . به سوی سرویس رفتم. شستن دست و صورتم با آب سرد کمی چشمانم را باز کرد، چشمانی که سرخ و متورم شده بودند . مسیرم حیاط بود او بی آن که نگاهش را به پشت سرش بدوزد وارد آشپزخانه شد. در ورودی خانه را بستم و روی پله ها نشستم. هوا برای کشیدن کم داشتم . بیشتر حالت بازنده ها را داشتم، آدمی که تلاش کرده بود بسازد و به یک باره فرو ریخته بود . من همان بودم همانی که دویده بود تا برسد غافل از آن که این راه نقطه ی پایانی نداشت . هوای ابری پاییز و دل گرفته ام چقدر وجودم درد می کرد . کل شب را گریه کرده بودم. نمی دانم چرا انتظار داشتم بگوید مرا دوست داشت نه نداشت هیچ کس مرا دوست نداشت به قلم پاک 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 هر شکستی که میرسد از خویش است    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 برای خانومی که همسرش فیلم پ...ورن نگاه میکنه 🍃🍃🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 برای خانومی که همسرش فیلم پ...ورن نگاه میکنه 🍃🍃🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ❤️ سلام عزیزی که ناراحتی که همسرت فیلم پورن میبینه ومیخای طلاق بگیری،این چه حرفیه برا ی فیلم طلاق بگیری،اینقدر مردا هستن که دو تا دوتا زن صیغه آیی دارن وزنه نشسته سره زندگیش،نمیگم شما نباید ناراحت باشی ولی اگه عصبی باشی و بخای زندگیتو خون کنی اول خودت آسیب روحی وجسمی میبینی وبعدم بچت گناه داره،بعدم به غول قدیمی یا سرو با پنبه ببر،همیشه بدتر که بیاد قدر بد دستت می یاد،🥴اول باید اصلا و ابدا سره گوشیش نری دیگه اصلا اصلا ها،،😉به خودت برس آهنگ بزار برقص با بچت تفریح برو خونه رو تمیز کن برو آرایشگاه مدل موهاتو رنگشوعوض کن چندتا لباس خوشگل موشگل بخر نمی‌گم برا همسرتابرای دله خودت،حتما نباید بری لباس مارک بخری تاپ های ارزون وجیگول میگول الان پره توبازار،خلاصه روحیتو ببر بالا،بخند برقص،تواون تایمی که همسرت خونه مخصوصا ،که اصلا سره گوشیش وقت نکنه بره،بعد ی مدت اینستا براش جزابیتی نداره،تازه اگه فقط نگاه می‌کنه اشکال ندارد باحلوا حلوا که دهن شیرین نمیشه،،🙃🙃🙃بعدا ی کاری کن رابطشو با اون دوستش قط کنی،یا کم کنی،خلاصه بزن تو گوگل نظرات کسانی که عین تو این مشکلو دارن وبخون وازشون راه کار بخاه،خلاصه راهی که داری میری اول نابودیه خودته بعد زندگیت وبعدم اون کودک بی گناه،من خودم الان ی سال سره گوشی همسرم نرفتم،🤣اونم اینستا داره،شاید پیامم بده لایکم بده،ولی حالا برم ببینم چی میشه حرص براخودمو بچم درارم،من خودم همسرم اگه تابیاد خونه گوشی دستش بگیره منو دخترم میریم پفیلا درست میکنیم ومیرقصیم ومیخندیم پاتلوزیون محلشم نمی‌دیم بعد نیم‌ساعت خودش می یاد میگه پس من،میگیم بیا منتظر دعوت نامه ایی،🤪😂بعدم حرف میزنیم،و قتشو پر میکنیم،اینا تجربه من بود عزیزم،انشاالله هیچ زنی نگران زندگیش نباشه هیچ وقت 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍂🍃 با هیچ کس مث خودش برخورد نکن ... از دستتون دلخور میشه🥺 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍂🍃 با هیچ کس مث خودش برخورد نکن ... از دستتون دلخور میشه🥺 🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🌼🍃 🌱 سلام دوستان و یاسی جون،چه چالش غم انگیزی،خیانت،🥴🥴🥴آخه همین جوری ام فکرمون مریضه،تازه خیانتو می‌خونیم بدتر آشفته میشیم به خدا،🥺ان شاالله هیچ خانمی خیانت نبینه،وهیچ خانومی تو زندگیه مرد متاهل نره که ی زن بشکنه،وخیانت ببینه،🥰حالا بریم سراغ خیانت،15,16سال پیش من مجرد بودم ی پسر عموداشتم که خیلی باهاش مچ بودمو عیاق ی روز رفتم تو اتاقش دیدم ی عکسای من زیره ی جزوه هاشه البته عکسا رو دادم بودم برای شناسنامه و اینکه مدارک دانشگامو کامل کنه،خلاصه قند تو دلم آب شدوگفتم حتما ی عکسا رو یواشکی برداشته براخودش وکلی خر کیف شدم، گذشت تا ی ماه دوماه بعد،ی روز تو اتاقش مشغول چسب زدن ی وسیله ازماشینش بود وزن عموجان گفت برو پارسا رو صدابزن بیاد برا ناهار،منم درو آروم باز کردمو گفتم پارسا جان بیا ناهار یهو دیدم صدام زد و دقیق عین جمله این بود،عزیززکم بیا یکم ازاین چسب بزن پشت این من گرفتمش صفت،منم یهو چشام چسبید کفه سرم از ذوق،🥰🥰🥰🥰،چشمتون روز بد نبینه رفتم جلو خیلی عاشقانه اومدم چسب براش بزنم دیدم از این چسب دوقلوها هستن یکیش سیاه یکیش سفید باید قاطی کنی،ازاونا درست کرده رو عکس من،😭🤪یهو تا دیدم زدم زیره گریه،اون بیچاره ام هنگ کرده بود و می‌گفت ببخشید عشقم،🥴🥴منم هی باگریه میگفتم خاعنه لعنتی ،بیشوره نفهم،🥺خلاصه دستمو گرفته بودو التماس که غلط کردم،اصلا این عکست زشت بود عین خودت نبود،😆🥴منم تادو سه ماه هرچی می‌دیمش بهش میگفتم خاعن،تو مرد نیستی تو ی خیانت کاری, تا ی روز 7صبح که داشتم میرفتم دانشگاه دیدم سره کوچه هی بوق بوق میکنه،عصبانی شدم گفتم چطه خیانت کار،دیدم گفت ی لحظه بیا بشین رفتم نشستم دیدم قش کرده به خنده گفتم دیشب تو آب نمک بودی،گفت نه آخه بچه تو هنوز معنی خاعنو نمیدونی مگه مچمو باکسی گرفتی که خاعن باشم،باید بگی بهم بی انظباط،منم خندم گرفته بود دیدم راست میگه،خلاصه اینجوری آشتی کردیم،اینم ی خاطره قشنگ از خیانت,ببخشید طولانی شد 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام خدمت دوستان پسری دارم که ۱۵ سالشه از اول تولدش ی کم زود عصبی میشد و اجتماعی نبود ۴ سالی هست که پرخاش گری میکنه حرف بد میزنه حتی بعضی وقتا دست خودش نیست رو منم دست بلند میکنه والان ی مدتی ناراحت بشه استرس شدید داره اول پاهاشو تکون میداد چند روز پاهاش خیلی میلرزه ی وقتایی انگار دستاش دس خودش نیست انگار که یکی بخواد بزنه دساش پرت میکنه میخوره به چیزی که دور برش هست خیلی غصه میخوره اندازه مرد صد ساله شد تمام درد های دنیا را داره همش ناراحت و میگه مادر تو بدبختم کردی مریض شدم به خدا منو پدرش خیلی بهش می رسیم دوسش داریم ولی بیشتر به من میگه تو بدبختم کردی هرچی میپرسم مامان چکار کردم خودم نمیدونم نمیگه کل بدنش لرزش میگیره کنترل اخلاق نداره اینم بگم وضع مالی خوبی نداریم دوسم داره ولی نمیدونم چکار کنم پیش چه دکتری ببرم دوستان لطفا راهنمایی کنید راه کار نشون بدین 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا