*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#تجربه_اعضا
#ایده_زیبایی
حرفهای هلناجونم♥️
✅سلام عزیزای دلم امیدوارم همگی همیشه شاداب و باطروات باشین . خانما برای روشن شدن پوست بدن و صورت میتونین از ژل روشن کننده بدن سروینا استفاده کنید ،اگه مرتب ازش استفاده کنید نتیجش شگفت انگیزه بطوریکه چند روز اول استفاده خودتون واضح متوجه روشن شدن پوستتون میشین
یاس جونم من آرایشگرم ولی خیلی به ماسکهای مغازه ای اعتقادی ندارم همه ماسکایی که میگم تجربه شدست و برای مشتریام استفاده میکنم
موفق باشین دوستای عزیزم
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#پاسخ_اعضا ...❤️
سلام بر یاس بانوی عزیز مادری که گفته بودن دخترش نمیدونن تنبله یا خسته .عزیز من کسایی که کم خونی مینور هستن اکسیژن رسانی بدنشون کمه به همین دلیل همیشه خسته ان و پرخواب هستن.حتما طب سنتی ببریدش تا از طریق تغذیه بهشون کمک بشه.
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
از یه سنی به بعد
شما دیگر وقت ندارید بنشینید گریه کنید.
مجبورید همراه با اشک ریختن، رانندگی کنید،
ظرف بشویید یا به بقیه کارهایِ عقب ماندهتان برسید
واقعیت تلخ😢
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
آقا هستم
سلام من خیلی مطالب را که از زبون خانم های دیگه خوندم باعث شد بفهمم که پس همه ی خانوم ها اینطورین و همسر من تو خیلی موارد رفتارش طبیعیه و مشکلی نداره...😄
مثلا یکیش همین نیاز شدید به توجه و ابراز احساسات
حالا از خصوصیات خوبش یکی اینکه بسیار مهربانه،
خیلی دوستم داره؛اگر من خار بره تو دستم میمیره...
موقعیت سنجه؛مثلا اگر تو یه جمعی ناراحتش کرده باشم خودشو خوب نشون میده تا وقتی که یه جو مناسب بینمون به وجود بیاد و بتونه ناراحتیشو بگه،گیییییر نمیده،یه کلام میگه و رد میشه،منم وقتی میبینم اون اینجوریه پا میذارم رو غرورم و اشتباهمو میپذیرم و سعی نمیکنم توجیهش کنم،چون میدونم با پذیرفتن اشتباهم منو کوچیک نمیکنه و بعدها هم دیگه هرگز اونو به روم نمیاره
خوش لباس و شیکه؛همیشه لباس هاش باهم سته و من خیلی خوشم میاد(البته لزوما لباسهاش خیلی گرون قیمت نیستن بلکه خودش خلاقیت نشون میده تو ست کردن)
به سر و وضع من هم خیلی اهمیت میده؛مثلا یه بار صبح داشتم میرفتم سر کار حالش خییییلی بد بود اصلا از جاش نمیتونست بلند بشه ولی وقتی دید لباسی که پوشیدم چروکه مجبورم کرد درش آوردم و با اون حالش برام اتوش زد.
کوچکترین کاری که میکنم ازم تشکر میکنه و قدردانه و هیچوقت طلبکارانه باهام برخورد نکرده
اهل غر زدن و گله و شکایت و گیر دادن نیست،باهام با احترام و آرومی حرف میزنه،رو اعصابم راه نمیره،به خاطر همین خونمون برام همیشه نماد آرامش بوده و همیشه به همه جا ترجیحش دادم...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✅سلام عزیزم مرسی با کانال عالی که داری مخصوصا تازگیا حتما غذا میزاری من عاشق این بخش و ایده معنوی کانالم میخاستم به خانم های ک تولد میگیرن و مرد ها تو ذوقشون میزنن بگم که شاید تو طول روز ک خونه نیستن از کسی حرفی حدیثی شنیدن با کسی براشون ناراحتی پیش اومده و شما خبر ندارین بنظرم روزی که مطمئنید همسرتون آمادگی داره و واقعا سرحاله خوشحاله شارژه اقدام کنید ک براش تولد بگیرید هم اون خوشحالش چند برابر بشه هم تو ذوق خودتون نخوره ک میشه بدترین خاطره هر سال چه فرق میکنه یه چند روز اینور اونور الان همه جا کیک آماده و تازه هست زودی برید کیک آماده بگیرید و بیاید چند وقت پیش شوهرم مثل هرشب اومد تو خونه ی یکم بعدش بحثمون شد و دعوامون گرفت نگو این ظهر ک سرکار بوده بخاطر حساب کتاب با یکی بحث کرده و طرف هم اومده جلو مغازش دعواشون شده این اصلا به من نگفته بعد دعوامون تعریف کرد ک نمیخاستم متوجه بشی و نگران بشی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنرانی زیبا و کوتاه برای ظهور امام زمان
سخنران شهید کافی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#یاشاییش ترسیدم به بهانه ی بشقابا خودمو ازش دور کردمو گفتم: فرقی که نداره بذار الان جمع کنم ولی حم
#یاشاییش
عصبانیت از حرفهای مادر حمید و مادرم و ناراحتی از رفتار غیر منطقی حمید با هم وجودمو گرفته بود هنوز بیست و چهار ساعت نگذشته بود از عقدمون و این همه اتفاق افتاده بود نمیدونستم باید چیکار کنم و به کی دردمو بگم حس میکردم ازدواجم اشتباه بوده با خودم گفتم: کاش الهه اینجا بود تا باهاش حرف میزدم نمیتونستم تلفنی هم بهش حرفی بزنم چون مادرم میفهمید دو روزی گذشت دچار حسهای دوگانه ای شده بودم با خودم فکر میکردم نکنه حمید درست بگه خب من زنشم اگه با من راحت نباشه با کی باشه خودمو بخاطر برخوردم مقصر میدونستم جوری شده بود که با هر صدای زنگ تلفنی خدا خدا میکردم حمید باشه مادرم یکی دو باری سراغ حمید رو ازم گرفته بود چون دلم نمیخواست حرف بیافته دست مادرم بهش گفتم این دو _سه روزه کار داره سعی میکردم سرمو ی جوری گرم کنم از طرفی سارا هم سرما خورده بود و الهه به خونمون سرنزده بود تا بتونم حرفمو بهش بزنم،
مادرم مدام میرفت و میومد و میگفت:حالا کلی هم باید جاهاز بخریم خدا شانس بده از راه نرسیده میری میشینی سر سفره ی آماده یکی خونه ساخته برات یکی هم جاهازت رو جور میکنه تا اینکه یه روز بعدازظهر حاضر شد و گفت: بره بازار پارچه بخره برای دوختن لحاف تشک به سرم زد به الهه زنگ بزنم و موضوع رو بگم اما نمیدونستم چطوری بگم مادرم که رفت پریسا رو فرستادم تو حیاط و زنگ زدم به الهه و سربسته بهش موضوع زو گفتم:الهه زد زیر خنده و گفت:ای بابا من گفتم، حواست باشه اما نه اینکه اینجوری کنی باش نتونستم به الهه بگم اصلا نمیفهمید داره چیکار میکنه و منم ترسیده بودم الهه گفت:خب دیگه کاریه که شده اما مطمئن باش دلش تنگ میشه و بر میگرده اما تو هم یه کم مهربونتر باش باهاش گناه داره خب گفتم باشه و تلفن رو قطع کردم،
نمیدونستم چیکار کنم از حمید شماره ای نداشتم که بهش زنگ بزنم و حتی اگرم داشتم بخاطر رفتار بدش دلم نمیخواست من پیش قدم باشم فقط تو این فکر بودم اگه از حمید خبری نشه چی باید به مادرم بگم
مادرم طرفای غروب برگشت خونه تازه اومده بود که تلفن زنگ خورد پریسا گوشی رو برداشت و اومد تو حیاط و گفت:پدر آقا حمید زنگ زده ضربان قلبم تند شد با خودم گفتم:نکنه قضیه به گوش خانواده اش رسیده مادرم رفت سراغ تلفن و منم اومدم تو راهرو تا بشنوم چی میگند نتونستم از جوابهایی که مادرم میداد چیزی بفهمم تا اینکه مادرم گوشی رو گذاشت و صدام کرد با دلهره جلو رفتمو گفتم: بله گفت:برو حاضر شو پدر حمید زنگ زده دعوتت کنه خونشون با تعجب به مادرم نگاه کردم و گفتم:پدر حمید!؟ گفت: پس پدر من!؟...
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍃🍃🍃🍃🌼🍃🍃
#پاسخ_اعضا ...❤️
سلام بر دوستان عزیزم
در مورد خانمی که مادر نامهربانی دارند عزیزم اگه شوهرتون آدم خوبیه هیچ وقت کاری نکنید که ازتون ناراحت بشه تمام دنیا رو داشته باشید اندازه ی یک آزار شوهر نمی ارزه حتی اگر مادر خیلی خوبی هم داشته باشید از هر لحاظ باز به یک دل شکستن شوهرت نمی ارزه اگه مادرت اموال پدر خدا بیامرز رو حیف و میل میکنه ازش شکایت کن اگه اموال به اسمش نباشه راحت میشه سهم تون رو ازش بگیری میتانید با خواهر و برادراتون هماهنگ کنید یاشما شکایت کنید اونا هم
از این قضیه ناراحت نیستند که چیزی گیرشان بیاد
هیچ وقت هم عذاب وجدان نگیرید وقتی شما مشکل مالی دارید چرا باید به فکر شما نباشه واقعا این از انسانیت به دوره
امیدورام موفق باشی به حقت برسی🌺🌺🌺🌺
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌼🍃
نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان.
برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری.
رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد.
این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است. و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه خواستار تنبیه او. بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
🔴 پاسخ مرحوم کافی به زن بیحجاب
آقای کافی نقل می کردند:داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم. یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود،اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن هی دقیقه ای یکبار موهاشو تکون می داد و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من.
هی بلند می شد می شست، هی سر و صدا می کرد.می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته (خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش) گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟
بردار یکی بشینه.نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه!
گفتم: این خانم ماست. گفت: پس چرا اینطوری پیچیدیش؟ همه خندیدند. گفتم: خدایا کمکمون کن نذار مضحکه اینا بشیم. یهو یه چیزی به ذهنم رسید. بلند گفتم: آقای راننده! زد رو ترمز.
گفتم: این چیه بغل ماشینت؟ گفت: آقاجون، ماشینه! ماشین هم ندیدی تو، آخوند؟! گفتم: چرا؟! دیدم. ولی این چیه روش کشیدن؟ گفت: چادره روش کشیدن دیگه! گفتم: خب، چرا چادر روش کشیده؟ گفت: من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم، چه می دونم چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن ، انگولکش نکنن ، خط نندازن روشو ...
گفتم: خب، چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟ گفت: حاجی جون بشین تو رو قرآن. این ماشین #عمومیه! کسی چادر روش نمی کشه! اون #خصوصیه روش چادر کشیدن! "منم زدم رو شونه شوهر این زنه
گفتم: این خصوصیه، ما روش چادر کشیدیم".
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
🍃🌼🍃
یاس هستم
@Yass_malake
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88