🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ایده_معنوی_اعضا ❤️
🍁دعا برای کسی که درآمدش برکت ندارد وخیلی زود از بین میرود
🍁درشب دوشنبه با وضوء درمحلی طاهر وبا لباسی پاک بخور خوشبو(عود) روشن کرده و یکی از اسکناسهایی که از حلال کسب کرده را مقابل خود بگذارد
🍁و سوره قریش را 21 بار برآن بخواند سپس اسکناس را تا کند و درجیب بگذارد تا زمانیکه این اسکناس در جییش است خداوند بر رزق او برکت خواهد داد ان شاء الله
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
🔴 درمان ساده سوختگی
🔻اگر سوختیم چیکار باید انجام بدیم ؟ 🧐🧐🧐🧐🧐
📚حکیم خیراندیش
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
خواهشاً، خواهشا، خواهشاً
خواهشاً، خواهشا، خواهشاً
کلیپ را نگاه کنید و منتشر ان شاء الله ذخیره آخرت شما و اموات شما عاقبت به خیر شوید
🤲 🤲 🤲 🤲
سپاسگزارم
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
#رسوایی دستی را پایین داد و همان طور که دنده عقب می گرفت غرید : _بلایی سرت بیارم که خودتم نفهمی ا
#رسوایی
ولی گناهی نداری، حرومی تو وجودتونه اما من بلدم آدمتون کنم .
حساب همه رو بعد تو می رسم اول باید گردنتو بشکنم که بفهمی مادر نزاییده برا من
زیر و رو بکشه !
دستش از گلویم رها شد و تنش را جلو کشید. چادرم که در کوچه افتاده و خاکی شده
بود را در آغوشم انداخت و غرید :
-بکش رو سرت !
کاری که گفته بود را انجام دادم. جلوی در چند نفری مشغول بارگیری اسباب بودند .
رد انگشتانش پوستم را می سوزاند اما هیچ حرفی برای گفتن نداشتم . خودم را برای همه
چیز آماده کرده بودم شاید چون فهمیده بودم این بار خطا از من بود، از روی ترس
بدترین راه را برگزیده بودم، شاید اگر می ماندم...
با توقف ماشین خودم را جمع و جور کردم و پیاده شدم .
خیلی سریع ماشین را دور زد و بی اهمیت به نگاه خندان و پر تمسخر عماد که بالای
سر کارگرها ایستاده بود، بازویم را گرفت و به سوی خانه کشید .
مقصدش اتاق خوابی بود که حالا خالی از هر وسیله ای بود، تنم را به داخل هل داد و در
را پشت سرش چفت کرد .
تمام وجودش از عصبانیت می لرزید .
دستش را مقابلم تکان داد .
بی حرکت سر به زیر ایستاده بودم که خودش دست به کار شد و گوشی را از گوشه ی جیبم رو بود بیرون کشید.
-حالا صبر کن ببین چجوری کل شهر پر میشه از گافی که حاج محمود داده .
وحشت زده به سویش رفتم و دستش را گرفتم .
نمی گذاشتم این بار نه، نباید آبروی پدرم هیچ و پوچ می شد، حتی اگر گناهکار بود .
-لطفاً عمران این کارو نکن !
دستم را کنار زد .
-گمشو اونور با تو بعداً کار دارم .
شانه ام هنوز از صبح درد می کرد، دست روی شانه ام گذاشتم و بی تپق و لکنتی که
اکثرا در برابرش می گرفتم، گفتم :
-اگه این کارو بکنی برای همیشه میرم عمران
ایستاد، انگشتانش از روی صفحه ی گوشی فاصله گرفت و سیاهی هایش در چهره ی
جدی ام چرخ خورد .
-اون روی سگمو بالا نیار هیچ قبرستونی نداری بری، امروز دیدم جلوی در نگهت داشته بودن!
حرفش تا مغز استخوانم رخنه کرد .
خانواده ام مرا این گونه خار و ذلیل کرده بودند که عمران به پشتوانه ی رفتارهای بی
توجه هانه یِ آن ها این گونه مرا بی کس و دم دستی گیر آورده بود.
پشت دستم را روی صورتم کشیدم و اشک های داغم را پس زدم .
-این بار پیش اونا نمیرم میرم جایی که نتونی پیدام کنی .
نیشخندی زد و گوشی را پایین آورد .
-پس بگو برات راه باز کرده پسر عموت آره؟ هنوز پیِ اونی بهار! مگه نه؟
پوزخندی زدم با و تاسف سر تکان دادم . توهمات او و بقیه بیش از اندازه بود، واقعا برایم
جای سوال داشت که چرا گمان می کردند من در پی عباس بودم و هستم !
انگشتانم را مشت کردم تا قوایم را حفظ کنم .
-اگه تو میخوای همینجوری فکر کن اما اون فیلم پخش بشه و آبروی بابا محمودم بره
من یه دقیقه هم پشت تو نمی مونم .
انگشت اشاره اش را تکان داد .
-میری پیش اون یارو؟
🌼🌼🌼🌼🌼
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#پیشنهاد_اعضا ❤️
سلام یاس جان خوب هستین یه سری از دست نوشته ها رو میبینم که بنده خداها یه مشکلاتی روحی دارن یا مثل اون مادر عزیز که کف دستشون مشکل داشتند من این پیشنهاد روبهتون میدم که پودر ابردوا روستایش بدین ولی قبلش از آقای اصغری عزیز که تولید کننده این پودر هست مشاوره بگیرین چون این پودر زمینه بیماریهاتون رو برطرف میکنه وخیالتون بابت این پودر راحت باشه که ۷۰ نوع بیماری رو درمان میکنه این پودر رواز کشورهای خارجی سفارش میگیرن اگر گرفتین ودرمان شدین منم دعا کنید😘🌹
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام دوستان عزیزم،منم کاملا با نظر اون دوستمون موافقم که نوشتن قطعی برق کاری به پزشکیان نداره و خیلی اتفاقات دیگه،واین گرونی های هر روروزه،دلاره ۱۰۰تومن،اخه ی نفر آدم به تنهایی میخاد چکار کنه،پزشکیان اول رییس جمهوریش خیلی کارا می‌خاست بکنه ولی جلوشو گرفتن،الانم میخاد برکنار بشه خودش،چون دید هیچی دست خودش نیست،ولطفا بی احترامی به کسی تو‌حرفاتون نکنید هرکسی جایگاه و احترام خودشو داره،و آقای رییسی خیلی کارا برای مملکت کرد و اون موقع که زنده بود هیچ‌کس ازش طرف داری نمی‌کرد و حتی یکی از کاراشو قدر دانی نمی‌کرد ولی حالا که دیگه نیست همه یادشون افتاده اسمشو بیارن،چون ما مردم عادتمونه تا ی چیزو نداریم هی بگیریمو وا بگیریم تا هم داریم بگیم اخه و بده،خلاصه که خدا به هممون کمک کنه دنیا برای ی قشری از جامعه خیلی تنگ و عذاب آور شده،
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام دوستان و یاس گلی،برای دوستی مینویسم که معلم بچشو برای برادر شوهرش گرفته،عزیزم هیچ چیزی بهتر از رو راستی نیست خیلی قشنگ و بی رو دروایسی بگو عزیزم من همسرم دوستنداره بهش پیام میدی،حالا خوبه خداروشکر همسرتم گفته دوست ندارن پیام بده،واصلا نگو چرا برامن پیام نمیدی،که فکر کنه حسودی کردی،قشنگ بگو عزیزم همسرم دوستنداره لطفا پیام نده رو‌گوشی شون،وهمسرتم تا ی مدت باهاش سر سنگین باشه که بفهمه کارش زشته,
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
#پیام_سلامتی
🌿 #کرفس
🔸کرفس بیشتر با رژیم های غذایی لاغری همراه است
زیرا سرشار از فیبر است و کالری کمی دارد،
اما طبق مطالعات، این سبزی ترد دارای برخی خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی قدرتمند است
که می تواند به کاهش التهاب نیز کمک کند
#تغذیه
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#تقاضای_همفکری
سلام یاس جان عزیزم هم گروهیهای عزیزم میخام بپرسم کسی تواین گروه هست از این دمنوش لاغری ک آقای حیاطی ازش تبلیغ میکنن استفاده کرده باشه ونتیجه گرفته بنده شصت سالمه چند نوع دمنوش تو همین پیجای ایتا گرفتم ولی اصلا دروغ بود هرچی هم رژیم میگیرم فایده ای نداره اگه کسی راه کاری بلده لطفا راهنمایی کنید ممنونم ازلطفتون💝
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام ووقت بخیر ❤️
ان شالله همگی خوب باشید
عزیزانی که بحث سر دولت وقطعی اب وبرق بقیه چیزا دارید
قشنگها نمی دونم کجای ایرانید که خیلی چیزا را نداشتید اما خودم از بچگی شاهد قطعی اب وبرق بودم.
روستای مادریم تا شهر فقط۴۵ دقیقه فاصله داشت اما هفته به هفته اب نداشت باید تانکر پر میکردن یا میدید یهو سه روز برق ندارن که زمان اقای خاتمی تازه گاز کشی کردن.حالا این روستا یکی از نزدیکترین روستاها به شهر وپایتخت بود.
یا مثلا دارید مقایسه بین دولت اقای رییسی واقای پزشکیان میکنید
عزیزان من ساکن شهریارم یعنی نیم ساعت تا خوده تهران پایتخت اما زمان اقای رییسی هم ما تابستون ها هر روز دوساعت قطعی اب وبرق داشتیم☺️واقعاااا چطور میگید اون موقع ها هیچ اشکالی نبود قطعی نبوده؟؟
خواهشا برای تخریب کسی از قیامت خودتون دست نکشید،
شاید دلتون با ریاست الان نیست اما خدا را ندید نگیرید.
هر دولتی کاستی وکمی داره.این گرونی این تورم یهو نشده ایشون که هنوز نصف سال نیست به ریاست رسیدن همه ی مشکلات که با ایشون نیومده.
بس لطفا الکی کسی را تخریب نکنید.
البته من خودم یه ادم بی طرف هستم واز سیاست به دور هستم.
فقط خواستم بگم با دروغ نخوایید بت سازی کنید چون همه در ایران زندگی میکنیم واز اوضاع خبر داریم😊
برای ظهورحضرت مهدی عج عشق بیکران قلبها صلوات😍
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
#یاشاییش
غیر از حنانه هیچکدومشون درست جواب سلاممو ندادند حنانه اومد سمتمو گفت: عروس خانوم کجایی میدونی چقد دلم برات تنگ شده بود گفتم: منم همینطور لطف داری حمید بدونه اینکه منتظر من بشه رفت داخل منم با حنانه رفتم داخل ساختمان دوباره پدر حمید با رفتار خوبش باعث شد تا من حس بهتری پیدا کنم با برادرا و زن برادراش هم سلام و احوال پرسی کردمو نشستم اما باز مادر حمید اونجور که باید باهام رفتار نکرد اما بدتر از همه برام اونروز رفتار حمید بود که جلوی خانواده اش مثل یه غریبه باهام رفتار کرد حس سرشکستگی داشتم حس میکردم بغض عجیبی تو گلوم گیر کرده بود با خودم گفتم: اینجوری نمیشه هر چی سکوت میکنی بدتر میشه باید باهاش حرف بزنی هر جور بود تا بعد از ناهار خودمو با حنانه و بچه اش و حرف زدن با جاریهام سرگرم کردم بعد از ناهار به حمید گفتم: من باید باهات حرف بزنم نگاهی به من انداخت و گفت:چه حرفی گفتم:بریم خونمون بهت میگم
پوز خندی زد و گفت:خونمون!! چه زود صاحبخونه شدی مکثی کردمو گفتم:یادم روز اول خودت گفتی، خونمون، حمید من باید باهات حرف بزنم
🌼🌼🌼🌼🌼🌼