هر چی بیشتر ببینیش ، میلت به دیدار هم به همون میزان بیشتر و بیشتر میشه :)))🚶🏿‍♂

حوصله ندارم حتی برای شرحِ سکوتِ ناگهانی:)

. .

انقدری دوست داشتنیه که دلم میخواد چند تار از موهاش همیشه همراهم باشه تا نوازششون کنم ، از عطر همیشگیش داشته باشم و گاهی بزنم به کل اتاق و تنم ، یکی از لباساشو بگیرم‌ ازش هی بوش کنم و بپوشم حس کنم کنارمه ، انقدر دوست داشتنیه اصلا مردن براش کمه میشه براش زندگی کرد :)

یه دیالوگ خیلی قشنگ تو فیلم Café de Flore بود که ازش پرسید : - تو به نیمه‌ی گمشده اعتقاد داری ؟ + اونم گفت : این تئوری رو دوست‌دارم که یِ جا یکی هست کِ برای همیشه مال توئه .. :)

خب با آغاز ویدئوکال ساعت چهار صبح حکم اعدام خود را امضا نموده و فردا در اول دیدار من به قتل میرسم :/:😂🙂

بدنش سرد شده بود ، در حالی که تب داشت!(:

عمیقا اون لحظه‌ای که تو صفحه من ساکت میشینه و فقط آنلاینِ باید خودمو بکشم:)

واژه Amireux یک کلمه فرانسویِ به معنایِ بالاتر از دوستی ، کمتر از عشق - تا حالا به این احساس دچار شدی ؟!

بعد دو روز یِ جوری دلتنگی برای یِ فضای چندوجبی دور دلم چنگ انداخته که بدنم درد گرفته و مثل یِ معتاد دارم میرم سمت موادم(:

مطلوب وسط قدم‌زدن و نوشیدن شیرکاکائو شریکی ، مطلوبِ مطلوب جهت یادآوری !!

داشتم میگفتم من کلا از اینکه همیشه پیام از طرف من باشه متنفرم ، متنفرم از اینکه سین کنن و جواب ندن ، من هراس دارم از سکوت بی‌دلیل آدما ، خوف میکنم از اینکه حالشون بد باشه و من ندونم چیکار کنم ، آره زیاد پیام میدم چون نگرانم ! چون دلم گیرته .. آره من میترسم میترسم سکوت کنی وقتی دلت آشوبه پس پیام میدم ، تماس میگیرم ، میام میبینمت ، تا از نوع تایپ‌کردنت حرف زدنت یا حالتِ نگاهت بفهمم چه‌خبر شده .. میفهمی ‌؟! من فقط نگرانتم .. همین‌!! پیام دادن که نوبتی نیست نَ ! ولی آدم دلش میخواد در برابر اینهمه نگرانی یِ حس خوب بگیره ..