هدایت شده از داروخانه معنوی
1_375006659.pdf
4.69M
هدایت شده از داروخانه معنوی
1_1363290415.mp3
16.08M
🎧 #صلوات_ضراب_اصفهانی🔝
مرحوم سیدبنطاووس(رحمةاللهعلیه) میگوید:
اگر از هر عملی، در #عصر_جمعه غافل شدی...
از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی غافل نشو!
چرا که در این دعا سری است که خدا ما را از آن
آگاه کرده است.
🎤 مهدی نجفی✅
#امام_زمان
@Manavi_2
داروخانه معنوی
✹﷽✹ #رمان #رهایی_از_شب #قسمت_نود_و_سوم خواستم بگویم ممنون که به من فهماندیدهیچ عشقی بالاتر از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
✹﷽✹ #رمان #رهایی_از_شب #قسمت_نود_و_سوم خواستم بگویم ممنون که به من فهماندیدهیچ عشقی بالاتر از
✹﷽✹
#رمان
#رهایی_از_شب
ف_مقیمی
#قسمت_نود_و_جهارم
دلم برای مسجد و فاطمه تنگ شده بود.چون این اواخر کمتر به آنجا میرفتم.شب جمعه بود که باز با اصرار فاطمه به مسجد رفتم. با اشتیاق از مدعوین پذیرایی میکردم و برایشان شربت خنک میریختم که متوجه شدم چند نفری به من اشاره کرده و پچ پچ میکنند.
رفتار مسجدی ها با من دیگر مثل سابق نبود این را بارها به فاطمه هم گفتم ولی فاطمه هربار انکار میکرد و میگفت لابد اینقدر کم میای از یادشون رفتی.تصمیم گرفتم به طور نامحسوس نزدیک اون چند نفر بشم و از پشت سر،حرفهایشان را بشنوم.ولی اونها هم تمام حواسشون به من بود.
آخر مجلس به سمت همان عده رفتم و با گشاده رویی بهشون شیرینی تعارف کردم.دونفر آنها با اکراه برداشتند ومنو نادیده گرفتند. ولی یک نفرشون که بهش میخورد سی و اندی ساله باشه با لحنی بد ازم پرسید:_شما مال این محل هستی؟
من بالبخند گفتم:قبلا بودم..
او با همان لحن گفت:یعنی الان از اینجا رفتی؟
با صبوری گفتم: بله.چطور مگه؟
زن پشت چشمی نازک کرد و گفت:
_تو دختر سد مجتبی نیستی؟؟؟
با افتخارگفتم بله شما منو میشناسید؟
زن با بی ادبی گفت:فکر کن تو رو کسی نشناسه!!!
ابرو در هم کشیدم:من خیلی وقته در این محل زندگی نمیکنم شما از کجا منو میشناسی؟
_زن باباتم میشناسم..حالا اینجا دوباره واسه چی سرو کلت پیدا شده؟
لحن بی ادبانه و منظور دار او واقعا از تحملم خارج شده بود.ولی نفس عمیقی کشیدم ودر دلم صلوات فرستادم و با آرامش جواب دادم:_اشکالی داره؟!
او نگاهی نفرت بار به سرتا پای من انداخت و گفت:نه اشکال نداره به شرطی که قصد از راه به در کردن جوونای این محل رو نداشته باشی و پسرهای مسجدی رو تور نکنی!
دیگه وقت سکوت و حیا نبود.
دندانم رو به هم ساییدم و با خشم گفتم:
_بهتره مراقب حرف زدنت باشی خانوم.از من خجالت نمیکشی از این مسجد شرم کن.
او که مشخص بود از اون زنهای آپاچی و هوچیست با صدای نسبتا بلندی گفت:اونی که باید خجالت بکشه تویی نه من! آمارت دستم هست. حیف از اون پدر که تو اولادشی..
گوشهام دوباره کوره ی آتش شدند. تقریبا اکثر نمازگزاران، متوجه نزاع ما شده بودند.انگشت اشاره ام را جلوی صورتش گرفتم و هشدار دادم:
_این آخرین باریه که میگم مراقب حرف زدنت باش خانوم وگرنه...؟؟؟
زن داد زد:وگرنه چی.؟؟ هااان وگرنه چی؟؟ وگرنه شوهرمو میدزدی؟!!
اینقدر طرز حرف زدن و لحن او زشت بود که محکم تو صورتش زدم.
یک باره بلوایی شد..گیس وگیس کشی شد..او منو میزد و با صدای بلند همه رو خبردار میکرد که:
_آآآی ملت این هرزه رو از مسجد بندازید بیرون من اینو میشناسم ننه باباشو میشناسم..از کل زندگیش خبر دارم ..
در حالیکه من اولین بارم بود او را در زندگیم میدیدم!
فاطمه خودش را رساند.باورش نمیشد یک طرف دعوا من باشم. میون همهمه ازم پرسید:چیشده رقیه سادات؟ چه خبره؟؟
من فقط به صورت اون زن هوچی نگاه میکردم تا او رو شاید بخاطر بیاورم. فاطمه وقتی ازمن جوابی نشنید رو کرد به اون زن وبا لحنی جدی گفت:چه خبره خانوم؟؟ صداتو بیار پایین.فاصله ی شما با آقایون اندازه ی یک پرده ست!!
زن که توسط چند نفر دیگه گرفته شده بود گفت:تو برووووو برووو که از چشمم افتادی!!اولها خیلی قبولت داشتم ولی از وقتی فهمیدم دست اینو گرفتی آوردی تو مسجد ، نظرم درباره ت عوض شد.
فاطمه با اخم گفت: مگه باید با شما هماهنگ میکردم.؟؟مسجد مال همه ست به من چه به تو چه که کی توش رفت وآمد میکنه؟
زن با صدای بلند گفت: به من چه؟؟ مسجد جای نمازخونهاست نه جای هرزه ها! !!
با عصبانیت گفتم: دهنتو ببند زنیکه..هرزه خودتیو..
فاطمه دستش را روی دهانم گذاشت:
_رقیه سادات تو رو به جدت خودت رو کنترل کن من جوابشو میدم.
صدای سخنران آن شب، از پشت میکروفون بلند شد:خانمها اون قسمت چه خبره؟؟؟ توجه دارید اینجا چه مکانیست؟
فاطمه یک قدم به سمت زن برداشت و با غیض گفت:خجالت بکش زن نا حسابی! به چه حقی به یک مسلمون تهمت میزنی؟؟
زن دست بردار نبود.انگار اراده کرده بود هرطوری شده امشب آبروی مرا نشانه بگیرد.
گفت:ای بی خبر..من حرف بی سند نمیزنم .بیا دستتو بگیرم ببرم پیش زن باباش ببین چیا پشت سرش میگه!!
فاطمه با همون لحن گفت :خودت میگی زن بابا.!!! اونم یکی مثل تو!!
زن جمله ای گفت که همه ی نگاهها به سمتم برگشت:
زن باباش دروغ میگه. .چرا نمیری از همون حاج آقا مهدوی بپرسی که این زن چقدر براش مزاحمت ایجاد کرده؟؟؟ اون به پیش نماز مسجد هم رحم نکرده چه برسه به مردهای دیگه..
ادامه دارد...
═════ ೋღ🕊ღೋ════
هرگونه کپی و اشتراک گذاری بدون نام نویسنده اشکال شرعی دارد.
آیدی نویسنده👈 @Roheraha
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
🌟🌟🌙🌙🌟🌟
#نمازشب 🌙🌔
🌸در نماز شب باید به چه کسانی دعا کنیم؟
👈 ۱-اگر بخواهيم مومنين را دعا كنيم لازم نيست حتما افراد از ايمان بسيار بالاي برخوردار باشندبلكه شيعه بودن آنان كفايت مي كند تا بتوانيم براي آنان طلب مغفرت كنيم ولفظ اللهم اغفر ل....صحيح است،اميد آنكه ما را نيز از دعاي خيرتان محروم نفرماييد.
👈 ۲_ نماز شب سهل و ساده :چهار تا نماز دو ركعتي به نيت نافله شب و يك نماز دو ركعتي به نيت شفع و يك نماز يك ركعتي به نيت وتر بخوانيم.
📿در همه اين نمازها مي توانيم فقط به قرائت يك حمد اكتفا كنيم و نماز را بدون سوره و قنوت به جا آوريم و حتی میتوانید نماز شفع یا وتر را بخوانید و اگر باز هم نتوانستید،یک رکعت نماز وتر را بخوانید
👈تا این حد سادش کردن تا همه اسمشون جزو نمازشب خوونا ثبت شه
اگر کسی تنبلی کنه،خودش ضرر کرده
دوستای گلم این نماز مستحبی تاکید شده رو برای خودتون خیلی سخت نکنید
راحت بگیرید.
✨✨امامداومت داشته باشید در خوندنش تا اثرات شگفت انگیزش رو ببینید.
البته ذکر این نکته هم مهمه که اثراتش برای همه یکسان نیست!
❤️❤️قربونت برم خدا چقدر مهربونی آخه! عاشقتیم و مطمئنیم که هر لحظه هوامونو داری.
#نماز_شب
#التماس_دعای_فرج
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
❤️✨خـدای مـهـربـانـم🤲
🤍✨در اولین شب زمستانی
❤️✨دســتـان خـالے خــود را
🤍✨به امید استجابت دعاهایمان
❤️✨به سوی تو دراز کرده ایم
❤️✨مــعــبــودا پــرکــن
🤍✨ظــرف وجــودمــان را
❤️✨از آنچه در وجود خدایے توست
❤️✨خـــــدایـــــا🤲
🤍✨بهترینها را در فصل زمستان
❤️✨برای دوستانم مـقـدر فـرمـا
🤍✨آمــــیـــــن
#شب_خوش
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️✨نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤
♥️✨خـــــدايــــــا "
❄️✨در اولین شب زمستان
♥️✨آرامـــش را سر ليست ِ
❄️✨تمامِ اتفاقات ِزندگی مان
♥️✨قــــــرار بـــــده
❄️✨آرامش را تنها از تو می خواهیم
♥️✨الـــــهـــــی "
❄️✨بــه دوســتــانــم
♥️✨خــوابــی آرام و فـردایـی
❄️✨پراز خیر و برکت عطا بفرما
♥️✨آمـــیــــن یــــا رَبَّ 🙏
♥️✨به امید یک زمستون مهربان
❄️✨مهر بورزید و مهربان باشید
♥️✨خداوند عاشق مهربانیست
❄️✨دعـــــا کــــنــــیــــم
♥️✨بـــرف و بـــاران بــیــاد
♥️✨بـا آرزوی بـهـتـریـنـهـا
❄️✨شـــبـــتـــون زیـــبــــا
#شب_بخیر
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛
﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند :
خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾
در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡
#سخن_بزرگان
#بین_الطلوعین
#زیارت_ال_یس
@Manavi_2