eitaa logo
داروخانه معنوی
7.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
135 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5936009682018634975.mp3
12.46M
🌙مجموعه ویژه ۳ • این همه سفارش به استفاده از برای چیست؟ • آیا اگر کسی نتواند از ماه رجب بهره‌برداری کند، خسارتی هم متوجهش می‌گردد یا صرفاً استفاده از رجب، فقط یک امر مستحبی است؟ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بِہ هـَــــر دَر؎مےزَنم ڪٰارم‌ دُرســـــت‌نمیشِہ! آنهٰایےڪہ هَرچہ مےڪُنند، ڪٰار وبارشـــــٰان جور نمےشَود، بـہ خٰاطر این أست ڪِـہ؛ ﴿نَمـــــآز أوّل وَقت۔۔۔𑁍﴾ نمےخٰوانند. 🔸جَوان هـــــآ بہ شُما تُوصّیه مےڪُنم: أگر مےخوٰاهید هم دنیـــــآ و هم آخِـــــرت دٰاشتہ بٰاشید، " نَمـــــآز أوّل وَقت" بخٰوانید. ✍ «آیّت الله مُجتهدی؎ (ره)۔۔۔𔘓» «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
‍ ‌ ✹﷽✹ #رمان ‍#رهایی_از_شب ف_مقیمی #قسمت_صد_و_شانزدهم دوباره میتونستم نگاهش کنم؟! شاید بهتر باشه ا
‍ ‌ ✹﷽✹ ف_مقیمی نفس عمیقی کشیدم:شما سالهاست از راه نامشروع باهم ارتباط دارید ولی ازدواج نکردید فقط بخاطر اینکه تعهدی درقبال هم نداشته باشید. من این حال تو رو درک نمیکنم..آدمی مثل مسعود که روابط باز با همه داره چطور تو رو متوقع وفاداری کرده؟! او سرش رو محکم گرفت وگفت:آره ..من واقعا یک احمقم.. پرسیدم حالا از کجا فهمیدی که خیانت کرده؟! نسیم سرش رو تکون داد و با ناله گفت:_نمیخوام اون صحنه بخاطرم بیاد...نمیدونی تو چه وضعی دیدمشون..آشغال بی همه چیز... با تعجب پرسیدم:کجا؟؟!!! او با صدای نسبتا بلندی گفت:شرکت..تو اتاقش..با اون ذهتاب تاپاله.. یاد ذهتاب افتادم! زن مطلقه ی چهل وچند ساله ای که چاق وقد کوتاه بود و همیشه رژ لبهای رنگ جیغ میزد..او بیشتر شبیه احمقها بود تا معشوق دوم!!! حالا فهمیدم چرا نسیم اینقدر با این خیانت،به هم ریخته بود. زنی که مسعود بخاطرش رسوا شده بود خیلی خیلی نمره اش از نسیم کمتر بود. سعی کردم جلوی خنده ام رو بگیرم. دلداریش دادم:بالاخره یه روز اینو میفهمیدی.چه بهتر که الان فهمیدی. زندگی بی قید وبند این دردسرها رو هم داره نسیم جان..من وتو نصف عمرمون رفته بیا آدم شو. او با کلافگی از جا بلندشد و به سمتم چرخید.. _بس کن تو روخدا عسل..عین خانوم جلسه ای ها حرف نزن باهام.. تو که مثلا آدم شدی خوشبختی؟! دنیا همه جا همین رنگیه.!! همه ی مردها آشغالند..از مسعود گرفته تا کامران واون ملاهه..فقط نوع خیانتشون فرق میکنه. .توفک کردی یه چادر انداختی رو اون سرت و قیافه ت رو عین مادرمرده ها درست کردی خدا میگه به به عجب بنده ای ..آهای فرشته ها ببرینش بهشت؟؟!کدوم بهشت احمق!! بهشت وجهنم همین دنیاست .. که الان ما سهممون جهنمه.. گفتم:باشه حق با تو..بهشت وجهنم دروغ. .ولی اگه به بهشت وجهنم این دنیا اعتقاد داری چرا از این جهنم خودتو خلاص نمیکنی بری بهشت؟؟!! او با کلافگی دور خودش چرخید. .پیدا بود دلش سیگار میخواد. گفت:چطوری؟! با کدوم پول با کدوم شانس؟ اگه من شانس تو رو داشتم الان کیف دنیا رو میکردم..ولی حیف که خدا شانس و به کسی میده که لیاقتش رو نداره! خندیدم! _میشه بگی چه شانسی در زندگی من بوده که نصیب تو نشده؟ او چهار زانو روی زمین نشست! با حسرت واندوه گفت:همین که پسرهای پولدار سرت دعوا داشتن..اگه یکی از اونا سهم من میشد من الان ایران نبودم..کلی کیف میکردم! اوچقدر کوته فکر بود.با اینکه میدونستم فایده ای نداره ولی گفتم:مگه تو نمیگی همه ی مردها خاین و کثیفن پس چطور داری حسرت داشتن یکی از اونا رو میخوری؟ نسیم چرا فکر میکنی همه چی تو زندگی پوله؟ تو الان در رفاهی..چیزی کم نداری..چرا اینقدر طمع رسیدن به مکنت بیشتر رو داری؟ او تمام سعیش رو میکرد فحشم نده گفت: خیلی این روزا حال به هم زن شدی..میدونم داری ادا در میاری و حتی از همین حالا چند ماه بعدتو میبینم که سرت به سنگ میخوره وخودت میشی..من کی گفتم دلم میخواد یه مردی مثل اونا عاشقم بشه؟ من اگه دنبال همچین مردایی هستم فقط بخاطر اینه که ازشون استفاده ی درست کنم.. بارمو ببندم و بعد تا آخر عمرم راحت زندگی کنم. به حماقتش خندیدم:چه خوش خیال.!! او لحنش رو تغییر داد وپرسید:راسته که کامران ازت خواستگاری کرده وتو جواب رد بهش دادی؟! با ناراحتی گفتم: شما که اخبار منو بیشتر از خودم میدونید پس دیگه واسه چی سوال میپرسی؟ او خودش رو به اون راه زد. گفت:ببین حالا که کامران خر شده میخواد زنش شی پس چرا دست دست میکنی؟ بخدا هیشکی تو این دوره زمونه به دختر خونواده دارش نگاه نمیکنه..چه برسه به تو که.. حرفش رو خورد. او چقدر زبانش تلخ و بی ادب بود.دوباره همه ی کارهاش یادم اومد و ازش متنفر شدم.با عصبانیت گفتم:حرف دهنت رو بفهم..درسته سایه ی پدرو مادر بالاسرم نیست ولی از زیر بته به عمل نیومدم.. حکایت منی که پدرومادرم از توی قبر دستشون برای یاریم درازه خیلی فرق می‌کنه با آدمهایی که خونواده دارن وانگار ندارن. . او فهمید چه گندی زده! گفت:بابا چرا اینقدر حساسی..تو که میدونی من حرفم یه چیز دیگه بود منتها بلد نیستم درست منظورم رو برسونم.. این هم معذرت خواهی به سبک نسیم بود!! تحمل دیدنش رو نداشتم.بلندشدم تا به بهونه ی کاری به آشپزخونه برم.چرا حرفی از رفتن یا خداحافظی نمیزد؟! از وقتی وارد این خونه شده هوا خفقان گرفته! ادامه دارد... ═════ ೋღ🕊ღೋ════ هرگونه کپی و اشتراک گذاری بدون نام نویسنده و درج منبع اشکال شرعی دارد. آیدی نویسنده👈@moghimstory https://telegram.me/joinchat/AAAAAD9XxVgHZxF0tRsThQ حجاب فاطمی👆👆 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌔 ﴿مَرحوم آیّت الله العُظمےمَرعَشےنَجفے« ره»﴾ روز؎ دَر راه زیـــــآرت گُم شُدم۔۔ و بــِـــالأخره تا نَزدیک مَـــــرگ ؛ بےتٰاب گشتم۔۔ با تــَـــوسلے بہ« امآم زمآنﷻ۔۔✤»؛ حَضـــــرت بہ سُراغ من آمَدند و مَرا نجـــــآت دادَند و فــَـــرمودند ڪِہ : نَنگ أست بَرا؎ شیعـــــیآن مٰا، ڪِہ نـَــــمآزشَب نَداشتہ باشَند۔۔۔✿! 📿 💛 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘✨السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَن 🕊✨عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّكِيَّ الرَّاشِدَ  🔘✨نه همی جای تو .. 🕊✨در سامره تنها باشد 🔘✨کــه بــه دلــهــای 🕊✨محبان تو جای تو بود 🔘✨دیده گریان نشود 🕊✨روز جزا در محشر 🔘✨هــر کــه گــریــان 🕊✨به جهان بهر عزای تو بود 🔘✨شهادت جانسوز🥀 🕊✨امام هادی(ع) تسلیت باد🥀🏴 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا