eitaa logo
داروخانه معنوی
5.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
122 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
Audio_911054.mp3
21.03M
🗣 🔸 قسمت ( هشتم ) آخرین قسمت 🔸( راه حل برای اختلاف ) فرد اهل جدل به شفاعت پیامبر نمی رسد حاجیه خانم رستمی فر «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هَـــــمۀ کـســـــٰانے رٰا کِہ↡↡ ⇠ أز آنهـــٰــا گِـــــلہ دٰاریـــــد، مِثـــــل« دانۀ تَسبـــــیح » رَدیـــــف کــُـــنید و ⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یِکےیِکے دُعـٰــــایشـــٰــان کـــُــنید. ⇠نُخستیـــــن أثـــــر ایـــــن دُعــٰـــا ، ۔۔۔ایـــــن أســـــت کِہ↡↡ حــَـــبۀ آتــَـــشے رٰا کہ دَر دِلتــــٰـان بـــــودِه، □ بیـــــرون مےأنـــــدٰازیـــــد!↝‌ _«دُعـــٰــا کــَـــردن»، ⇇وَسیـــله‌ا؎ســـــت بــــَـرٰا؎، "" کـــــینہ زُدٰایے! ""⇉ | آیــّـــت‌اللّہ حٰائر؎شیـــــرٰاز؎( رہ)𔘓 | «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□أگـــــر دَر زنـــــدگیتـــٰــان↡↡ ⇇ شِکـــــٰاف‌هــــٰـایے هَســـــت، دَليـــــل آن ايـــــن ‌أســـــت کِہ ؛ ⇠أز "بَنـــــدگے" ‌تـــٰــان ⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بـَــــرٰا؎ خـُــــدٰا؎ مُتعــٰـــال، ◇◇ کـَــــم گُـــــذٰاشتہ ‌ايـــــد.✿↝‌ ﴿آیــــّـت‌الله‌حق‌ّشنــٰـــاس ᥫ᭡⇉﴾• «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
خطبه ۱۹۲ فراز۱۳ خطبه قاصعه 🎇🎇🎇#خطبه۱۹۲🎇🎇🎇🎇🎇 🌿 علل پيروزي و شكست ملّتها از كيفرهايي كه بر اثر ك
خطبه ۱۹۲ فراز۱۴ خطبه قاصعه 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🌸رهآورد بعثت پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم حال به نعمتهاي بزرگ الهي كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند چگونه نعمتهاي الهي بالهاي كرامت خود را بر آنان گستراند، و جويبارهاي آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت و تمام بركات آيين حق، آنها را در بر گرفت در ميان نعمتها غرق گشتند، و در خرّمي زندگاني شادمان شدند، امور اجتماعي آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزّتي پايدار آرام گرفتند، و به حكومتي پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند، و سلاطين روي زمين گرديدند، و فرمانرواي كساني شدند كه در گذشته حاكم بودند، و قوانين الهي را بر كساني اجراء ميكردند كه مجريان احكام بودند، و در گذشته كسي قدرت در هم شكستن نيروي آنان را نداشت، و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نميپروراند. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
﴿ آیّت الله محمّدتَقےموسو؎اصفهٰانے ﴾! ⇠هَروَقـــــت غَم و أندوهے رُخ مےدَهـــــد، بـــــٰایـــــد مَخصوصاً بــَـــرٰا؎، « امــــٰـام زمــــٰـانﷻ 𔘓'» دُعــــٰـاکــُـــند ⇇و رَفع هَـــــمّ و غَـــــمّ ؛ آن حَضـــــرت رٰا، أز خـُــــداوند مُتـــــعٰال طلب نمــٰـــایـــــد؛ ⇉ □چـــــون أز «حَضـــــرت صـــــٰادقﷺ𑁍 »' روٰایــَـــت شُـــــده کہ فـَــــرمودَنـــــد:↡↡ ⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌«هَروقـــــت غـــــمّ و أنـــــدوهے ، بر قَلـــــب امــٰـــام عــٰـــارض مےشَـــــود.. آن غـــــمّ دَر قَلـــــب شیعیــــٰـانش نیـــــز أثـــــر مےکُـــــند.»⇢ ⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⤦‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و أز ایـــــن جَهـــــت أســـــت کہ، در بَعضےاُوقـٰــــات، ⇠قَلـــــب مُـــــؤمـــــن، مَحزون و غَمنـــــٰاک مےشَـــــود، ◇ بٰا وُجـــــود آن‌کہ در ظٰاهـــــر ، هیـــــچ سَبـــــب و عـــــلّتے... ... بــَـــرٰا؎آن نمےیـــٰــابـَــــد...ᥫ᭡↝‌ 🌤«اللّهمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪَ‌ الفَرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_سی و هفتم ✍ بخش اول 🌸اسماعیل و کریم رسیدن درست موق
" "بر اساس قسمت_سی و هفتم ✍ بخش دوم ❤️ما اصلا فکر نمی کردیم عمه تو اون سرما بره بیرون وایسه همچین چیزی سابقه نداشت .. شاید هم از شدت ناراحتی رفته بود بیرون قدم بزنه به هر حال دستمون برای عمه رو شد ……. من که خبر نداشتم عمه تو حیاط رفته …. خودمو سر گرم کردم تا کمی از اومدن ایرج بگذره بعد برم ببینمش این بود که درسی رو که برای فردا داشتم و خیلی هم کار داشت آوردم تا بخونم ولی برای اولین بار احساس تشنگی می کردم گلوم خشک بود و دلم آب می خواست…اگر روزه نبودم یک پارچ آب رو یک جا می خوردم… 🧡فکر حمیرا و حرفایی که بین اون و عمه رد و بدل شده بود خیلی منو به خودش مشغول کرد با اینکه آدم فضولی نبودم و هیچوقت دلم نمی خواست به کار کسی کار داشته باشم این بار حس کنجکاوی من به حدی بود که نمی تونستم اونو کنترل کنم و با خودم گفتم هر چی شده رویا مربوط میشه به حمیرا ، و تو به خاطر اون هم شده باید از قضیه سر در بیاری …….. کتاب رو گذاشتم کنار و رفتم که افطار رو حاضر کنم چند روز بود عمه این کارو می کرد و درستش این بود که امروز من برم تا اون که خیلی روحش خسته بود بره بخوابه …… 🧡دیدم جز مرضیه کسی نیست …. پرسیدم عمه کو ؟ گفت با ایرج خان رفتن تو اتاقشون ؟ گفتم :عمه گفته برای افطار چی درست کنیم ؟ گفت : نه والله منم موندم ..اصلا حوصله نداشت رفته بود تو حیاط تا ایرج خان اومد …بعدم با هم رفتن ….حالا من دارم سالاد درست می کنم شما هم یک فکری برای شام بکن …… من اهمیتی ندادم که عمه تو حیاط بود چون در وردی اونطرف ساختمون بود …. پس مشغول شدم تا برای شام زرشک پلو با مرغ درست کنم که ایرج دوست داشت …. 🧡کارم تموم شد و سفره ی افطار آماده رادیو رو روشن کردم و صدای ربنا بلند شد ….. ولی عمه و ایرج هنوز تو اتاق بودن فکر می کردم در مورد اتفاق امروز حرف می زنن …. رفتم به حمیرا سر زدم ، اون غرق خواب بود پس نشستم برای خوندن دعای افطار … بازم خبری نبود… و صدایی از اتاق عمه نمیومد …. دیگه داشت اذان می شد … خواستم برم صداشون کنم پشیمون شدم صدای رادیو رو بلند کردم و به مرضیه گفتم : قبول باشه خانم میشه زحمت چایی رو بکشی؟ …. چایی ها روی میز و من منتظر …. بازم نیومدن…. دیگه رفتم زدم به در و گفتم عمه؟ …. عمه جون ؟ اذان گفتن نمیاین ؟ با صدای بلند گفت بیا تو رویا …….. 🧡در و آهسته باز کردم و سرمو کردم تو …باز گفت بیا تو ببینم ….. بیا دورغ گو …. جا خوردم ..در و باز کردم و رفتم تو … قیافه هاشون که ناراحت نبود ….. پرسیدم چی شده عمه من کی دورغ گفتم ؟ گفت : بیا اینجا ببینم …. ترسیدم گفتم اذان گفتن نمیشه بعدا بگین …. گفت نه خیر الان باید بگم ….. بگو ببینم از کی تا حالا من نامحرم شدم ، بهت نگفتم هر چی تو دلت هست به من بگو ازت نپرسیدم ؟ گفتم به خدا عمه هر چی بود گفتم به این روزه ای که می گیرم دورغ نمی گم من جز شما کسی رو ندارم که . ادامه_دارد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_سی و هفتم ✍ بخش دوم ❤️ما اصلا فکر نمی کردیم عمه تو
" "بر اساس قسمت_سی و هفتم ✍ بخش سوم ❤️گفت : ببینم به من گفتی خاطر ایرج رو می خوای ؟ …….. وای انگار برق به من وصل کردن قلبم یک دفعه داشت می ایستاد و شروع کردم به لرزیدن و دستمو گذاشتم روی صورتم و بی اختیار برگشتم …… گفت صبر کن کجا داری میری جواب منو بده ….. همین طور که لبم رو گاز می گرفتم برگشتم و گفتم ببخشید عمه جون به خدا کار بدی نکردم خودت می دونی من بی اجازه ی شما آب نمی خورم بقیه اش دست من نبود …. خندید و گفت : بیا بشین ….. بیا اینجا … ❤️آهسته رفتم جلو بلند شد و گفت : قربونت برم تو اصلا به درد تورج نمی خوردی من از اول هم فهمیده بودم که بین تو و ایرج یک چیزایی هست خر که نیستم ولی خوب خودتون انکار کردین الان ایرج دلیلشو به من گفت : منم با شمام صبر می کنیم تا آب ها از آسیاب بیفته … پس بالاخره تو عروس من میشی یا نه ؟ … نه نه صبر کن اول بپرس برای کی منو می خوای ؟ سرمو انداختم پایین… ❤️ایرج با خنده گفت : این طوری بهتر شد مامان فهمید دیگه تو ناراحت نمیشی ….سری تکون دادم و رفتم و اونام پشت سر من اومدن اونقدر خوشحال بودم که داشتم بال در میاوردم ولی از عمه خجالت می کشیدم …… شب موقع خواب .. من تو اتاق حمیرا درس می خوندم شامشو به زور بهش دادم و خوابید و خاطرش جمع بود که من پیششم ….. البته ❤️می خواستم درس بخونم ولی تمام هوش و حواسم دنبال اتفاقات اون روز بود که پشت سر هم افتاده بود ، نمی دونستم به کدوم فکر کنم ….. ایرج یک ضربه ی کوچیک زد به در و اومد تو آهسته گفتم برو … برو حالا که عمه فهمیده فکر نکنه پر رو شدیم مثل قبل باش خواهش می کنم … گفت مثل قبل ام همون جور عاشق عاشقی که هر شب به عقشش سر می زنه… گفتم ایرج ؟ منو تو شرایط بد قرار نده از این کارا خوشم نمیاد …. می دونی چرا دوستت دارم چون سنگین و با وقاری …. حالا برو تا پشیمون نشدم … ❤️گفت: پس امشب برو تو اتاقت بخواب من پیشش می مونم …. گفتم آخه منو می خواد …. گفت خوب همه تو رو می خوان ولی توام باید استراحت کنی وگرنه مریض میشی ….. گفتم همین جا راحتم عادت کردم وقتی میرم تو اتاقم همش حواسم اینجاس … تو نگران نباش …. خواهش می کنم تا عمه نیومده برو گفت اون سرش با بابا گرمه داره بهش شام میده …. ❤️گفتم می خواستی بهش سفارش کنی به علیرضا خان چیزی نگه …… گفت فایده نداره الان که داره جریان صبح رو تعریف میکنه. خدا کنه سفارش من کارگر باشه ولی اگر صلاح بدونه میگه اگر ندونه نمیگه …… تو حالت خوبه ؟ گفتم : خیلی تو چی ؟ گفت : خیلی خیلی زیاد ….. گفتم :پس برو تا کسی نیومده …. ❤️گفت کی می خواد بیاد مامان داره تو دلش قند آب می کنه … خیلی خوشحال شد اصلا فکرشم نمی کردم فقط کاش تورج هم این طوری نمی شد و آه عمیقی کشید و شب خیر گفت و رفت ….. ادامه_دارد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌓 🔸یکی از عوامل افزایش رزق و برکت در زندگی خواندن نماز شب است که شاید کمی سخت باشد ولی اگر تا به حال نخوانده اید حتما آن را امتحان کنید.👌 🔅صَلاةُ اللَّیل...بَرَکةٌ فِی الرزق (نماز شب رزق را افزایش می‌دهد.) 📚 ارشاد القلوب،ص۱۹۱ 🔸اگر کسی خواندن یازده رکعت نماز شب برایش سخت است می‌تواند سه رکعت پایانی این نماز را که شامل یک نماز دو رکعتی به نام «شفع» و یک نماز یک رکعتی به نام «وتر» است را بخواند تا از برکات نماز شب بهره مند گردد. 🖋حجت الاسلام رفیعی «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💠💫سینه ام خسـته ی آه اسـت الهی العفو 🤍💫حـاصـلم بـار گنـاه اســت الهی العفو 💠💫پشــتـم از بار گنه خم شده و باز مرا 🤍💫بـه عـطای تو نـگاه است الهی العفو 💠💫بـارم از اول ره بـوده گــنـه روی گـنـه 🤍💫با هر جرم و خطا روز جزا را 💠💫به عطای تو نگاه است الهی العفو «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
✨﷽✨ 💠💫سینه ام خسـته ی آه اسـت الهی العفو 🤍💫حـاصـلم بـار گنـاه اســت الهی العفو 💠💫پشــتـم از بار گن
✨﷽✨ 💠💫سینه ام خسـته ی آه اسـت الهی العفو 🤍💫حـاصـلم بـار گنـاه اســت الهی العفو 💠💫پشــتـم از بار گنه خم شده و باز مرا 🤍💫بـه عـطای تو نـگاه است الهی العفو 💠💫بـارم از اول ره بـوده گــنـه روی گـنـه 🤍💫با هر جرم و خطا روز جزا را 💠💫به عطای تو نگاه است الهی العفو «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁✨شب است و مهتاب سفر خود را 🍂✨در آسمان آغاز کرده و ستاره‌های 🍁✨پیدا و پنهان زینت بخش آسمان شده‌اند 🍁✨امیدوارم آسمان زندگی‌تان به زیبایی 🍂✨آســمــان امــشــب بـــاشـــد 🍁✨شب دنیای دیگری را به ما هدیه می‌کند 🍂✨که در این دنیا فارغ از تمام مشکلات 🍁✨روزانه می‌توان طور دیگری زندگی کرد 🍁✨رویاها مانند ستاره‌ها هستند 🍂✨نمی‌توانی آن‌ها را لمس کنی 🍁✨اما اگر رد آن‌ها را بگیری 🍂✨تو را به سرنوشت رویایی‌ات 🍁✨هـــدایـــت مـــی‌کــنـــنـــد 🍁✨الـــــهـــــی .... 🍂✨به زندگی همه آرامش و شادی ببار 🍁✨شـبـتـون بـی غـم و در آرامـش «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
🍁✨شب است و مهتاب سفر خود را 🍂✨در آسمان آغاز کرده و ستاره‌های 🍁✨پیدا و پنهان زینت بخش آسمان شده‌اند
🍁✨شب است و مهتاب سفر خود را 🍂✨در آسمان آغاز کرده و ستاره‌های 🍁✨پیدا و پنهان زینت بخش آسمان شده‌اند 🍁✨امیدوارم آسمان زندگی‌تان به زیبایی 🍂✨آســمــان امــشــب بـــاشـــد 🍁✨شب دنیای دیگری را به ما هدیه می‌کند 🍂✨که در این دنیا فارغ از تمام مشکلات 🍁✨روزانه می‌توان طور دیگری زندگی کرد 🍁✨رویاها مانند ستاره‌ها هستند 🍂✨نمی‌توانی آن‌ها را لمس کنی 🍁✨اما اگر رد آن‌ها را بگیری 🍂✨تو را به سرنوشت رویایی‌ات 🍁✨هـــدایـــت مـــی‌کــنـــنـــد 🍁✨الـــــهـــــی .... 🍂✨به زندگی همه آرامش و شادی ببار 🍁✨شـبـتـون بـی غـم و در آرامـش «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوشنبه30مهرماه1403🌹 اِ؎ ⇇جـــٰــان جَهــٰـــآن ⇠جَهــــٰـآن جــٰـــان ╰─┈➤ ⇠⇠أدرکْـــــنے◇◇ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
✴️ دوشنبه 👈30 مهر / میزان 1403 👈17 ربیع الثانی 1446 👈21 اکتبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است: ✅مقدمات ازدواج. ✅خرید کردن. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅ختنه نوزاد. ✅مشارکت و امور مشارکتی. ✅دیدار با دوستان و سیاسیون. ✅و کندن نهر خوب است. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد مبارک و خوشبخت است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️آغاز نگارش کتاب مقاله و پایان نامه. ✳️امور آموزشی. ✳️خرید اجناس. ✳️معامله املاک و مستغلات. ✳️مبادله اسناد. ✳️و ارسال کالا نیک است. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب :فرزند چنین شبی بسیار مهربان و نرم دل است. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه میانه است. 🔴 حجامت: خون_دادن یا حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث صحت بدن می شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف " است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود... و از معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده هست به وی برسد از این قبیل . و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما. تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2